روایت ها

روایت ها



محمد سیدی/ 17.5.2005

اخیراً شورای به اصطلاح ملی مقاومت که همه اعضا و تشکیل دهندگان آن همان تروریست های صادراتی صدام حسین، سرکرده رژیم سابق عراق می باشند، ژست دمکرات به خود گرفته اند. آنها پز ترقی خواهی می دهند و کلماتی مانند حقوق بشر و امثالهم را به زبان می آورند و در همان حال در اروپا شروع به تهدید مخالفین و منتقدین خود نموده اند.
هم اکنون اسنادی در اختیار است که بیانگر ماهیت تروریستی و مافیایی این جریان معلوم الحال می باشد که به همه ثابت گردیده و در اینجا نیازی به تکرار مکررات نیست.
هدف جداشدگان و منتقدین افشاگری علیه عملکرد های دو دهه اخیر فعالیت های تروریستی باند مسعود رجوی و مریم رجوی می باشد که هزاران خانواده را از هم پاشانده و صد ها نفر را حبس و زندانی کرده اند. هدف ما این است که فرزندان این مرز و بوم در معرض توطئه ها و اهداف تروریستی این جریان قرار نگیرند و این نه تنها خواست ما بلکه خواست هزاران مادر و پدرانی است که سالهاست در حسرت دیدن فرزندانشان هستند.
مطلب دیگر که می تواند به موارد ذکر شده بالا بیشتر کمک بکند، وضعیت رهبر مفقود شده این جریان است که به گفته خودش قرار بود در بحبوحه انقلاب و قیام مردم ایران در صحنه حضور داشته باشد و انقلاب را هدایت بکند که حدود دو سال است که مفقودالاثر شده است.
رهبری که لقب امام به خود گرفته بود و متبلور اسلام راستین شده بود، همان رهبری که روی نام خود رهبر همیشه پیروز نهاده بود.
البته روایت هایی در مورد این رهبر وجود دارد که به چند مورد ان در اینجا اشاره می کنیم.
روایتی این است که گفته می شود که اسلام راستینش را در عراق برای پنتاگون گزارش می دهد تا کم وکسری آن را از آنان یاد بگیرد.
روایت دیگر این است که می گویند به دلیل اشتباهات دو دهه اخیرش از دیدها پنهان شده و قادر به پاسخگویی شکست های پی در پی خود نیست.
اما روایت دیگری نیز هست که چون توانسته چاپلوس و سرجاسوس خوبی برای پنتاگون باشد، از طرف آمریکا به عنوان مزدوری کارآمد اهداف سازمان های جاسوسی اسراییل و آمریکا را دنبال می کند.
 
خروج از نسخه موبایل