همچو یک طشت آب بدون موج

همچو یک طشت آب بدون موج
حسن زبل
خدمت شما عرض کنم که بنده که حسن زبل باشم جدیدا میخوام برم تو کار فرهنگی و از قضا دنبال یه سوراخ موش خوب هم هستم حالا اجاره یا رهن هرکدوم گیرم بیاد چون شنیدم که آمریکا طرح ده ساله برای تغییر در ایران داره. ای بخشکی شانس! این یعنی اینکه ما ده سال دیگه باید تو اشرف بمونیم خب ما هم دیدیم ده سال وقت کمی نیست از همینجا بریم سراغ کار فرهنگی وغیره برا همین و برای اینکه ارتش آزادیبخش رو با شرایط جدید وفق بدم یک کار فرهنگی به شرح زیر انجام دادم :
یک سرود قدیمی که دیگه به درد نمیخورد چون همه اش از سلاح و باروت گفته بود رو انداختم تو خط بازیافت و درستش کردم که با شرایط جدید بخونه یعنی سرود سمت راستی شد سرود سمت چپی
سرود اصلی سرود جدید طنز
رود الماس شب سوز اختران / ارتشی مانده گمنام و بی نشان
جنگل سبز پولاد بی خزان / آش نخورده ولی سوخته شد دهان
ای تو بازوی پر اقتدار خلق / ای تو که, جیغ و دا د میکشی زحلق
عطر سوزان نامت بهار خلق / فحش وتهمت وداد میکشی زحلق
صبح بهروزی خلق قهرمان / صبح تا شب ارتشی گیتار زنان
ارتش پرتوان ستمکشان / راست بگید کی دیده اندر جهان؟
ارتش قیام , رایت شرف , راه افتخار/ ارتش هیپی ,تنبک میزنه ,دیم دارام دارام
گام آهنین , برگلوی شب , کوه اقتدار/ ضرب آهنین, با نی چوبی, دیم دریم دارام
آفتاب جهان تابی ای امید / آفتابه دار آمریکا ,گشته اید
خصم ضد بشر این شب پلید / موازی میروید با این پلید
بازوان حلقه در بازوان به پیش / بازوان حلقه در بازوان به پیش
صف به صف جان به کف نغمه خوان به پیش / صف به صف ,کف زنان, قر دهیم به بیش
همچو دریای باروت شعله زن / همچو یک طشب آب بدون موج
(پنجه در پنجه ظالمان فکن) 2 / (خیلی وقته که افتاده ایم زاوج )2
ارتش قیام , رایت شرف , راه افتخار ارتش صدام , رایت جدید , راه آمریکاست
گام آهنین , برگلوی شب , کوه اقتدار / این راه نوین که ازمریم است راه آمریکاست
ارتش صلح و سازندگی وکار / ارتش رقص , نوازندگی و کار
پر گل سرخ و سبز ارتش بهار / هی بزن و برقص ,هستی سرکار
خوشه گندم از تو جوانه زد / علف زیرپای تو جوانه زد
صد بهار از نبردت زبانه زد / شد بهار؟ کمبزه باز جوانه زد
از سلاح تو بعد از شب ستم / چون سلاح خود را , داده ای زکف
میوزد عطر پاک سپیده دم / حالا بی سلاح, دسته کن علف
ارتش آزادیبخش ارتش ستمکشان / ارتش آزادیبخش ارتشی حیف نان
ارتش خلق و انقلاب / ارتش یک کلاغ چهل کلاغ
تا رهایی وطن , در نبرد بی امان / تا نابودی وطن در نبرد آمریکا
همچو توفان و آفتاب / همچو سگ های تازی
(به پیش به پیش به پیش / (به پیش به پیش به پیش
به پیش به پیش به پیش) / 2 به پیش به پیش به پیش)2
 

خروج از نسخه موبایل