اعترافگیری اجباری و صدور حکم اعدام در اشرف
ایراندیدبان
گشتاپوی مجاهدین در ماههای اخیر و بهدنبال افشاگریهای جداشدگان، میکوشد تا با زدن نقاب بر چهرۀ منحوساش، جلسات سرکوب ناراضیان که در آن فرمان قتل آنها توسط رجوی صادر میگردید را نشستهای انتقاد از خود جا بزند و به آن رنگ و لعاب تشکیلاتی بدهد، هر چند که اگر هم چنین بود باز هم غیرانسانی و ضددموکراتیک بود.
به هر صورت اخیراً گشتاپوی اشرف در یک فقره گاف، پرده از محتوای برخی از این بهاصطلاح نشستهای انتقاد از خود بالا زده و هر چند که کوشیده با تحریف و وارونهنمایی، جنایاتی را که مرتکب شده است لاپوشانی کند، اما باز هم نتوانسته است. اگر به دقت خوانده شود، همۀ آنچه در پشت آن مستتر است و در آن جلسه گذشته، نمایان خواهد شد.
گشتاپوی اشرف از قول فردی به نام رحمان حیدری، در مورد جلسۀ محاکمۀ جواد فیروزمند اینگونه نوشته است:
« این مأمور اطلاعات آخوندی وقتی با سلاح و ماشین و میزان قابل توجهی پول به سمت سفارت رژیم در بغداد فرار كرد،توسط نیروهای دولتی دستگیر شد.
طبق قانون كشور میزبان این مزدور كه به دلیل كیس امنیتی بازداشت شده بود، بایستی قطعا بعنوان جاسوس محاكمه می شد، اما به خواست خودش و با وساطت مجاهدین از نیروهای امنیتی دولت عراق تحویل گرفته شده و به قرار گاه اشرف منتقل شد.
در یكی از نشست های مجاهدین وقتی از او سئوال شد: اگر مجاهدین مانع تو می شدند، روی آنها آتش می گشودی؟ (نقل به مضمون) فیروزمند خائن در منتهای رذالت و بی شرمی گفت: بله شلیك می كردم. و در ادامه گفت : این عمل من خیانت محسوب می شود و قابل گذشت نیست و حكم من اعدام است.
وی علیرغم اقدامات خائنانه، با اصرار از جمع و رهبری مجاهدین درخواست كرد فرصت دیگری به او داده شود و بعد از انتخاب خودش و به اعتبار صحبت و سنت های رهبری، مجاهدین پذیرفتند كه او به جمع ما بازگردد. »
پرواضح و معلوم است که بر روی فیروزمند آنقدر فشار آوردهاند تا اعتراف به نیت درونی که از ذهنش گذشته و هیچوقت هم محقق نگردیده است، بکند. تا آنها بهانهای برای حکم اعدامی که توسط رجوی برایش صادر شده است داشته باشند.
دادن فرصت دوباره برای ماندن اجباری در تشکیلات، پس از صدور حکم اعدام هم هیچ معنایی به جز اینکه تنها راه برای اجراء نشدن حکم اعدام بوده است، ندارد.
اعترافگیری اجباری و صدور حکم اعدام در اشرف
