رئيس جمهور هميشه در خواب

رئيس جمهور هميشه در خواب

انجمن نجات – دفتر استان مازندران
هادي شباني 26/5/86

در سال 1372 شوراي به اصطلاح مقاومت ايران مريم را به عنوان رئيس جمهور انتصاب كرد. البته همكاره مسعود بود با برنامه اي از قبل و با هماهنگي با اعضاي خودش مريم را به نفرات شورا تحميل كرد. آن طفلك هم با كلي قيافه و ادا و اطوار خودش را به پرچم رساند تا پُز رئيس جمهوري بدهد. فكر مي كرد يك شبه به تهران خواهد رسيد البته با نيروههاي وارفته خودش.
خانم مریم رجوی حتما در ذهن خودت مي گفتي بقيه كشورها بايد از تو و شوهر فراريت ياد بگيرند كه چگونه مي توان بدون كمترين بها رئيس جمهور شد و فكر مي كردي بايد برايت فرش سرخ پهن كنند و ديگر كسي جلو دارت نبود. شروع كردي به يك سري كارها تا به ديگران نشان دهي كه برنامه داري ولي هرسال كه مي گذشت خواب تو پنبه دانه ميشد و شده بودي چوپان دروغگو. هر سال هم شعار سرنگوني مي دادي و گله گذاري از مسعود كه آخر سرنگوني چي شد چون ديگر خسته شدم از بس خواب ديدم. براي فريب نيروهايت دو باره و چندباره يك بند انقلاب روميكردي كه البته بدرد بند شلوار مي خورد؛ ولي چه سود از اين رئيس جمهور هميشه در خواب كه انگار هرروز بايد خواب شب قبل خود را تعبير كند چون در خواب خودش هم نمي ديد كه يك روز رئيس جمبور! شود.
خانم مریم رجوی بهتراست بجاي پز دادن بيايي بفكر نيروهاي منگول خودت باشي. مسعود كه در ابرها نشسته و فراري، خودت هم فقط راه عراق و فراربه فرانسه راخوب ياد گرفتي. حالا از تو بعنوان رئيس جمبور! مادام العمر بعيد است كه بيايي از چند اراذال و اوباش كه خودشان هم اقرار كردند كه جنايت كار بودند حمايت كني اگر چه از تو بعيد نيست چون هميشه كار تو وارونه كردن واقعيتهاست. حالاهم هنوز به قدرت نرسيده بايد در دادگاه محاكمه شوي و خواب چندين ساله را به گور ببري واز حالا هم به فكريكي از آن بندهاي شلوار براي نيروهايت باشي.

خروج از نسخه موبایل