گفتوگوی یک جفت احمق
ایراندیدبان
یکی از دو تا آدم ِ علافی که از سر ِ بیکاری جلوی درب سازمان ملل متحد در نیویورک ایستاده بودند، به دیگری گفت: چی میشد اگه سایر ایرانیها هم امروز سر ِ کار نمیرفتند و میومدند اینجا تا اینا بفهمن که انجمن ایرانیهای مقیم نیویورک، کلک ما نیست و همۀ ایرانیها میخوان که این رژیم بره.
دومی: کجا بره؟ مگه نمیخواستیم شورای امنیت بره؟ خب رفته دیگه!
اولی: بره دیگه، یعنی سرنگون بشه.
دومی: آها، اون که بابا خود ِ خوار مریم گفته با تغییر دموکراتیک توسط مقاومت میره و در دسترس است!
اولی: باباجون، مگه دیشب توی نشست نبودی؟ تحریم سریع شورای امنیت، همون تغییر دموکراتیک توسط مقاومته.
دومی: اما دیشب که گفتن سند راهبردی امریکا نشون میده که کار رژیم تمومه.
اولی: نه بابا، مثه این که درست توجیه نشدی. اونو گفتن راهگشای موکب ارتش آزادیبخشه، تحریم رو گفتن همون تغییر دموکراتیکه که خوار مریم گفت در دسترس هر کی میخواد هست.
دومی: آها، حالا فهمیدم چرا بقیه ایرانیها نیومدند. اینا خوب توجیه نشدند، تحلیل بهشون نرسیده وگرنه همۀ چند صد هزار ایرانی که توی امریکا هستند میومدند. چون همه چی در دسترسه.
گفتوگوی یک جفت احمق

