نماد سایت انجمن نجات

فرو ریختن دیوارهای استالینی فرقه رجوی

فرو ريختن ديوارهای استاليني فرقه رجوي

فرو ریختن دیوارهای استالینی فرقه رجوی

عباس صادقی
چهارم مارس دوهزار و پنج

حدود صد تن از اعضای پیشین سازمان مجاهدین خلق در عراق روز دوشنبه از مرز قصر شیرین وارد ایران شدند(رادیو فردا)
فرقه تروریستی مجاهدین در اطلاعیه ای اعلام کرد 75 درصد این افراد که تحت نظارت صلیب سرخ بطور داوطلبانه خواستار خروج از جهنم اشرف و رفتن به ایران و پیوستن به خانواده های خود شده اند هیچگاه عضو مجاهدین نبوده اند، بلکه افراد جدیدالورودی بودند که از دو سال پیش به خاطر جنگ و بمباران و انواع محدودیت ها و سختی شرایط به دنبال زندگی خود رفته اند. در میان سایر افراد نیز حتی یک فرد تصمیم گیرنده و مسئول در تشکیلات مجاهدین وجود نداشته است.
به نوشته فرقه تروریستی مجاهدین اسامی و سوابق تمام این افراد و درخواست های یک به یک آنها برای بازگشت به زندگی عادی و عدم توانایی برای ادامه مبارزه و تحمل سختی ها موجود و قابل انتشار است.
عجبا که تا قبل از سقوط حکومت پدر خوانده فرقه (صدام حسین) هر یک از اعضاء ناراضی فرقه که موفق به خلاصی از فرقه تحت کنترل رجوی و بانو میشدند و میتوانستند بخشی از حقایق سرکوب های فرقه ای واستالینی در پشت دیوارهای الموتی را بازگو کند، بلافاصله دو اطلاعیه داخلی و خارجی از سوی سیستم امنیتی فرقه صادر و دراطلاعیه خارجی، فرد مذکور بعنوان، نفوذی رژیم، که برای ترور رهبری پاکباز، وفرماندهان ارتش آزادیبخش به عراق فرستاده شده است نام برده میشد.
در اطلاعیه داخلی نیز خائن به خلق و رهبری پاکباز و انقلاب مریم پاک معرفی میشد.( به کچل میگویند زلفعلی،به کور میگویند نورعلی) و بلافاصله انبوهی سند به دستخط فرد جداشده را به خرد سایر اعضاء و کادرهای گرفتار در حصار فرقه میدادند تا عوارض ناشی از خروج حتی یکنفر گریبان گیر سایر اعضاء نشود و سیستم کنترلی فرقه دچار تنش و آسیب نشود.
اما همواره تشکیلات از این ناحیه آسیب پذیر بوده است،و رهبری فرقه نیز با صرف هزینه های گزاف سیستم مخوفی بنام کمیسیون قضایی را برای مقابله با اعضاء ناراضی و خواهان جدایی ایجاد کرده بود، و سر گشتاپوی بدنامی بنام ابراهیم ذاکری را هم در راس این سیستم مخوف قرار داده بود. تا به زعم خود مانع ریزش بیش از بیش نیرویی شود.
طی سالیان با انواع ترفندهای امنیتی و با کمک سیستم امنیتی صدام مانع از ارتباط افراد با دنیای خارج شدند و حتی آنها را از مینیمم امکان ارتباط با خانواده های خود محروم ساختند.تا شاید بتوانند آنها را در دنیای بیخبری به ابزارهای قابل کنترل وهدایت مورد نظر فرقه تبدیل کنند.
اما برای رجوی و بانو، سیر فرو پاشی و زوال با سقوط زود هنگام حکومت پدر خوانده(صدام حسین) آغاز شد.
صدام سقوط کرد.
مریم قجر به فرانسه گریخت
رجوی ناموفق از فرار در دام آمریکاییها گرفتار شد.
فرقه خلع سلاح شد و مریم قجر با آب وتاب آنرا پیروزی و درایت رهبری قلمداد کرد.
دیری نپائید شرایط جدید سیاسی عراق و تلاشهای اعضاء جدا شده از فرقه، امکان دسترسی کمیته بین المللی صلیب سرخ سازمان ملل با نیروهای گرفتار در الموت اشرف را فراهم نمود و کلیه نیروها تحت حمایت قوانین پناهندگی ژنو قرار گرفتند.
باز هم فرقه با صدور اطلاعیه ای این اقدام صلیب سرخ را برسمیت شناختن موجودیت خود تلقی نمود.
در همان دوران خطاب به خواهر مریم نوشتم، این اقدام صلیب سرخ به نفع هرکس که باشد ،ما جدا شده ها آنرا به فال نیک میگیریم و از آن استقبال میکنیم چون به نفع همه هست الا فرقه رجوی وبوی الرحمن سیستم فرقه ای و تروریستی رجوی از این اقدام صلیب سرخ به وضوح به مشام میرسد.
امروز باید تدارک برای کفن و دفن این فرقه را آغاز کنیم.
این اقدام صلیب سرخ بمعنی فرود آمدن ضربه هولناک وغیر قابل کنترل بر استخوانبندی امنیتی فرقه رجوی و بانو میباشد، که از این پس روند فروپاشی درونی فرقه را تساعدی تسریع مینماید.
هرچند باز هم مریم قجر آنرا پیروزی و اعتبار به اصطلاح مقاومت و از دایات شیخ فرفه مینامید.
از نتایج این اقدام آزادی 28 تن از ناراضیان فرقه در قدم اول در سال 2004 گردید که میتوان گفت از نتایج سحر بود وباید منتظر بود تا صبح دولتش بدمد.
در واکنش به آزادی این 28 نفر بر عکس سالهای گذشته فرقه نتوانست اعلام کند اینها نفوذیهای رژیم یا عناصر ضد انقلاب خواهر مریم بودند و در یک اعتراف مضحک اعلام کرد اینها از نفرات جدیدالورود وغیر مسئول در فرقه بوده اند.
محدثین با دستپاچگی اعضاء خواهان جدایی از فرقه را 200 نفر و در قدم بعد 10درصد کل اعضاء اعلام کرد و این اولین بار بود که رسما فرقه به وجود اعضاء ناراضی اعتراف میکرد هر چند با تناقضی فاحش.
زیرا تعداد کل اعلام شده توسط آمریکا حدود4000 تن اعلام شد.
10درصد کل 400تن میشود و نه 200نفر اعلام شده توسط محدثین و چنانچه این رقم را بپذیریم ،اطلاعیه رجوی را چگونه توجیه کنیم که هیچکدام از این افراد اعضاء مجاهدین نیستند. دم وخروس، دزد وبز و قاضی.
هر چند در بین این افراد نفراتی با سوابق کمتر از 5 سال یافت نمیشد اما بیش از 90درصد این اعضاء رها شده دارای رده های تشکیلاتی معاونت بخش با سابقه بیش از 10سال حضور حرفه ای در عراق بوده اند.
با گذشت زمان در تاریخ 30-09-1383 کمیته صلیب سرخ سازمان ملل اعلام کرد 14 تن از اعضاء پیشین مجاهدین که در کمپ جداشدگان ودر نزد آمریکاییها قرار داشتند، بطور داوطلبانه و تحت نظارت صلیب سرخ به ایران بازگشتند.
اسمی این افراد عبارت بودند از.
روناک دشتی – شهرام دشتی – علی مرادی – علیرضا بحری – مهدی رجبی – مصطفی رجبی – نادر بنی فرهان – علی امانی صاحب – قربانعلی حیدرنیا – حسین مرادعلی نیا – اردشیر درویشی – حبیب الله الماسی – فرهاد شیرانی
باز هم رهبری فرقه، درمانده از درک شرایط بیرونی وبا پررویی خاص رجوی و بانو اعلام کرد.
این افراد از اعضاء مجاهدین نبودند؟
عجب، اگر اعضاء شما نبودند پس بمدت بیش از 15 سال در نزد شما چه میکردند.
تا دیروز که آقای علیمرادی را بعنوان بینه خواهر مریم در درون تشکیلات معرفی میکردید ومیگفتید :
(علیمرادی علیرغم اینکه یک مارکسیست است اما بهتراز یک مجاهد خلق برای تشکیلات بازدهی دارد، و از سال 1368همواره در کنار رهبری قرار داشته است)
هر چند بیش از 80 درصد این افراد را همه اعضاء جداشده در سالهای گذشته از نزدیک میشناسند و نگارنده نیزکه متاسفانه به مدت 13سال در عراق حضور داشته ام تا قبل از فرار از قرارگاه جلولا درسال 1382 نفرات زیر را از نزدیک میشناسم و سوابق آنها اگر بیشتر از خود من نباشند کمتر نیست.
علی مرادی – علیرضا بحری – مهدی رجبی – مصطفی رجبی – نادر بنی فرهان – علی امانی صاحب – قربانعلی حیدرنیا – حسین مرادعلی نیا – اردشیر درویشی – حبیب الله الماسی – فرهاد شیرانی.
هر کدام از این رها شدگان سرگذشتی سراسر از درد و رنج در دوران حضور در عراق را بهمراه دارند که در حوصله این مطلب نیست.
خوشبختانه باید گفت:
زمستان گذشت و روسیاهی به روی خواهر مریم ماند و درون و بیرونش را یکدست نمایان کرد.
هنوز خواهر مریم از گیجی ضربه 28تن خلاص نشده بود که :
این خبر از سوی خبرگزاریها به روی آنتن رفت
حدود صد تن از اعضای پیشین سازمان مجاهدین خلق در عراق روز دوشنبه از مرز قصر شیرین وارد ایران شدند

بیچاره خواهر مریم که همزمان باید چند درد را با هم تحمل کند و دم برنیاورد.
درد دوری از یار و رهبر با درایتش را که در دست امپریالیزم اسیر است.
درد غربت وغریبی وبی آبرویی در پاریس
درد گنجانیده شدن نام این فرقه تروریستی در لیست سیاه اتحادیه اروپا وآمریکا.
درد بی درمان استرتژی صد بار پینه دوزی شده و همچون حمار در گل مانده
درد رسوایی فروپاشی قلعه اشرف، با آزادی و خروج بیش از بیش نیروهای در بند.
درد افشاگریها ی پی در پی جدا شده ها.
درد محاکمه سران فرقه در اروپا بجرم فعالیتهای تروریستی در خاک اروپا
و درد…
و باز هم خبر آزادی بیش از 250تن دیگر از اسرای در بند در قلعه اشرف.
اما داستان رهایی به همین تعداد ختم نخواهد شد.
چه اینکه بیش از 90 درصد از افرادی را هم که هنوزمستقیما در زیر سیطره امنیتی – تشکیلاتی فرقه قرار دارند را در آینده ای نه چندان دور شامل خواهد شد زیرا دیوارهای استالینی فرقه فرو ریخته و نسیم آزادی برای افراد گرفتار در حصار فرقه وزیدن گرفته، و چه وزیدنی سخت.
پیشا پیش باید آزادی همه این عزیزان را به خود وخانواده های منتظر ورود، تبریک گفت واز اقدامات انسان دوستانه صلیب سرخ قدردانی نمود. 
 

خروج از نسخه موبایل