آینده فرقه مجاهدین چه خواهد شد؟ انتقال به یک کشور آفریقایی یا محاکمه در دادگاه های عراق؟

آینده فرقه مجاهدین چه خواهد شد؟ انتقال به یک کشور آفریقایی یا محاکمه در دادگاه های عراق؟
سایت ایران قلم بیست اوت 2007
در خبرهای هفته گذشته آمده بود که مقامات قضایی عراق بیش از 150 نفر از رهبران مجاهدین خلق را به دلیل حیف و میل اموال مردم عراق و هم چنین مشارکت و همکاری با گارد ریاست جمهوری دیکتاتور سابق عراق در سركوب آپوزیسیون کرد و شیعیان این کشور در سال 1991،اعلام جرم کرده است. قاضی جعفر الموسوی ريس شورای دادستانی دادگاه عالي جنايي عراق در اين باره گفته است:
در جلسه دادگاهی که روز سه‌شنبه هفته جاري با هدف بررسي پرونده‌ قتل عام شيعيان در سال 1991 در استان‌هاي جنوبي و شمالي عراق، برگزار مي‌شود اتهاماتي را عليه سازمان مجاهدین خلق در دست داشتن در سركوب اين انتفاضه مطرح خواهد كرد.
همچنین در جریان برگزاری یک اجلاس امنیتی با حضور عراق و کشورهای همسایه آن در دمشق حسین کمال نمایندهی وزارت کشور عراق اعلام کرد:
احکام قضایی پیرامون رهبران مجاهدین خلق و حزب کارگران کردستان وجود دارد، لیکن مشکل آنجاAست که هیچ کشوری تاکنون حاضر به پذیرش آنها نشده است تا آنان را از عراق اخراج کنیم.
از سوی دیگر سازمان مجاهدین خلق نسبت به این گزارش ها عکس العمل های شتاب زده ای، البته به مانند همیشه همراه با دشنام و اتهام، نشان دادند. این سازمان در اطلاعیه ای که در رسانه های تبلیغاتی این گروه منتشر شد در این ارتباط چنین گفت:
رژيم آخوندي به نقل از دادستان مزدورش در عراق (دژخيم جعفرالموسوي) خبر داد : «اقدامات اصولي قضايي پيرامون سازمان مجاهدين خلق ايران انجام گرفته» و «در خصوص محكوميت سازمان مذكور بهاتهام غارت اموال عراق و قتل و قمع هموطنان عراقي، وارد مرحلة قضايي شده است»!
سازمان مجاهدین در ادامه در اطلاعیه خودش نوشته است:
ادعاي شما مبني بر شركت مجاهدين در «كوچ دادن هزاران عراقي در شمال و جنوب» و «به هدر دادن سرمايه هاي مردم عراق» هيچ مبناي مادي ندارد و بنظر مي رسد كه ديكته شده توسط تهران باشد.
منبع: سایت همبستگی ملی
البته اسناد همکاری و ارتباطات گسترده نظامی و امنیتی سازمان مجاهدین خلق با رژیم صدام حسین در عراق امر اثبات شده و روشنی است که تا کنون صد ها سند به صورت مکتوب و فیلم در این ارتباط توسط رسانه های بین المللی و همچنین اعضای جداشده از سازمان مجاهدین منتشر شده است. بنابراین سازمان مجاهدین بهتر است برای یکبار که شده با زبان منطق و عقل و بدور از دشنام پاسخ دهد. واقعاً پاسخ سازمان مجاهدین به محتوی مذاکرات صابر الدوری رئیس وقت سازمان اطلاعات و امنیت با مسعود رجوی که صدا و فیلم آن وجود دارد، چیست؟
البته اینکه سرنوشت مجاهدین در عراق به کجا ختم می شود، هنوز می تواند مورد بحث قرار داشته باشد. اما بنظر میرسد که دولت عراق در امر پیگیری جرائم سازمان مجاهدین در عراق در زمان حاکمیت صدام حسین جدی است. از سوی دیگر گزارش های منتشر شده بعد از مذاکرات ایران و امریکا در عراق حاکیست که احتمالا دولت آمریکا قصد دارد که نیروهای سازمان مجاهدین را به یکی از کشورهای آفریقایی منتقل کند.
در همین ارتباط سليگ هريسون در مطلبی با عنوان بده و بستان ایران و آمریکا که در مجله آفریقای جوان به چاپ رسیده، به این نکته اشاره کرده است:
در زمان ملاقات ميان امريكا و ايران در بغداد، مشاوران رهبر جمهورﻯ اسلامی ايران آيت الله علی خامنه اﻯ به من متذكر شدند كه با پيشنهاد امريكا در خصوص انتقال اردوگاه هاﻯ مجاهدين به مراكش مخالفت كرده اند. تنها خواستی كه تهران در پی آن است، ﻨﺎﺒﻮﺪﻯ كامل نيروهاﻯ شبه نظامی مجاهدين خلق می باشد و در حال حاضر می ﻜﻮﺸﺩ با اعمال نفوذ در چارچوب ملاقات هايی كه صليب سرخ ميان اعضاﻯ مجاهدين خلق با خانواده هايشان در عراق سازمان ميﺩﻫﺪ، استفاده كرده و كسانی را كه خواهان بازگشت به ايران هستند ازعفو عمومی برخوردار سازند. منبع: http://www.kar-online.com سایت کار آن لاین ـ ترجمه علی صمد ـ مطالعه کامل مقاله سليگ هريسون را در پایان این مطلب دنبال کنید.
با این اوصاف باید در آینده نزدیک دید که آیا مقامات قضایی عراق می توانند 150 تن از رهبران فرقه مجاهدین را در دادگاه های این کشور به دلیل مشارکت با گارد ریاست جمهوری سابق عراق ـ صدام حسین ـ در سرکوب کردها و شیعیان به پای میز محاکمه بکشانند؟ یا اینکه دولت آمریکا می تواند برای اینکه همچنان سازمان مجاهیدن خلق را به عنوان یک ابزار در اختیار داشته باشد؛ بطور دستجمعی آنها را به کشور مراکش در آفریقا بفرستد. در این شرایط و در صورت انتقال مجاهدین به مراکش، ممکن است به ظاهر چنین بنظر برسد که دیگر بعد از خلع سلاح سازمان مجاهدین توسط دولت آمریکا خطری از جانب این گروه تروریستی جامعه جهانی را تهدید نمی کند، اما واقعیت این است که سازمان مجاهدین تنها خلع سلاح فیزیکی شده و همچنان سلاح اصلی خود که همانا سلاح ایدئولوژیک و عملیات جاری و تفتیش عقیده در فرقه را در اختیار دارد و با انتقال دستجمعی نیروهای این فرقه به یکی از کشورهای آفریقایی ، این سلاح همچنان کارایی خود را در یک فرقه متشکل و محصور، خواهد داشت و این گروه می تواند با پرورش نیروهای فدایی و انتحاری سلاح فیزیکی را نیز در آینده بدست آورد و با انتقال به اروپا و سایر کشورها، جامعه جهانی را مورد تهدید های ترویستی قرار دهد. البته انتقال احتمالی یکپارچه و متشکل سازمان مجاهدین به کشوری دیگر در تناقض کامل با روال انجام شده تا کنون توسط سازمان های بین المللی نیز می باشد چرا که بعد از خلع سلاح فیزیکی این گروه تروریستی توسط دولت آمریکا، مصاحبه با تك تك اعضای این گروه توسط سازمان صلیب سرخ جهانی صورت گرفته و هر فرد بنا بر اوراق هویت و كارت شناسایی فردی اش شناخته میشود و نه براساس عضویت در فرقه مجاهدین. بنابراین تصمیم گیری و انتقال جمعی این افراد از عراق به هر نقطه ای دیگر نقض کننده روال کارهای انجام شده تا کنون نیز می باشد.
پس راه حل چیست؟
اما راه حل واقعی این است که مسعود رجوی و مریم رجوی و آن دسته از رهبران مجاهدین که در مشارکت و تحکیم دیکتاتوری صدام حسین در عراق نقش داشته اند در دادگاهی عادلانه مورد محاکمه قرار گیرند و سایر نیروهای اسیر در سازمان مجاهدین نیز به صورت انفرادی به هر کشوری که خود مایل هستند، انتقال یابند. تنها در صورتیکه افراد بتوانند این صورت است که این سازمان خلع سلاح ایدئولوژیک خواهد شد. مطمئناً در چنین وضعیتی که نیروهای فرقه مجاهدین از حصار فیزیکی خارج شده باشند؛سریعتر می توانند خود را نیز از حصارهای ذهنی فرقه خارج سازند و طبعاً دراین شرایط تروریسم و فرقه گرایی جامعه جهانی و ایرانی را کمتر تهدید خواهد کرد.
برگردان : علی صمد
به شرط ها و شروط ها، ايران آماده است براﻯ ايجاد ثبات درعراق و افغانستان به آمريكا كمك كند. گشايش تدريجی روابط بين واشنگتن و تهران هنگامی آغاز خواهد شد كه سازمان سيا و پنتاگون از عمليات پنهانی براﻯ تغيير رژيم كاملا دست بردارند. امير محبييان مدير مسئول روزنامه رسالت در تهران اخيرا اعلام كرد كه امريكائيان در عراق، به روباهی می مانند كه در تله اﻯ گير كرده باشد. او درادامه اضافه كرد كه بنا به چه معيارﻯ بايد روباه را آزاد كرد تا او فرصت لازم براﻯ نابودﻯ ما را پيدا كند؟.
امروز به خوبی آشكار است كه در جريان يك عمليات پنهانی، امريكا سلاح و پول در اختيار ﺒﻌﺿﻰ گروهاﻯ اقليت قومی غيرفارس قرار داده است. در جريان ملاقات اخير امريكا و ايران در بغداد، نمايندگان جمهورﻯ اسلامی فهرستی از ماموريت هايی را ارائه دادند، كه براﻯ خرابكارﻯ و جاسوسی در مركز خليج فارس، توسط ارتش چريكی سازمان مجاهدين خلق انجام شده است. سازمان مجاهدين خلق در دوران جنگ عراق و ايران در سال های 88-1980، به حمايت از صدام حسين رو آوردند و بدين طريق نيروی 3600 نفرﻯ خود را درعراق مستقر كردند. سرويس هاﻯ اطلاعاتی امريكا از هنگام اشغال عراق نيروﻯ نظامی مجاهدين را خلع سلاح كردند؛ اما آنها را در اردوگاه هايشان به حال خود ﮔﺬاشتند. هر چند كه ارتش چريكی مجاهدين خلق در ليست سازمان هاﻯ تروريستی وزارت امور خارجه امريكا قرار دارد امريكائيان از اعضاﻯ آن براﻯ انجام يكسری ماموريت در ايران استفاده می كنند.
در زمان ملاقات ميان امريكا و ايران در بغداد، مشاوران رهبر جمهورﻯ اسلامی ايران آيت الله علی خامنه اﻯ به من متذكر شدند كه با پيشنهاد امريكا در خصوص انتقال اردوگاه هاﻯ مجاهدين به مراكش مخالفت كرده اند. تنها خواستی كه تهران در پی آن است، ﻨﺎﺒﻮﺪﻯ كامل نيروهاﻯ شبه نظامی مجاهدين خلق می باشد و در حال حاضر می ﻜﻮﺸﺩ با اعمال نفوذ در چارچوب ملاقات هايی كه صليب سرخ ميان اعضاﻯ مجاهدين خلق با خانواده هايشان در عراق سازمان ميﺩﻫﺪ، استفاده كرده و كسانی را كه خواهان بازگشت به ايران هستند ازعفو عمومی برخوردار سازند.
از بين بردن مجاهدين خلق می توانست مناسب ترين روش براﻯ نشان دادن حسن نيت امريكا براﻯ بهبود رابطه با ايران باشد٬ زيرا كه مجاهدين خلق تنها گروه تبعيدﻯ است كه داراﻯ نيروﻯ نظامی بوده و در ضمن خواهان سرنگونی جمهورﻯ اسلامی است. به علاوه اين گروه براﻯ لابی امريكايی براﻯ تغيير رژيم بسيار عزيز و به آن نزديك شده است. عليرضا جعفر زاده رئيس ويترين بيرونی مجاهدين خلق و شوراﻯ ملی مقاومت بطور دائم به كانال تلويزيونی فوكس نيوز دعوت می شود. او همان نقشی را بازﻯ می كند، كه احمد چلبی در زمان آماده سازی حمله به عراق بازﻯ می كرد. او در كنگره و وسائل ارتباط جمعی امريكا كارزار بمباران هسته ای نطنز را پيش می برد.
ﺒﺮﺪﺍﺸﺖ غالبی، كه بعد از يك هفته گفتگو با مسئولين سطوح بالاﻯ حكومت در تهران حاصل شد، نشان می دهد كه كليد سياست خارجی و دفاع جمهورﻯ اسلامی نه در دست احمدﻯ نژاد بلكه در دست آيت الله خامنه اﻯ و اعضاﻯ پراگماتيك شوراﻯ امنيت ملی هستند كه ﺍﻤﻮﺮ آن را به عهده دارند.
يكی از موارد بسيار با اهميت، موضوع سياست هسته اﻯ حكومت اسلامی ايران است كه می توان آن را به مرور زمان حل و فصل كرد. البته اگر آمريكا به اين نتيجه برسد كه جمهورﻯ اسلامی را به رسميت بشناسد، بايد خود را از دعواﻯ درونی ايرانی ها، ميان تند روها و ميانه روها كنار بكشد. اما جرج بوش خطاﻯ بسيار فاحشی مرتكب شد و آن اعلام رسمی تخصيص 75 ميليون دلار برای آزادﻯ مردم ايران بود. اعلام اين موضع به تندروها در درون حكومت ايران اجازه دستگيرﻯ چهار شهروند ايراني- امريكايی را داد. در ضمن تندروهاﻯ حكومت از هنگام تصميمات و فشارهاﻯ اتخاذ شده مربوط به مسائل هسته اﻯ همچون تحريم هاﻯ سازمان ملل، مزاحمت براﻯ بانك های ايرانی و ارسال دو ناو هواپيمابر حامل تجهيزات هسته اﻯ در كناره آب هاﻯ ايران، تقويت شده اند.
نگاه تهران به وقايع افغانستان و عراق چگونه است؟ موثرترين اقداماتی كه بايد انتظار انجام آن را داشت اين است كه از ايران براﻯ تقسيم اطلاعات، شركت دادن در تعليم و تربيت نيروهاﻯ امنيتی و كمك به بازسازﻯ اين كشورها استفاده كرد. رهبران جمهوری اسلامی اعلام كرده اند كه می توانند به از بين بردن شبكه هاﻯ تروريستی سنی در عراق كمك رسانند. اگر روابط بين واشنگتن و تهران بهبود يابد، جمهورﻯ اسلامی می تواند از نفوذش براﻯ كاهش نقش ارتش چريكی شيعه استفاده كند. ايران می گويد كه با رهبر تندروﻯ عراق، مقتدا صدر، توافق دارد. در ضمن اعلام تاريخی مشخص براﻯ ترك نيروهاﻯ نظامی امريكا از خاك عراق بسيار حائز اهميت است. اعلام اين موضوع می تواند تعصب ناسيوناليستی و ميهن پرستانه شورشيان عراق را كاهش دهد.
علاﺀ الدين بروجردﻯ رئيس كميسيون امور خارجه در مجلس افغانستان، آمادگی ايران را برای افزايش كمك هاﻯ اقتصادﻯ، گسترش عمليات عليه باندهاﻯ مواد مخدر و نيز همكارﻯ براﻯ مبارزه عليه طالبان در افغانستان اعلام كرد. البته موضوعی كه در اينجا گفته نشده اين است كه اگر امريكا به عمليات پنهانی عليه ايران ادامه دهد، حكومت ايران هم می تواند براﻯ تلافی به طالبان كمك رساند.
آينده در بغداد و كابل ممكن است، حتی با وجود كمك ايران، بی دردسر نباشد. اما همكارﻯ واشنگتن و تهران اجازه می دهد كه اميدوارﻯ بيشترﻯ براﻯ كاهش خسارات بوجود آيد. حقيقت اين است كه بويژه با از بين رفتن رژيم صدام حسين قدرت در عراق از انحصار سنی ها خارج شد و، چنان كه بايست پيش بينی می شد، شرايط برای روی كار آمدن رژيمی با اكثريت شيعه زير نفوذ تهران فراهم گرديد. در منطقه ژئوپوليتيك خليج فارس بهبود روابط امريكايی ها – ايرانی ها ضرور شده است.

خروج از نسخه موبایل