ناتوانی مجاهدین برای تأثیرگذاری بر کشورهای غربی

ناتوانی مجاهدین برای تأثیرگذاری بر کشورهای غربی
ایران‎دیدبان
چهار اتفاقِ:
– گزارش البرادعی در مورد فعالیت‎های هسته‎ای ایران و استقبال ایران از آن، علی‎رغم آن‎که مجاهدین سعی دارند در یک وارونه‎نمایی و لابد به‎جهت مصارف داخلی، آن را حاوی پیام منفی برای ایران نشان دهند.
– بیانیۀ دولت امریکا که در آن قصد خود مبنی بر عدم رویارویی با ایران در اجلاس پیش روی آژانس را اعلام نمود و دستگاه تبلیغاتی مجاهدین با گزینش قسمت‎هایی از آن، که مربوط به چنگ و دندان نشان دادن امریکا به ایران بود، آن خبر را منعکس نمود.
– عدم اجماع جامعۀ جهانی و به‎خصوص چین و روسیه، افریقای جنوبی و کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، با ارجاع موضوع فعالیت‎های هسته‎ای ایران به شورای امنیت که مجاهدین قصد دارند آن را بی‎اهمیت و فاقد تأثیرگذاری وانمود کنند.
– و بالاخره توافق سه کشور اروپایی در مورد راه ِ حل دیپلماتیك برای مسألۀ هسته‌ای ایران و باور آنها به این‎كه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی باید در این زمینه ابتكار عمل داشته باشد و در حال حاضر تنها مرجع رسیدگی کننده به این مسأله می‎تواند باشد.
مجاهدین را که به اجلاس پیش ِ روی آژانس انرژی اتمی دلخوش داشتند، به گوشۀ رینگ پرتاب کرد و باعث گردید تا دستگاه جعل و دروغ‎پردازی این گروه با حمایت صاحبان کارتل‎های فروش سلاح به صحنه آمده و تلاش مذبوحانه‎ای را برای نجات خود از غرقاب بحران‎های لاعلاج به‎عمل آورده و به شانتاژ در زمینۀ مسایل هسته‎ای ایران بپردازد.
علی‎رضا جعفرزاده عضو و سخنگوی مجاهدین در امریکا، روز گذشته اعلام کرد:
« درسپتامبر گذشته ما اعلام كردیم كه تمركز تونل سازی رژیم ایران در پارچین است اما اكنون اطلاعاتی به دست آورده ایم كه بیانگر ابعادی بسیار فراتر از پارچین است. رژیم ایران سریالی از تونلهای به هم پیوسته و اماكن زیر زمینی متمركز را برای نگهداری موشكهایی با توان حمل كلاهك هسته یی در شرق و جنوب شرقی تهران, شهر ری و منطقه پاكدشت ایجاد كرده است. پارك غزال، اتوبان پارچین، روستای توچال و خاك سفید در این محدوده قرار دارند».
کشف صحت و سقم آنچه جعفرزاده و دستگاه جعل و دروغ مجاهدین مدعی آن شده‎اند، مستلزم آن است که تمام شرق و جنوب شرقی تهران زیر و رو شود. اما عجب از وقاحت گردانندگان ناچار و درماندۀ این گروه که هنوز جوهر گزارش بازرسان آژانس در مورد کذب بودن فعالیت‎های ممنوعه در پارچین و ادعاهای ماه سپتامبر این گروه خشک نشده است که این‎چنین به سیم آخر زده و جعلیات جدیدی را سرهم‎بندی می‎کنند.
آنچه مجاهدین را وادار می‎سازد این‎چنین بی‎پروا به دروغ‎پراکنی بپردازند و بی‎حیثیتی خود را کراراً تأیید کنند، یک الگوبرداری احمقانه از روشی است که اپوزیسیون صدام هنگام تصمیم‎گیری امریکا برای حمله به عراق انجام دادند و حتی بعد از آن نیز در غرب فاش شد که اطلاعات آنها دروغ بوده است، اما به هر حال این حمله انجام شد.
نکته‎ ای که بقایای رجوی از درک آن عاجز می‎باشند این است که دنیای غرب و به‎خصوص صاحبان کارتل‎های اسلحه و نفت، از نیات و مقاصد فرماندۀ اسبق مجاهدین (صدام) مطلع بوده و در این راه کمک‎های زیادی نیز به وی کرده بودند و به دلیل جلوگیری از اقدامات جنون‎آمیز وی که ید طولایی در این‎گونه اعمال داشت، مجبور به حملۀ نظامی به وی شدند.
اما نکتۀ مهم‎تر این‎که صدایی که از درون جامعۀ عراق به گوش می‎رسید، بسیار متفاوت با آن صدایی است که از ایران و مردم ایران شنیده می‎شود.
مردم عراق از جور و ستم حاکمی دیکتاتور و فاشیست به ستوه آمده بودند و همین زمینۀ اقدام نظامی را برای امریکا و متحدانش و رسیدن آنها به سایر نیات‎شان فراهم ساخت. اگر چه در این میان اپوزیسیون صدام نیز دروغ‎هایی به هم بافتند که از قضا این افتضاح برای دنیای غرب تجربه‎ای شد تا بار دیگر توسط اپوزیسیون‎های دروغ‎پرداز، خود را بی‎آبرو نسازد.
اما مردم ایران بر حق مسلم خود پای‎فشاری می‎کنند. واقعیتی که دولت‎ها و کشورهای غربی به خوبی آن را درک کرده و بالا و پایین پریدن‎های میمون‎وار خائنان وطن‎فروشی که سابقۀ خیانت آنان در جنگ بر همۀ جهانیان روشن می‎باشد، تأثیری در دریافت آنها ندارد.
دار و دستۀ خائن رجوی، قبل از خیال‎پردازی برای تأثیرگذاری بر روند جریانات جهانی، باید به فکر آبرو برای خود باشند. امری که میسر نخواهد گردید مگر این‎که هر آنچه نام و نشانی از رجوی دارد را به زباله‎دان تاریخ بیاندازند.

خروج از نسخه موبایل