نقدی بر کتاب شقایق‎های زخمی

نقدی بر کتاب شقایق‎های زخمی
بتول ملکی
کتاب شقایق های زخمی نوشته آقای مهدی خوشحال، حکایت از دردها و مصیبت هایی است که بر کودکان در سازمان مجاهدین رفته است. دردهایی که مادرانشان با آه نهفته در درون، آنرا می بلعیده و تحمل می کردند. ولی مادر می تواند حرف بزند، بحث کند، گزارش بنویسد و اعتراض کند، ولی کودک از همه اینها محروم است فقط بغض و کینه آنرا در خودش حفظ می کند، عقده در قلبش شکل می گیرد، عاصی می شود و وقتی که به حدٌ بلوغ رسید بعد از آنست که این عقده ها و حقارت ها و کاستی ها عود می کند و روح و روانش را می آزارد و از تنظیم صحیح اجتماعی عادی و عرفی فاصله می گیرد و شاید حالت روحی اش ناسازگار با اجتماع باقی بماند و تا ابد برزندگی خودش و اطرافیانش هاله ای از این درد و رنج باقی باشد و دائما با آن دست به گریبان باشد.
در این کتاب با مصاحبه با چند نفر فقط می شود گفت که قطره ای از دریای بیکران مصیبت هایی که بر کودکان رفته است نشان داده شده است. از سازمان ، مادران زیادی خارج شده اند و حتی افراد مجرد نیز می توانند در این مورد مشاهدات خودشان را بیان کنند ، اگر بشود با تک تک مادرانی که از سازمان خارج شده اند ، گفتگو کرد ، می توانم بگویم بقول معروف مثنوی هفتاد من کاغذ بشود.
سازمان مجاهدین خلق با جدا کردن کودکان از والدینشان و آواره کردن آنها در اروپا و امریکا و بیگاری کشیدن از آنها در خیابانها برای جمع آوری پول و سرانجام کشاندن آنها به بیابانهای عراق و در کمپ اشرف ، در حالی که به سن قانونی نرسیده بودند، باعث خودکشی و مرگ بعضی از آنها شده است و جنایت هولناکی در باره حقوق آنها مرتکب شده و به یک نسل ظلم و عداوت و حق کشی روا داشته و طبق حقوق کودکان مندرج در بیانیه حقوق بشر سازمان ملل متحد مجرم می باشد ، همچون کسانی که در پاکستان و کشورهای جهان سوم از کودکان کار کشیده و آنها را استثمار می کنند و باعث به فنا کشاندن زندگی آنها می شوند ، از نظر قانون محکوم و مجرم شناخته شده اند ، سازمان مجاهدین خلق نیز مستثنی از این قضیه نمی باشد.
من به همه مادرانی که از سازمان خارج شده اند توصیه می کنم با خواندن این کتاب ، خاطرات خودشان را در رابطه با کودکان در سازمان ، نوشته و یا در جاهای ضروری بیان کنند تا بر همگان ابعاد این خیانت و جنایت آشکار سازمان مجاهدین خلق بر ملا گردد.
 

خروج از نسخه موبایل