گزارش البرادعی و ابطال ِ اسرائیلیات

گزارش البرادعی و ابطال ِ اسرائیلیات
ایران‎دیدبان
سرانجام گزارش محمد البرادعی در مورد فعالیت‎های ایران منتشر گردید. البرادعی همچون دوره‎های پیشین، ضمن این‎که تأکید می‎کند هیچگونه سندی در مورد فعالیت‎های هسته‎ای ایران با ماهیت نظامی به‎دست نیامده است، مجدداً عدم آمادگی آژانس برای اظهار نظر قطعی در مورد فعالیت‎های ایران را اعلام داشته است.
گزارش رییس آژانس بین‎المللی انرژی هسته‎ای، پشت بهانه‎جویی‎های امریکا و اسراییل را خالی می‎کند و دست‎آویز قرار دادن عدول ایران از فعالیت‎های صلح‎آمیز را توسط آنان غیرممکن می‎سازد. چرا که اگر آنگونه که محافل خبری از به‎دست آمدن اسناد جدید موجود در یک کامپیوتر دستی و یا تونل‎های پنهان و خرید کلاهک‎های هسته‎ای از سوی ایران سخن راندند که در همه آنها هم بنا بود ایران تهدید صلح منطقه معرفی شود، و اگر واقعاً قضیه جدی بود، گزارش البرادعی اینگونه از کار در نمی‎آمد که امروز در آمده است. امری که از هم اکنون و به همراه شواهد دیگر حاکی از آن است که خروجی پروندۀ ایران از شورای امنیت سازمان ملل، یک اقدام جدی علیه ایران نخواهد بود.
گرچه پیش از این نیز آنچه امریکا و کشورهایی که از دیدگاه این کشور پیروی می‎کنند، در نهایت مطرح نمودند، این بود که نمی‎توانند به فعالیت‎های ایران اعتماد کنند و همین کشورها اساساً از ارائۀ هرگونه مدرک معتبر و قطعی که فعالیت نظامی ایران را اثبات کند، ناتوان مانده‎اند و سعی کرده‎اند که این مسأله را به گردن آژانس بیندازند، لیکن پروسۀ چهارسالۀ پروندۀ هسته‎ای ایران، به خوبی آشکار می‎سازد که ماهیت مسألۀ امریکا و اروپا کاملاً سیاسی بوده و ناشی از تضاد وجود یک ایران قدرت‎مند با منافع آنان در منطقه می‎باشد. بنابراین همانطور که امریکا و اروپایی‎ها صراحتاً گفته‎اند، حاضر نیستند یک ایران هسته‎ای را تحمل کنند، مسأله اصلاً و به هیچ وجه به فعالیت‎های نظامی ایران مرتبط نمی‎باشد بلکه دقیقاً رابطه‎ای تنگاتنگ با منافع اقتصادی، سیاسی و امنیتی قدرت‎های بزرگ در خاورمیانه دارد.
با درک این واقعیت است که مجاهدین، به زعم خود، مغتنم‎ترین موقعیت برای حل تضادهای تاریخی خود را یافته و از جمله دسترسی به قدرت سیاسی را از طریق دامن زدن به این تضاد دنبال می‎کند.
یکی از وجوه اصلی طرح چندگانه و پیچیدۀ اسراییل برای کشاندن امریکا به سمت جنگ با ایران که اخیراً کفیل نخست‎وزیر اسراییل به آن اذعان کرد، سوءاستفاده از آژانس برای نظامی جلوه دادن برنامه‎های ایران و فرستادن پرونده به شورای امنیت بوده است، که وظیفۀ آن را برعهدۀ گروه تروریستی مجاهدین گذاشته بودند. دروغ پردازی‎های مجاهدین در رابطه با تلاش ایران برای دست‎یابی به بمب اتم، انجام همین وظیفۀ محوله بود که البته یک بار دیگر گزارش البرادعی، بی‎اعتباری و دروغ بودن آنها را آشکار ساخت.
در این مرحله (صرف‎نظر از این که امریکا برای تضمین حیات اسراییل و تأمین منافعش در آینده چه اهرم‎هایی را به کار خواهد برد و چگونه در شورای امنیت بازی خواهد کرد) باید گفت پس از بحرانی که کشورهای اروپایی تحت تأثیر نقشۀ اسراییل بر سر آغاز فعالیت‎های تحقیاتی هسته‎ای در ایران به‎راه انداختند، معلوم شد که وضعیت این مسأله که در نامۀ البرادعی منعکس گردیده است، دستخوش هیچ انحراف و تغییری نشده است و همچنان گفته‎های البرادعی همان است که پیش از این بوده است. بنابراین اطلاعاتی که پس از قطع مذاکرات سه کشور اروپایی با ایران توسط اسراییل و از کانال‎های مختلف، منجمله گروه تروریستی مجاهدین انتشار یافت، همه جعلی بوده و به منظور تحت تأثیر قرار دادن آژانس ساخته و پرداخته شده است.
دیگر این که مرحلۀ اخیر به خوبی نشان داد که بقایای به گل نشسته رجوی، ضمن آن که تنها راه ممکن برای ادامه بقای خود را راه‎اندازی جنگ علیه مردم ایران می‎دانند، مدافع سرسخت و دست و دل باز تأمین منافع بیگانگان،خصوصاً رژیم اشغالگر قدس می‎باشند و دغدغۀ اصلی آنان از این همه آستان بوسی، اثبات و تحمیل آقایی امپریالیسم بر سر مردم منطقه می‎باشد.

خروج از نسخه موبایل