محاکمه مجاهدین آغاز شده است

محاکمه مجاهدین آغاز شده است
ایران‎دیدبان
راه انداختن کلاس‎های آموزش رقص و آواز، تفاخر ابلهانه به جاسوسی و جست و خیز کردن برای گزارش موضوع هسته‎ای ایران به شورای امنیت، به هیچ‎وجه مانع از آن نخواهد شد که عمق فلاکت و افلاس گروه تروریست و بدنام مجاهدین نمایان شود.
مهم‎ترین چالش سال گذشته که بقایای مفلوک رجوی هم‎چنان با آن دست و پنجه نرم می‎کنند، افشای خبر بازداشت رجوی و شروطی است که امریکا برای اجازۀ ادامۀ حیات به گروهش معین کرده است.
تنها بخش کوچکی از بحران بازداشت رجوی مربوط به خلاء موجود در جایگاه تشکیلاتی وی است. قسمت عمدۀ این بحران از این واقعیت ناشی می‎شود که برخلاف تمام شارلاتان بازی‎ها و شانتاژهای دستگاه منگول تبلیغاتی مجاهدین که انزوای شدید این گروه را ناشی از زد و بندها و توافقات اقتصادی وانمود می‎کند، رجوی در سه سال گذشته، رو در رو و بدون هرگونه واسطه‎ای، نظراتش را به نمایندگان ارگان‎های مختلف سیاسی، نظامی و امنیتی ایالات متحده (به‎عنوان تنها روزنۀ امید ادامۀ حیات فرقۀ رجوی) منتقل نموده و هر آن‎چه در چنته داشته عرضه نموده است، اما نتوانسته دروغ‎هایی را که در نمایشات تشکیلاتی به اعضایش تزریق می‎کرد، به آنان بقبولاند. بلکه برعکس واقعیت ِ موجودیت تشکیلاتی مجاهدین، با یک نگاه واقع‎گرا و کارشناسانه، باطل کنندۀ تمامی ادعاهای وی و دار و دسته‎اش می‎باشد.
قطعاً این پند را بازجویان امریکایی! نیز بهتر از مربیان بعثی به‎کار می‎گیرند که وقتی بند قلاده را در دست دارند، رها کردن آن، هزینۀ گزافی در پی دارد که بیهوده باید بپردازند.
امریکا با نگاهی به واقعیت صحنۀ سیاسی ایران (مانند بسیاری از کشورهای دیگر)، به مسألۀ مجاهدین مجزای از موضوع ایران نگاه می‎کند و به همین دلیل با اشراف بر معنی دقیق قرار دادن این گروه در لیست دایمی گروه‎های تروریست، حرف و پیام آخر خود را به آنان منتقل نمود. اگر مجاهدین ذره‎ای شانس برای به دست آوردن حمایت امریکا و یا خارج شدن از لیست گروه‎های تروریست را داشتند، بدون شک بنا بر هزاران دلیل، وقت آن در زمان حکومت جورج بوش بود، در حالی‎که اتفاقی کاملاً برعکس روی داد. از این رو مجاهدین هیچ چاره‎ای جز پذیرفتن شرایط امریکا ندارند!
استمالت‎ها و دخیل بستن‎های مجاهدین برای خارج ساختن نام این گروه از لیست گروه‎های تروریست در یک سالۀ گذشته، در هیچ کجای جهان نتیجه‎ای در بر نداشته و اقداماتی مانند استخدام چندین وکیل، تنها اقدامی است که از دست آنان بر می‎آید. و البته این امر با هدف امیدوارسازی نیروهای مستقر در اردوگاه اشرف صورت می‎گیرد.
در عراق نیز کماکان و علیرغم تمام تمهیداتی که بقایای رجوی به‎کار بسته‎اند، همچنان صورت مسألۀ این گروه از دست دادن صدام و تحول عمیقی است که پس از سرنگونی رژیم فاشیستی پدرخوانده، به ضرر مجاهدین روی داده است.
خوشبختانه به‎رغم توطئه‎هایی که بعثی‎ها – مجاهدین انجام دادند، قانون اساسی و انتخابات پارلمان عراق به‎خوبی و براساس منافع مردم این کشور تصویب و تثبیت گردید و نخبگان این کشور، مرزبندی دقیقی را در مقابل این جبهه ترسیم نمودند.
در عراق و در چارچوب اردوگاه اشرف، گشتاپوی مجاهدین روش‎های گوناگونی را برای جلوگیری از ریزش نیرو به‎کار بست تا به هر نحو ممکن – ولو مقطعی – از این موضوع جلوگیری نماید، چرا که وجود کمپ جداشدگان در کنار اردوگاه اشرف این باور را ایجاد کرده بود که هر کس، در هر زمان که بخواهد می‎تواند از گروه جدا شود. مبارزه با چنین باوری، جدی‎ترین اقدام و فعالیت کنترل کنندگان تشکیلات مجاهدین در طی یکسال گذشته بود. به صحنه آوردن تمام ظرفیت‎های تشکیلاتی و دستور مقاله‎نویسی به آنان، بر همین اساس بود.
شکی در این نیست که حتی اگر مجاهدین با تغییر استراتژی و رفتن در قالب کار سیاسی بخواهند رهبری و مسؤولین این گروه را از زیر ضرب در آورند، بخش عمده‎ای از نیروهای مستقر در اشرف را برای قربانی کردن نگه داشته‎اند و حیات آنان را وسیلۀ چانه‎زنی در آینده قرار خواهند داد.
در صحنه‎ای دیگر، عرصۀ یک پیکار جدی با گشودن جبهۀ نرم‎افزاری از سوی جداشدگان آغاز شده است و هزاران سؤال از سوی آنان مطرح گردیده است که هم‎چنان بی‎پاسخ مانده است.
البته مجاهدین به سؤال کنندگان (و نه سؤالات) پاسخ داده‎اند، آن هم به سبک و سیاق خود، با فحاشی و فضیحت، پاسخ‎هایی که مبین فرهنگ مجاهدین و سقف فکری آنها است و نشان می‎دهد که نیروها در روابط درونی با چه پاسخ‎هایی اقناع می‎شوند!
یأس و سرخوردگی اعضای شورا، به‎خصوص پس از جلسۀ اضطراری که متعاقب قرار گرفتن مجدد در لیست گروه‎های تروریستی امریکا برگزار شد، مشکلات لاینحلی را برای مجاهدین به‎وجود آورده است.
در آخرین رویداد، حتی هواداران سنتی این گروه نیز حاضر به شرکت در تجمع این گروه در مقابل آژانس انرژی اتمی نشدند و حدود 200 تن از اعضای اصلی و خانواده‎های آنان گرد هم آمدند که جدی بودن مسأله‎داری نیروها در اروپا را نشان می‎داد.
بقایای رجوی آخرین نفس‎های خود را می‎کشند و رنگ و لعابی که این روزها بر مواضع خود می‎دهند، علامت وضعیت مفلوک و در حال فروپاشی آنان است.
آنچه از مجموع واقعیت‎های یک‎سالۀ اخیر با توجه به فعالیت‎ها و اقدامات شکست خوردۀ دار و دستۀ رجوی بر می‎آید این حقیقت است که رهبران این فرقه هیچ راه گریزی از محاکمه، برای رسیدگی به تمام جنایات‎شان ندارند. این محاکمه قبل از آن‎که در یک دادگاه رسمی برگزار شود، در افکار عمومی و رسانه‎های جهان آغاز شده است.

خروج از نسخه موبایل