هزاران تبریک و هزاران رو سیاهی

هزاران تبریک و هزاران رو سیاهی
امیر موثقی، نوزدهم مارس
باسلام خدمت همه عزیزان و با آرزوی موفقیت برای همه شما عزیزانم که این مطلب را مطالعه میکنید امیدوارم که با ورود به سال جدید همیشه شاد و همیشه سرفراز باشید.
اما چرا نوشتم هزاران تبریک و هزاران رو سیاهی. خب همیشه رسم براین بوده و هست که در مراحل پایانی سال همه برای همدیگر پیام های تبریک میفرستند و برای همه آرزوی سالی خوب و پر بار را از خداوند بزرگ طلب میکنند. برای آشنایان و برای یکدیگر پیام تبریک میفرستند من هم لازم دیدم که در این مراحل پایانی سال این امر با شکوه را انجام دهم و به همه عزیزانم آغاز سال 1385 را تبریک بگویم و برای همه از خداوند بزرگ طلب خوشبختی و آسایش درخانه و در کنار خانواده های عزیزشان را خواستار باشم بطور خاص برای همه عزیزانی که از فرقه بد نام رجوی رها شده اند و به کانون گرم خانواده خود برگشته اند و با شرف و با ایمان به زندگی خود دارند ادامه میدهند.
و اما چرا هزاران رو سیاهی، خوب درست در شرایطی که فرقه تروریستی رجوی در بن بست ایدئولوژیک و استرا تژیکی دارد دست و پا میزند، برای اینکه خودش را در چاه باطلی که ساخته و پرداخته دستگاه فرقه ای است غرق نبیند مجبور است که به هر ریسمان پوسیده و سیاه و سفیدی آویزان شود و همواره برای اینکه دل خود و نیروهای از دست رفته و افسرده خودش را کمی آرامش و روحیه دهد همواره شروع میکند به دادن اطلاعیه در جهت آشوب و بلوا و بهم ریختگی و انهدام وبالاخره اینکه دقایقی بیش به سر نگونی نظام  باقی نمانده است وموکب بهاران ارتش در هم شکسته در راه است و همه مردم در مراسم چهار شنبه سوری و سایر مراسم های مر بوط به سال نو بسیج شده اند و دست به آتش زدن و از بین بردن امکانات دولتی کردن و در و دیوار همه اماکن را هم از پوستر ها و عکسهای رهبر مفقوالاثر فرقه و خانم رئیس شورای به اصطلاح ملی مقاومت پر کرده اند و همه جا این شعار را نوشته اند که دقایقی بیش تا سر نگونی باقی نمانده است این خلاصه ای از وضعیت داخل کشور اما در خارج از کشور هم که همواره با التماس کردن و ضجه زدن در برابر این پارلمان و آن یکی پالمانتر در کشورهای مختلف در به در به دنبال این هستند که از لیست تروریستی در اتحادیه اروپا و وزارت خارجه امریکا بیرون بیایند و رژیم جمهوری اسلامی را محکوم کنند و به پای میز محاکمه بکشانند و بعد هم پرونده هسته ای جمهوری اسلامی را به شورای امنیت ارجاع دهند و فر یاد سرنگونی سرنگونی و برای محبوسین در داخل سیم خاردارهای اشرف و اندک هوادار از پای در آمده در خارج کشور، اطلاعیه پشت اطلاعیه بدهند. اما همواره چیزی جز رو سیاهی نسیب این فرقه نشده است که به عنوان عیدی به لباس شخصی هایش در شهر اشرف بدهد. بیچاره محبوسین شهر اشرف که از طلوع فجر تا غروب آفتاب به دنبال این هستند که درختکاری کنند و جاده ها را جارو بزنند و به دنبال درست کردن کمی مایحتاج روزانه برای خودشان باشند و بعد هم هر ساله رنگ و قلم موی رنگ زدن در دست بگیرند و تختها و کمد های فر سوده و پوسیده را ماست مالی کنند تا به این خیال خانه تکانی عید را هم انجام داده باشند و به ظاهر نحوست و بدبختی را از درون تشکیلات فرقه ای به بیرون بریزند اما غافل از این که دلها یشان را باید تکان بدهند و قلبهایشان را و چشم و گوشهایشان را باز کنند که تا کجا در افکار فرقه ای رجوی غرق شده اند و هر روز از روز دیگر بدتر و بدتر میشود.
امیدوارم روزی برسد که این تعداد اندک باقی مانده هم سرشان را بالا بگیرند و کمی به افق دورتر نگاه کنند و نه همواره به نوک بینی های خودشان که بله تا سرنگونی راهی نیست. کدام سر نگونی، کدام تشکیلات، کدام رهبری، همه و همه کشک و پوشال است و برای سر گرم کردن نیروهای از پای در آمده است تا به دنیای بیرون اینچنین وانمود کنند که هنوز هستیم و هنوز پابرجا و استواریم در صورتی که بدنه ای که سر نداشته باشد پشیزی ارزش ندارد و مرده است.

خروج از نسخه موبایل