صورت مسأله اصلی!
ایران دیدبان
سرمقاله نشریه مجاهد شماره 586 با اشاره به مصاحبه یونسی وزیر اطلاعات ایران که گفته بود : «در تمام سازمانهای برانداز نظام نفوذ اطلاعاتی داریم و امروز برخی از عناصر منافقین را بر ضد منافقین به کار گرفته ایم».
چنین می نویسد :
9ماه پیش در25آذر82 یک مقام امنیتی حکومت آخوندی «استراتژی جمهوری اسلامی» را در عبارت «حذف صورت مسأله تشکیلات تروریستی» خلاصه کرده و با تأکید بر راهکار«جداسازی بدنه از مرکزیت و بازگشت و تخفیف برای اعضا», به خبرگزاری رژیم گفته بود: «هدف محوری جمهوری اسلامی ایران باید حذف صورت مسأله این تشکیلات تروریستی باشد». مقام امنیتی رژیم توصیه میکردکه «باید در این مسیر ابزار دیپلماسی رسمی یعنی وزارت امور خارجه با ابزار دیپلماسی امنیتی یعنی وزارت اطلاعات هماهنگ با یکدیگر عمل کنند».
و چنین نتیجه گیری می کند :
«صورت مسأله» رژیم آخوندی و مشغله اصلی تمامی ابزار آلات حکومتی, از وزارت خارجه تا وزارت اطلاعات،ازقضاییه تا مقننه، از رادیو و تلویزیون و سایتهای اینترنتی تا نماز جمعه و منبرهای سنتی، مجاهدین ومقاومت سازمان یافته ای است که موجودیت این رژیم غاصب را تهدید میکند.
قبل از طرح صورت مسئله به نظر می اید که بهتر باشد به صورت مسئله مجاهدین از طرح این سخنان و اهمیت پرداختن به آن از سوی تحلیل گران این گروه ، اشاره ای داشته باشیم.
بدون شک مجاهدین به دنبال آن هستند که از کوچکترین اظهارات دولتمردان ایران در مورد این گروه ، توهمات خود و هوادارانشان را رنگ واقعی زده و کمی به آن دلخوش باشند.
مجاهدین سالها است که دلیل اصلی حضور اجتماعی و خطرناک بودن خود را برای ایران در شعار مرگ بر منافق می دانند که گاه و بیگاه در اجتماعات داده می شود.
مجاهدین از مصاحبه 18 دقیقه ای وزیر اطلاعات ایران ، تنها همان ده دقیقه ای را که در مورد آنها بوده و بدون توجه به این که وی اعلام کرد ما از جانب اختلافات قومی تهدید می شویم ، به این نتیجه رسیده اند که صورت مسئله جمهوری اسلامی مجاهدین می باشند و البته تنها اتخاذ این مواضع به درد صدور اطلاعیه از سوی مسئول اول این گروه در مناسبتها می باشد.
از سوی دیگر اظهارات یک مقام امنیتی در مورد استراتژی جمهوری اسلامی را باز دلیل آن دانسته است که صورت مسئله ما هستیم!
استراتژی در مورد چی ؟ و آیا سخن چه بوده است ؟
از سیاق سخنان مقام اطلاعاتی مورد اشاره مجاهدین می توان پی برد که اساسآ وی داشته است در مورد نوع برخورد با مجاهدین اظهار نظر می کرده است و از کلمه استراتژی هم نیز بهره برده است!
جای تعجب است که مجاهدین با این که خود را صورت مسئله ایران می دانند ، چرا به دنبال این هستند که حمایت آمریکا را به خود جلب کنند و چرا در خدمت سیاستهای اسرائیل در آمدند ، اگر این صورت مسئله واقعیتی در بیرون می داشت ، آیا آمریکا و اسرائیل خود به سراغ آنها نمی آمدند؟!
اما آنچه باعث شد که به صورت مسئله اصلی پرداخته شود ، استناد مجاهدین به سخنانی از دولتمردان ایران بود که در مورد راه کار مقابله با این گروه موضعگیری نموده اند.
به نظر می رسدکه راه کار جداسازی بدنه از مرکزیت ، نتیجه تجارب دو دهه تقابل و رویارویی مجاهدین و حاکمیت ایران باشد.
اگر فرض را بر این بگذاریم که توهم مجاهدین در مورد صورت مسئله بودن نیز واقعیت داشته باشد ، به مراتب حساسیت بیشتری در نزد دولت ایران پیدا خواهد کرد ، پس چرا باید استراتژی خود را برای مقابله با این گروه بر روی جداسازی بدنه از مرکزیت متمرکز نماید؟!
اینجا است که صورت مسئله برای مجاهدین روشن تر می شود و بیش از پیش نگرانی های آنها را عیان می سازد.
واقعیت این است که هم اکنون تشکیلات مجاهدین با تنشهای فوق العاده ای در درون خود مواجه است.بسیاری از نیروها انگیزه کافی برای همراهی با گروه را ندارند ، نیروهای مسئله دار زیادی روی دست آنها مانده است.
در خارج از کشور بسیاری از نیروها در معرض اخبار و اطلاعاتی که مجاهدین بهیچوجه نمی خواهند از آن اطلاعی داشته باشند قرار گرفته اند.
اکنون بزرگترین مانع در برابر عوامفریبی ها و دروغهای مجاهدین اعضای جداشده این گروه می باشند که مجاهدین می کوشند ، انسجام و شکل گیری آنها را به ایران نسبت داده و به این طریق از حقانیت مواضع آنها بکاهند.
البته کابوس نیروها و مسئله داری آنها سالیان درازی است که گریبان مجاهدین و رهبران آنها را گرفته است.بهترین شاهد این موضوع سخنان رجوی با سران استخبارات است که با همفکری و همکاری آنها می کوشد ،راه حلی برای این معضل فراهم آورد.
برخی را تحت عنوان نفوذی و عوامل رژیم به استخبارات عراق سپردند و برخی دیگر را تحت عنوان بریده از دولت عراق خواستند که از خروج آنها جلوگیری کند و به زندان بیندازد.
در دو دهه گذشته تا کنون سابقه نداشته است که مجاهدین بتوانند یکی از اعضای خود را به یک ماموریت انفرادی اعزام کنند و با جدایی و مسئله داری فرد روبرو نشوند.
اکنون به عنوان اصلی ترین و مبرمترین صورت مسئله قبل از خروج از لیست تروریستی جهان و قبل از پرونده اتهامات تروریستی این گروه در فرانسه ، مسئله نیروها و اعضای مسئله دار و جداشده تحت حفاظت گروه می باشد.
چند روز قبل نماینده صلیب سرخ در مصاحبه ای اعلام کرد که اطلاع یافته است بسیاری از اعضای این گروه تمایل به بازگشت به ایران را دارند.
از این رو قابل درک است که مجاهدین در صدد مانع تراشی بر سر راه بازگشت و جدایی اعضاء باشد و بهترین مانعی که در این مسیر می توانند ایجاد نمایند این است که آنان را جاسوس و مرتبط با ایران معرفی نمایند و حتی بعید نیست که دوباره شکنجه و بازجوییهای ابو غریب را دوباره در مورد آنها اعمال نمایند تا با برقراری جو رعب و وحشتی که سالیان پیش وجود داشت از فروپاشی تشکیلاتی جلوگیری به عمل آورند.

