پدرخوانده به میدان می‎آید!

پدرخوانده به میدان می‎آید!
ایران‎دیدبان
سال‎ها است که اختاپوس صهیونیسم به‎عنوان پدرخوانده‎ی تبلیغات ضدایرانی، کم‎ترین انتظارش در ازای سرمایه گذاری‎های بی‎نتیجه بر روی دار و دسته‎های پراکنده، این بوده است که گرد هم بیایند و بارها و بارها به‎صورت محرمانه و از طریق واسطه‎های اروپایی و امریکایی پیشنهاد وحدت و اتحاد را به آنها داده است و به‎خصوص به‎دنبال یکی کردن سلطنت طلبان و مجاهدین بوده است.
بارها و بارها پیشنهاد اتحاد و بر سر میز مذاکره نشستن، هم از سوی مجاهدین و هم از سوی سلطنت طلبان رد شده است. چرا که به زعم آنان، در صورت چنین اتحادی، غنائم و مهم‎تر از آن قدرتی که معلوم نیست کی و چگونه به‎دست خواهد آمد، تقسیم خواهد شد و از آنجا که هر دو طیف از تنفر مردم ایران از خود خبر دارد، نمی‎خواهد که موقعیت حمایت انحصاری قدرت‎ها از خود (که هرگز این موقعیت به‎وجود نخواهد آمد) را از دست بدهد.
پدرخوانده که از مدت‎ها پیش برنامه و هزینه‎ی به‎راه انداختن تظاهرات ضدایرانی در جریان برگزاری مسابقات فوتبال جام جهانی را ارائه کرده بود، گمان نمی‎برد که حضور تیم ملی کشورمان با استقبال بی‎نظیر و کم سابقه‎ی ایرانیان در خارج از کشور روبرو گردد و از دیگر سو، دار و دسته‎های ضدایرانی مانند مجاهدین حتی قادر نباشند که 100 نفر را آنجا جمع کنند، از این رو سر در گم و سراسیمه، باندهای صهیونسیت آلمانی را به صحنه آورد.
پدرخوانده که پس از سال‎ها چانه زدن و مشاهده‎ی ناتوانی دار و دسته‎های حقیر، هیچ آبی برایش گرم نشد و از آنجا که می‎خواست در جریان برگزاری مسابقات جام جهانی، تبلیغات ضدایرانی خودش را به بهانه‎ی مواضع رییس‎جمهور ایران، اجراء نماید و به‎طور ویژه شرایط به‎وجود آمده در صحنه‎ی مذاکرات هسته‎ای بین اروپا و امریکا با ایران را برهم بزند، سرانجام مجبور شد که نقاب از چهره بردارد و ضمن برگزاری میتینگ ضدایرانی خود، گوش باندهای رجوی و پهلوی را گرفته و به آنجا فراخواند.
در این تجمع 300 نفره که برگزار کنندگان آن کانون فرهنگی یهودی در آلمان ، عاشقان اسراییل ، سازمان ورزشی یهودی ، سازمان صهیونیستی در آلمان ، سازمان مسیحیان حامی اسراییل بودند، سلطنت طلب‎ها با عنوان جنبش آزادی‎خواهان ایران و بقایای ارتش آزادی‎بخش رجوی که وقیحانه پیام مریم رجوی را نیز قرائت کردند، شرکت داشتند.
در گزارشی که گروه طوفان در آلمان در این باره منتشر کرده، با اشاره به عدم برگزاری تظاهرات مستقل دار و دسته‎ی رجوی ، آمده است:
« این خود فروختگان که با شرمساری قصد داشتند تحت نام مستعار ایرانیان تبعیدی در ساعت 11 صبح روز مسابقه ایران تظاهراتی علیه ایران به انجام برسانند و از چند روز قبل از ایرانیان برای شرکت در این تظاهرات دعوت می کردند، در روز تظاهرات با ترس از عواقب این خیانت در محل تظاهرات حضور پیدا نکردند. مطبوعات آلمان مرتب بنفع تظاهرات ایرانیان تبعیدی تبلیغ می کردند ولی نام آنها را بر زبان نمی آوردند. گویا میان دستگاههای امنیتی آلمان و این سازمان ایرانیان تبعیدی مخفیانه توافقی صورت گرفته بود. ولی همانطور که انتظار می رفت این دریوزگان سیاسی با مشت کوبنده ایرانیان روبرو شده و بیچاره ها حتی نتوانستند همه هواداران خویش را بسیج کنند و به میدان بیاورند… آقای بک اشتاین وزیر داخله ایالت باواریا بیکباره مدعی شد که دولت ایران ممکن است در جریان بازیهای فوتبال به اقدامات تحریک آمیز و خطرناک دست بزند و آنها را به گردن سازمان مجاهدین خلق که در فهرست سازمانهای تروریستی قرار دارد بگذارد. وی تائید کرد که آلمانها فریب این اقدامات تحریک آمیز را نمی خورند. حقیقتا جالب بود که کسی از زبان وزیر دست راستی داخله ایالت محافظه کار باورایا این چنین برای سازمان مجاهدین خلق دلسوزی کند. معلوم می شود که امپریالیستها در پی ایجاد جبهه واحدی از ناسیونال شونیستهای ایرانی، مجاهدین، سلطنت طلبان و حزب ککا هستند تا نیات شوم خویش را در ایران عملی کنند. »
پدرخوانده این بار و مستقیماً درک نمود که علت ناتوانی و به گل نشستن دار و دسته ‎هایی که بر روی آنها سرمایه گذاری نموده است، چیزی جز غرور و وطن‎دوستی ایرانیان نیست و کارزاری قوی و پرصلابت از وطن دوستی تمام اقوام ایرانی، در داخل و خارج ایران را تجربه نمود.

خروج از نسخه موبایل