مجاهدین جزیی از لابی صهیونیستی
ایراندیدبان
افتضاح نفوذ اشخاصی از لابی صهیونیستی در دولت امریکا و جاسوسی آنها برای اسراییل با هدف کشاندن امریکا به سوی جنگ با ایران، واقعیتی است که نباید از کنار آن به راحتی گذشت.
اف.بی.آی و دستگاه قضایی امریکا در پیگیریهای خود به این نتیجه رسیدهاند که تعدادی از شخصیتهای ضدایرانی قصد دارند نومحافظهکاران امریکا را بر ضد ایران تحریک کنند.
لاری فرانکلین مردی که اکنون بهخاطر جاسوسی به 12 سال حبس محکوم شده، از مخالفان سرسخت ایران است که اطلاعات مربوط به پروندۀ ایران در پنتاگون و اطلاعات سری و طبقهبندی شدۀ دفاع ملی را به مقامات آیپک و دیپلماتهای اسراییلی ارائه میکرده است. او سعی داشته خطری که ایران به زعم برخی، برای منافع امریکا و اسراییل داشته است و در گزارشهای طبقهبندی شدۀ پنتاگون وجود داشته، به لابی صهیونیستها (آیپک) بدهد. به امید اینکه آیپک بتواند فشار بیشتری به دولت امریکا وارد کند تا خط مشی تندتری نسبت به ایران در پیش گیرد.
لاری فرانکلین اعتراف کرده روابط خاص با دو مأمور بلندپایۀ AIPAC ، استیون روزن رئیس پیشین AIPAC و وایزمن و یک دیپلمات اسراییلی در امریکا داشته است.
روزن و وایزمن بنا بر دادخواستی که دادستانی امریکا ارائه کرده، از سال 1999 تلاش کردهاند که در مقامات رسمی امریکا نفوذ کنند و از تماس خود برای به دست آوردن اطلاعات حساس استفاده کنند.
دیوید ساترفیلد که در حال حاضر دومین دیپلمات امریکایی در عراق است، در سال 2002، اطلاعات طبقهبندی شده را به روزن تحویل داده است.
لاری فرانکلین که معاون داگلاس فیث معاون وزیر دفاع امریکا بوده، با شماری از نومحافظهکاران امریکایی در خارج از دولت بوش، ارتباطات نزدیکی داشته است. نام ریچارد رودز ، رییس ادارۀ شاخصهای پنتاگون و مایکل لدین ، عضو مؤسسۀ امریکن اینترپرایز که ملاقاتهایی بین فرانکلین و چندین ایرانی مخالف حکومت ایران، برقرار کرده است، نیز در پرونده دیده میشود. مخالفان دولت ایران اطلاعاتی در مورد خطرات ایران، برای نیروهای امریکایی در منطقه به فرانکلین دادهاند.
با نگاهی به نوع حملات تبلیغاتی این عده که تضمین منافع اسراییل را به قیمت نابودی ایران در دستور کار قرار دادهاند و ایران را مانعی در برابر کشتار مردم مظلوم فلسطین میدانند و همزمانی نمایشاتی که مجاهدین تحت عنوان افشاگری به راه میانداختند، به خوبی میتوان پی برد که نمایشهای تبلیغی مجاهدین (بهخصوص که از امریکا آغاز شد) از کجا سرچشمه میگیرد.
داگلاس فیث (که پیش از این حضور رسمی در پنتاگون داشت و اکنون حضور معنوی) دست پنهان و پشت پردۀ این سناریو است که ایفای نقش در بخشی از آن به گروه تروریستی مجاهدین واگذار شد و در ازای همکاری مجاهدین در این نمایش، مقدمات تحت حفاظت قرار گرفتن آنها در عراق مهیا گردید.
تمام هدف آنها در یک چیز خلاصه میشد و آن تحریک دولت بوش برای حمله به ایران، قبل از اینکه بحران عراق بتواند بر روی تصمیمات دولت بوش تأثیر بگذارد.
حضور دیوید ساتر فیلد در عراق نیز نکتۀ قابل تأملی است که میتوان آن را به عنوان دنبال کنندۀ برنامه های این باند جنگ طلب در عراق قلمداد کرد.
از آنجا که اکنون این سیاست (که پیش از این بارها و بارها در مقالات ایراندیدبان با توجه به اطلاعات موجود در این زمینه افشاء شده) رسوا شده و اسناد مهمی در این باره منتشر گردیده است، جای آن دارد که مسؤولان اف.بی.آی نقش مخرب گروه تروریستی مجاهدین در امریکا را که با هدف جوسازی علیه ایران و تحریک افکار عمومی علیه دولت این کشور میباشد، بیش از پیش روشن ساخته و از فعالیتهای غیرقانونی و آنارشیستی آنها جلوگیری نمایند.
