وقتی تیر به خال می‎خورد

وقتی تیر به خال می‎خورد
پرونده سیاه
تشکیلات مجاهدین طی دهه 70 بعد از قفل شدن در عراق برای کنترل وسر گرم کردن نیرو به انواع واقسام ترفند ها دست می زد یکی از بهانه های که هر وقت کاری پیدا نمی کردند با آن افراد را گول می زدند سیستمی بود به نام تاسیسات که این قسمت مدام اماکن وجاده ها را خراب می کرد واز آن کار پوشال تولید می نمود واصطلاحا حتی در سطوح بالای فرقه از آن به نام نان دونی مسئولین در برنامه ریزی یاد می شد.
اما اکنون سایتی با نام فحشاگر همان نقش را در تشکیلات ایفا می کند فرقه اعضاخودرا شبانه روز مجبور به نوشتن ونوشتن می کند، در این رابطه رجوی در مقابل افشاگری های به حق جدا شدگان به ستوه آمده ودر هر موردی که تیر دقیقا به خال می خورد او هیستریک شده و فریادش به هوا می رود.
اما نکته جالب این است که رجوی در این گیرو دار اول به سراغ کسانی می رود که قبلا آنها را با سناریو سازی وسند گیری اسیر خود نموده ذیلا به چند نمونه اشاره می کنیم.
طی چند ما گذشته در سایت کذا قریب به 150 تا 200 مورد از این سنخ آدمها برخلاف میل شان به صحنه آورده شدند در بین آنها چند مورد برایم به عنوان فردی که از نزدیک شاهد پروسه طی شده سند گیری این افراد بوده مسئولیت می آورد که واقعیتی را روشن کنم.
الف) محمد تهرانچی،داریوش نصر،نعمت علیایی هر سه نفر از زندانیان در زندان رژیم بوده وبعد از آزادی به سازمان وصل شده و در اعترافات اجباری در تشکیلات علت آزادی خود را از زندان همکاری با رژیم وبای دادن عنوان کرده وهمین اظهارات به ضعف آنها در دست رجوی تبدیل شد ودر سال 73 در پروسه ای که فرقه تعداد600 نفر از اعضای خود را تحت نام نفوذی در زندان اسکان (شرق اسارتگاه اشرف ) از تاریخ بهمن 73تا خرداد 74ایزوله کرد وآنها را شکنجه نمود این سه نفر هم جزمحکومین بودند ،اکنون هم این ها را به عنوان اسیر به میدان می آوردواز طریق آنها به روی واقعیت ها چنگول می کشد.
ب) مهرداد ساغرچی ،واحد سیف، علی اکبر عندلیبی این سه نفر هم طی یک سناریو از داخل ایران مرز قصرشیرین ربوده شده واز آنان اجبارا مصاحبه مبنی بر فرار از کرد کشی گرفته شد واکنون با آن اهرم فشار به عنوان ابزار تبلیغ در دست شورا قرار دارند.
ج) کریم نعل بندیان هم در سال 73 در محور شماره 1در مرکز 12 در ق اشرف محاکمه وبه او تحمیل شد که از نیرو های ویژه چمران در جنوب بوده وبه عنوان نفوذی به فرقه آمده واین قضیه را در مقابل بخشش حکم اعدام وی مکتوب کردندنامبرده اینک به عنوان ابزار مورد استفاده قرار می گیرد.
د) جلال خرسند عضو دیگر اجبار به موضع گیری شده است که او در سال 72 به همراه مریم به اروپا اعزام شد وبلافاصله برگشت خورد ودر محور یکم در اشرف محاکمه شد واتهام او گرایش به زندگی وقصد ترک فرقه عنوان شد او را هم مجبور به اعتراف غیر واقعی کردند واکنون هم او اسیر کرده خویش است.
ش) مسعود مظلومی از افسران امنیت فرقه هم در سال 74 به اتهام تصمیم به مخالفت با خط فرقه به همراه افرادی مثل محسن سیاه کلاه و صدیقه ابراهیمی اجبار به اعتراف وتعهد کردند واینک او هم به تعهد اجباری خود به مثابه اسیر انجام وظیفه می کند.(در آن سرفصل سازمان می گفت رژیم اطلاعیه داده وبا این محمل آن سه نفر را محاکمه کرد)
ر)حسین فارسی هم از زندانیان رژیم بوده وبه همراه دو نفر بنام صابر وذبیع اله در پذیرش بود وتحت مسئولیت فردی بنام محسن قرار داشت واو هم مجبور به اعتراف کردند که گویا به سبب همکاری با رژیم از زندان آزاد شده واو را هم با این شیوه در هر سر فصلی به میدان می آورند.

خروج از نسخه موبایل