پرونده سازي تا كي ؟

انجمن نجات – دفتر استان مازندران

پرونده سازي براي جداشدگان واعضاي سابق در فرقه به سياق ثابتي در آمده است كه در پريود زماني معين بصورت خيمه شب بازي مضحك توسط عناصر بريده و معلوم الحالي در شوي تلويزيوني آنان به اجرا در مي آيد.
رجوي هميشه در نشستها مي گفت ، وقتي كسي از بدنه سازمان جدا مي شود انرژي زيادي بايد بگذاريم و به مسائل فرعي آن بپردازيم تا بتوانيم افشاگري آنان از تشكيلات را خنثي كنيم.
بنا براين اقدامات به اصطلاح افشا گرانه فرقه بر عليه كساني كه به حقايق اصلي سازمان دست پيدا مي كنند و اعلام جدائي مي كنند بطور سيستماتيك و تشكيلاتي بايستي مزدور و بريده و خائن و… ناميده شوند ، چون اگر مسئولين فرقه ذره اي كوتاه بيايند اين تشكيلات صد پاره خواهد شد.
در اينجا بايستي از رهبري فرقه سئوال كرد ، بهتر نبود براي يكبار هم شده به اين غائله بريده هاخاتمه مي داديد ، شما مي توانستيد از همان ابتدا بجاي تهديد كردن و ضرب و شتم و زنداني كردن و كشتن و گرفتن فيلم و كاغذ سفيد با امضاء براي پرونده سازي برعليه افراد خواهان جدائي ، با گروهي از اين جدا شده گان نشستي گذاشته و حرف آنها را گوش مي كرديد كه چرا تصميم گرفتند از فرقه جدا شوند.؟ و بعلت اصلي اين پديده در تشكيلات مي پرداختيد ؟
چرا نفراتي را به جرم خود ساخته نفوذي زنداني كرديد ؟
چرا اين بچه ها را كه تحمل شكنجه و زندان شما را كردند بجاي توضيح و علت بازداشت در آخر همه را جمع كرده و بعد از اينكه حتي نگذاشتيد حرف خودشان را بزنند براي آنها جرم نداشته مشخص كرده و تهديد كرديد كه اگر در مناسبات حتي با خودشان هم حرف بزنند و به گوش مسئولين برسد ديگر زنده نخواهند بود، مگر با تهديد و زور مي شود مناسباتي را ا سرپا نگهداشت ؟
آيا فكر نمي كرديد كه اين افراد پايشان به بيرون مناسبات برسد و چهره فرقه اي شما را افشاء كنند ؟
– آخر تا كي ؟ ، مگر مي شود نيرويي كه بالاي 20 سال براي سازمان كار كرده و در اكثر عملياتها شركت داشته و حالا به واقعيتها دست پيدا كرده و قصد جدا شدن دارد ، يك شبه مزدور و نفوذي رژيم و….ناميد.؟
– آخر اين چه سازماني است كه طي اين 20 سال متوجه نشده است كه او مزدور و يا نفوذي بوده است آيا شما فكر مي كنيد كه مي توانيد باز هم تعدادي ديگر را در مناسبات بفريبيد.
اكنون چهره واقعي مناسبات شما براي مجامع بين المللي و حتي براي خانواده ها كه هميشه شما نان آنرا مي خوريد رو شده است و ديگر كسي حرفهاي شما را قبول ندارد.
آيا واقعا فكر مي كنيد حتي در درون مناسبات شما كسي اين پرونده سازي را قبول دارد اگر اينگونه بود پس اين همه ريزش نيرو را چه مي گوئيد ؟
مشكل اصلي اينجاست كه شما حتي در طي پروسه تشكيلاتي خود تحمل پذيرش يك انتقاد كوچك به خود را نداشتيد و هميشه منتقدين به شما و تشكيلات سازمان تان را وابستگان به جمهوري اسلامي و…. منتصب ميكرديد در مناسبات فرقه ايتان هم كسي حق انتقاد از مسئول بالاتر را هم نداشت و اگر كسي به آنان انتقاد مي كرد سابقه مبارزاتي او زير علامت سئوال مي رفت و تحت نظر قرار مي گرفت چون در فرقه فقط انتقاد از خود[ به معني حقير كردن فرد] است كه اصالت دارد.
چطور وقتي از شما و بانو تعريف مي كردند آدمهاي خوبي بودند و به آنها خودكار و خود نويس و…. هديه مي داديد و از فرد در مناسبات تعريف و تمجيد مي شد و انگار مشكل نيرو لوازم تحرير.و… بوده است.
پرونده سازي و افشاگري خود ساخته عليه افراد معترض و جدا شده هرگز گره اي از مشكلات كور و فرقه اي رجوي حل نخواهد كرد ، بلكه توجه باقي افراد فرقه در اشرف را به اين نكته جلب خواهد كرد كه حتما فردا نوبت آنهاست پس با يد منتظر باشيم تا روزي اين دمل چركين تركيده افراد مسئله دار و در بند از اين فرقه بيرون بزنند و باز هم بيشتر چهره خيانتكار شما را رو كنند!!

خروج از نسخه موبایل