معامله بر روی رجوی؛ امریکایی‎ها به چه می ‎اندیشند؟

معامله بر روی رجوی؛ امریکایی‎ها به چه می ‎اندیشند؟
ایران‎دیدبان
نگاهی به گران‎فروشی زلمای خلیل‎زاد و امریکا
بهتر است امریکایی‎ها به جای اندیشیدن به این‎که مسعود رجوی را با ایران معامله کنند تا بدینوسیله بخشی از مشکلات ارتباطی‎شان با ایران را حل کنند، در فکر این باشند که برای یک‎بار هم که شده برای یک قضاوت تاریخی و برای اثبات حقانیت شعار مبارزه با تروریسم که هر روز و هر ساعت از آن دم می‎زنند، مقدمات برگزاری یک دادگاه بین‎المللی برای محاکمۀ رجوی و دریافت شکایت ده‎ها هزار آسیب دیده از عملیات‎های تروریستی این گروه در ایران و عراق را فراهم آورند؟!
همواره آخرین حربۀ مجاهدین برای در بردن رجوی از رسیدگی‎های قانونی و حقوقی این بوده است که نزد دولت‎هایی که وی در دست آنها بوده، خود را با ارزش جلوه دهند و بگویند که رجوی را ارزان به ایران نفروشند.
در سال 1365 هنگامی که حکم اینترپل برای جلب مسعود رجوی به دولت فرانسه ابلاغ شد، این آخرین برگ برندۀ مجاهدین بود. آنها دولت فرانسه را از تبعات این اقدام ترسانده و وادار ساختند تا مسیر حرکت وی به عراق را باز بگذارد.
همین ایده را مدام با کنایه‎های مکرر به گوش صدام می‎زدند، هنگامی که بیم آن را داشتند وی برای حل مسائل‎اش با ایران و کاستن از فشار جامعۀ جهانی، گام‎هایی را برای وجه‎المصالحه قرار دادن آنان بردارد.
واقعیت این است که غرب در ازای گرفتن امتیازات، راحت به پای هر میز مذاکره‎ای خواهد آمد، اما گاهی هم دچار اشتباه محاسبه می‎شود و بیهوده نرخش را بالا می‎برد!
عبدالله اوجالان، رهبر گروه تروریستی پ.ک.ک را که به هر حال یک خواست قومی را نمایندگی می‎کرد و به لحاظ سیاسی بارها مقبولیت‎اش از رجوی بیشتر بود، به ترکیه مسترد نمود و چشمش را بر روی تضییقاتی که دولت ترکیه در مورد اکراد اعمال می‎کند بست.
همۀ شواهد نشانگر آن است که امریکا قصد دارد از تنها خاصیت مجاهدین بهره‎برداری کند و به‎عنوان یک امتیاز در رابطه با ایران، آنها (رجوی) را خرج کند: قرار دادن مجدد نام آنها در لیست گروه‎های تروریستی، تحویل اشرف به بلغاری‎ها، تسهیل امکان جدا شدن اعضای ناراضی و… و اخیراً هم که برنامۀ دیکته شده‎ای را به زلمای خلیل‎زاد در مورد همکاری با ایران در صحنۀ عراق ابلاغ نموده است.
باید گفت که امریکا در تشخیص این امر که مجاهدین به درد ِ وجه‎المصالحه شدن می‎خورند، پربی‎راه نرفته است. چرا که از آن همه هیاهو که جنگ‎طلبان بر سر استفاده از این گروه به‎راه انداخته بودند، تنها به‎کارگیری و استفادۀ از آنها در صحنۀ عراق باقی ماند. که اکنون عجز و ناتوانی مجاهدین و غلط بودن چنین توهمی که آنها می‎توانند نقشی در اوضاع عراق داشته باشند، در پروسۀ دو سالۀ اخیر و به‎خصوص پس از انتخابات اخیر عراق، معلوم و مسجل گردید. بنابراین آنچه برای امریکایی‎ها مهم است این‎که لااقل در چنین معامله‎ای چیزی به‎دست آورند.
اما صحنه کاملاً روشن است:
ایران به‎دنبال استرداد و محاکمۀ رجوی است و تا کنون نیز نشان داده که تمایلی به معامله بر سر وی ندارد. چندی پیش وزیر کشور ایران رسماً اعلام کرد که حل مسألۀ آنها مربوط به دولت عراق می‎شود و ما از ناحیۀ آنها مشکلی نداریم، بلکه آنها برای عراق مشکل‎ساز خواهند بود.
مردم و تمام جناح‎ها و احزاب عراقی، مخالف حضور این گروه در خاک این کشور می‎باشند و بر اساس منافع ملی عراق، تشخیص این موضوع که گروه تروریستی مورد حمایت صدام را نباید مجدداً تحت پوشش قرار دهند کار مشکلی برای آنان نیست.
می‎ماند برخی جریانات در دولت امریکا که با توهم امتیازگیری از ایران، و وادار ساختن مجاهدین به تبعیت محض از آنان، رجوی را گروگان گرفتند و اکنون نیز به‎دنبال عملی کردن این طرح هستند.
قضاوت در مورد این‎که آیا این معامله عملی خواهد شد یا خیر کمی زود به‎نظر می‎رسد، اما دولت و دست‎اندرکاران امریکایی باید بدانند که هیچ راه عملی و متصوری (جدای از استرداد رجوی به ایران) به جز محاکمه او در عراق وجود ندارد. آنان خوب می‎دانند که وی را در هیچ کجای دنیا نمی‎توانند مستقر کنند و هیچ کشوری حاضر به پذیرش وی نیست. فعالیت مجدد وی در عراق نیز امری محال است. ضمن آنکه آنها به این امر واقف گشته‎اند که مجاهدین و رجوی حتی در عرصۀ عراق هم به درد آنان نمی‎خورند. از این رو بنا بر تأیید صریح مقامات دولت امریکا به این‎که آنها یک گروه تروریستی هستند، بهترین گزینه آن است که به جرایم و جنایات این گروه و در رأس آن رجوی رسیدگی کنند و از این حیث نیز برای خود اعتباری کسب کنند.

خروج از نسخه موبایل