نامه به یکی از افراد در بند فرقه رجوی – حسين عليخواه

از: كبري عليخواه (استان گيلان – آستانه اشرفيه)
به : حسين عليخواه
بنام خدائي كه هرچه داريم ازاوست
حسين جان سلام. اميدوارم درپناه عنايات پروردگارمهربان ، خوب وخوش وسرحال بوده وايام به كامتان باشد. حسين جان نامه ات را به طريقي كه فرستاده بودم ازهمان طريق دريافت كردم. جواب نامه ات خيلي تند وتيزوخشن بودواينهمه توهين وفحش وناسزا را تقديم به خواهرت كردي كه ازجان ودل دوستت دارد ولي هرچه بود با جان ودل پذيرفتم وازتوهينهايت هم دلگيرنشدم چون موقعيت مكاني وهم زماني تورا درك ميكنم ، شايد هركس ديگري هم جاي تومي بود اينگونه بود. چون من خواهرتني توهستم. ازيك پدرومادروازخون خودت ،‌هرچه بگويي ناراحت نميشوم. حسين جان دايي رضا برايت عزيزوتو بعد ازاين همه سال ازخونش نگذشتي ونمي گذري آنوقت ازمن انتظارداري ازوجود نازنين برادرزنده ام كه سالهاست حسرت يك لحظه بوئيدن وبوسيدن ودرآغوش گرفتنش را دارم ،به اين راحتي بگذرم ودرفراقش بسوزم وبسازم.حسين جان نامه ات را درحضورخاله ليلا ومامان وفاطي وسميه وخانم اصغروسهيلا و….. خواندم وداغشان را تازه كردم. حسين جان. مامان تا زمانيكه اززنده بودنت خبرنداشت اسم برادرزاده اش را حسين گذاشت ولي بعد ازاينكه شنيد زنده اي ، درفراق توميسوزد وميسازد ولي زياد ابرازنميكند وخصوصا زمان سوگواري امام حسين كه همه ازجان ودل حسين حسين صدا ميزنندبا تمام وجودش گريه ميكند وازامام حسين ميخواهد كه تورا درپناه خودش حفظ كند. باوركن كه اينهمه مدت حتي خبرندادند كه زنده ايد ولي مي توانستند اينكاررا بكنند كه ظلم بزرگي است كه خودتان نيزبرحقانيت آن آگاهيد.
حسين عزيزم هميشه تقديروسرنوشت آنگونه كه انسان ميخواهد رقم نميخورد ولي خدا هرچه بخواهد هما ن خواهد شد. حسين جان هرچه دل تنگت ميخواهد بگو. ولي اين را بدان كه نامه من بدون هيچ كم وكاستي وبدون هيچ جبري نوشته شده وبه دستت ميرسد وربطي به هيچ كس ونهادي ندارد وفقط آنها فرستاده اند. اگردرنامه قبلي ام اشكالاتي ديد ه اي شايد كه درباره اش عميق تربينديشي ولي اگرخطايي ديدي شايد به خاطراين با شد كه عقل من بيشترازاين نيست ويا درك وفهمم ازاين مسائل اينگونه است. اگرچيزي را بدون زحمت بدست بياوريم برايمان ارزشي ندارد ولي اگربراي بدست آوردن چيزي عذاب بكشيم وزحمت فراوان ، برايمان عزيزتراست. من درست است كه تورا عصباني كردم وسلسله اعصابت را به هم ريختم ولي مانند جراحي كه بعد ازپاره كردن شكم يك انسان وريختن خونش وعذاب دادنش ، مرحم برزخم ميگذارد وبه سلامتي اش مي انديشد واورا سالم ميكند وميخواهم كه اينگونه عمل كنم كه شايد تورا كمي ازدنيايت بيرون بكشم وجواب نامه ام را نه ازروي كينه به كس ديگربلكه ازروي منطق وبه خودم بدهي. چون ميخواهم سرانجام اين نامه را فقط فقط براي قلبت بخواني وبا قلبت به آن جواب بدهي ،‌بدون هيچ مزاحم ديگري. چون ازاين طريق نامه بهتربه دستت ميرسد. اين نامه را اول براي آدرس قبلي ات نوشتم ول موفق به دريا فت جواب نشدم واكنون ازاين طريق برايت ميفرستم. حسين جان نوشته بودي درسرزمين امام حسين هستي برمنكرش لعنت وامام حسين پشت وپناهت باشد. نوشته بودي كه ما نميخواهيم زيربارظلم زندگي كنيم. احسنت برتوباد.چون خداوند انسان را آزاد خلق كرد پس بايد آزاد هم زندگي كند واين حق مسلم هرانساني است. ولي آزادي يعني زيرسلطه هيچ نظامي نبودن وواقعا آزاد زندگي كردن چون اگرطاعت محض ازهركسي وچيزي غيرازخدا كنيم به اوشرك ورزيده ايم ومي خواهم بدانم واقعا آزاديد ؟ مرد مؤمن توكه امام حسين الگوي توست وپيروخدا وپيامبرهستي ، ايا امام حسين با وجود مبارزه آزاد نبود وزندگي نميكرد وازغريزه اي كه خدا به صورت امانت دراختيارش قرارداده بود درست استفاده نكرد وازدواج نكرد وتشكيل خانواده نداده بود ، پس سعي كن واقعا آزاد باشي وجسم وروحت نيزآزاد باشد. ميدانم پاك هستي ولي آزاد هم باش.
پرستش واطاعت محض وتحت فرمان كسي جزخداي خويش نباش.
عزيزم هركسي سرنوشتي دارد شايد سرنوشت كسانيكه الآن درميان ما نيستند نيزآنگونه بود اگرهركسي به خاطرانتقام ازكسانيكه زودترازما رفتند به دفا ع شخصي مي پرداخت وهمه با هم تسويه حساب ميكردند تا الآن ديگرفكرنميكنم انساني ديگروجود داشت وهركس دشمنش را ميكشت.
عزيزم به دنياي ديگري هم فكركن چون قاضي حقيقي خدا است واوقاضي عادلي است وهمه چيزرا به اوبسپار.
شما كه زندگيتان را به خاطروطن وهم ميهنانتان سپري كرديد ايكاش ميدانستيد كه الان مردم ايران حتي خانواده هاي مجاهدين هم به خاطراينكه بچه ها يشان را ازدست داد ه اند ولي شما زنده ايد ، به ما حسادت ميكنند وشما را مقصرميدانند. عزيزم كسانيكه عزيزانشان را ازدست دادند دارند به زندگي عادي خود ادامه مي دهند چون را ه ديگري جزاين ندارند. همه داغدارعزيزان ازدست رفته شان هستند وتا ابد اين داغ را دردل نگه ميدارند چون چند صباحي ديگرخودشان نيز به انها ميپيوندند. اگرشما هرچند مدت كوتاهي هم كه شده درايران بوديد وازاوضاع واحوال مردم ايران با خبربوديد ،‌نه ايران بلكه درهرنقطه اي ازجهان كه ميخواستيدبه زندگي عادي تان ادامه ميداديد.
نامه ام را ازطريق انجمن نجات بدون هيچگونه كمي وكاستي به دستت ميرسد. اگردرنامه ام جسارتي كردم به خاطركوتاهي عقلم مرا عفوكن ول هيچ ربطي به آقاي پوراحمد ي و…….
ندارد. درنامه ات خيلي چيزها را نوشتي كه انكارنميكنم ول گذشته ها گذشته ، بيا آينده را بسازيم.
اگرروزي تورا كردم فراموش بدان شمع وجودم گشته خاموش
ازراه دورتورا ميبوسيم وبه خداي بزرگ مي سپاريمت.
اگرروزي بدنم را تكه تكه كنند خواهي ديد كه بازهم تكه هاي وجودم فرياد ميزنند كه دوستت دارم.
دوستدارهميشگي شما وارزومند ديدارت خانواده وفاميلها وآشنايان
فرستنده : خواهرحقيرت كبري
18/4/87

خروج از نسخه موبایل