واقعيت و حقيقت خاصه خرجي هاي مجاهدين

واقعيت و حقيقت خاصه خرجي هاي مجاهدين
مهدي عسكري، کانون هابیلیان، بیست و هشتم ژوئن 2007
جویندگان سازمان مجاهدین هر روز در پی یافتن مستمسک جدیدی برای اثبات پرونده ی بدون ورق خورده در زمینه ی مظلومیت و عدالت هستند. از آویزان شدن به دامان وکلای درجه یک اروپایی گرفته تا تخریب جداشدگانی که زمانی خدمتگزاران صادق سازمان بودند ، از بزرگنمایی های بی حد و حصر مسائل موجود در ایران و اتفاقات جامعه جهانی به نفع خود گرفته تا برهم زدن تجمع و چماق در آوردن و عربده کشی. از آنجا که استدلالهای سازمان با هیچ قانون و محکمه ای هم خوانی و تطبیق ندارد، تولید و مثال شفاهی و نقل قول از جانب x و y برای سازمان بسیار حائز اهمیت می باشد که در جدیدترین استناد سازمان شاهد گفته های راسل جانسون می باشیم، اما چه امثال وی دفاع کنند و چه حرفی نزنند، چه رسانه ها و سایت های سازمان با حداکثر توان روده درازی کنند یا نکنند حرف همان است که بود: سازمان یکی از گزینه های پا برجای لیست تروریستی است.
سازمان مفلوک مجاهدین همانگونه که همه می دانیم به دنبال اثبات حقانیت خود جهت خروج از لیست تروریستی می باشد.باید گفت تا کنون سابقه نداشته اتحادیه اروپا تصمیمی خاص با جهت گیری مشخص را بدون استناد به آثار و منشاء آن اتخاذ کرده باشد. برای اتحادیه اروپا که تابع نظمی سیستماتیک می باشد پایه ی تصمیم گیری ها نه براساس خوش آمد گروه و دسته یا کشوری خاص، که بر اساس تطبیق واقعیت با حقیقت شکل می گیرد. واقعیت این است که سازمان مجاهدین از سالها قبل – حداقل پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران – تا کنون پروسه ی نظم یافته از اعمال ریز و درشت ضد انسانی داشته است و واقعیت تروریست بودن خود را بارها به اثبات رسانده است.
بنابراین نیازی نبوده و نیست که اتحادیه اروپا با وسعت قابل ملاحظه ی فرهنگی و جغرافیايی و صد ها میلیون جمعیت خود را منوط و وابسته به یک کشور و تصمیمات آن نماید اما حکم دادگاه اروپایی در خصوص مجاهدین نه بر اساس ثبت و ضبط همه ی واقعیات که بر اساس نگرشها و لابی های خاص و صرف میلیون ها دلار هزینه سرسام آور مجاهدین برای فریب و مظلوم نمایی صادر شده است، آن هم تنها برای آزاد سازي حسابهای بانکی سازمان و نه حکم خروج سازمان از لیست تروریستی.
این روزها شریک تراشی برای بیان خواسته های سازمان از زبان برخی اشخاص و پارلمانترهای اروپایی بیشتر از چند یورو برای سازمان هزینه ندارد ، مخصوصا اینکه این مقامات ، مقام سابق هم باشند و احیاناً عالی جناب امروزی و اگر بازنشسته هم باشند و طبیعتاً دستشان هم به دهانشان نرسد، کافی است کمی سیبلهایشان را چرب کنند و چند جمله یادشان بدهند، آن وقت در عرض چند دقیقه ماهیت یک سازمان تروریستی همچون مجاهدین را به صدر لیست سازمان هاي مدافع حقوق بشر ارتقاء می دهند و اعجوبه ای از عدالت و حق طلبی را در سیمای گروهک رجوی ترسیم می نمایند ، اما از منظر حقیقت – یعنی چیزی که باید وجود داشته باشد – آنچه مسلم است اینکه سازمان مجاهدین خلق باید منحل شود، زیرا همانگونه که از آب مرداب به واسطه ی ذات ناپاک آن نمی توان انتظار زلالی آب چشمه را داشت از این سازمان نیز به جهت ذات تروریستی آن نمی توان توقع مفید بودن و انسانیت داشت. این سازمان و سردمداران آن باید بدانند که حقیقت آن چیزی است که مردم به دنبال آن هستند یعنی نابودی ماهیت حقوقی سازمان مجاهدین و رهایی انسانهاي دربند آن.
سازمان مجاهدین خلق و مواجب بگیران اروپایی آن باید بدانند که این گروهک بسیار ریزتر از آن هستند که مسئولین مملکت ایران بخواهند بر سر بود و نبودشان ، حقوق هسته ای مردم ایران را به کناری بگذارند. البته سازمان برای اثبات ادعاهای خود زیاد آسمان و ریسمان را به هم می بافد؛ اینکه قرار گرفتن نام سازمان در لیست تروریستی بواسطه ی خوش آمد حکومت ایران است، دولت انگلیس به خاطر سیاست مماشات با حکومت ایران سازمان مجاهدین ایران را در لیست تروریستی قرار داده و شورای وزیران اروپایی نیز گوش به فرمان حکومت ایران هستند و البته آخرین و خنده دارترین علت و معلول سازی سازمان را می توان در افاضات شخصی بنام پویان طاهرلو از تشکل ساختگی موسوم به انجمن آکادمیک ایرانیان در دانمارک ذکر نمود ، جایی که این شخص گفته : برچسب غیر عادلانه تروریستی علیه سازمان مجاهدین بهترین امکان را به حکومت آخوندها می دهد تا وحشیانه ترین سرکوب علیه مردم ایران را مشروع جلوه دهند. با شنیدن این افاضات به یاد ضرب المثلی قدیمی افتادم، گنه کرده در بلخ آهنگری،به شوشتر زدند گردن مسگری حالا بگردیم و بیابیم وقتی که سازمان جنایتکار ، منزوی و مطرود مجاهدین در لیست تروریستی قرار می گیرد چه ارتباطي با مردم ایران پیدا می کند که توسط حکومت ایران بهانه ای برای سرکوب شدنشان باشد؟!
از طرفی اگر سازمان خود را بزرگترین آلترناتیو و دشمن شماره یک حکومت ایران می داند طبیعی است که با قرار گرفتن سازمان در لیست تروریستی یا به قول سازمان برچسب تروریستی ، حکومت ایران باید خوشحالی کند سله هم بدهد نه اینکه دست به سرکوب مردم بزند. واقعا امان از منگولیسمي که در تمام تارو پود تحلیل های لشکر شکست خورده رجوی رخنه کرده است. شاید لازم باشد که به سران این سازمان متذکر شد که در کشورهای اتحادیه اروپا تصمیمات گرفته شده معمولاً در هنگام عمل با اجماع کلی به مرحله اجرا می رسد و تک روی و تحت فشار گروهها و دسته جات قرار گرفتن تقریباً منتفی است.(حتی اگر این تصمیمات در مرحله تصمیم گیری با مخالفتهایی مواجه بوده باشد.) از این جهت دوره افتادن و لیست دروغی ساختن از حمایت مردم فلان کشور اروپایی توسط این گروه شبیه رفتارهای خاله زنکی است که فرد در طی آن و با خواهش و التماس و تحقیر خود، خواهان خودنمايي بي ارزش خود می شود. واقعیت این است که این روزها بیشترین منابع مالی سازمان صرف همین خاصه خرجیها می شود و حقیقت این است که هیچ کدام از این سیاه بازی ها به سرانجام خوشی برای سازمان منجر نخواهد شد و همه ی کاسه ليسان سازمان در وقت ضرورت پا پس می کشند و سازمان را در بیابان بی کسی رها خواهند نمود.

خروج از نسخه موبایل