سرمقاله نشریه نجات یافتگان – شماره 23
آوریل 2006
هر زمانی که به نظر میرسد مریم رجوی در تلاش خود برای احیا و تسلیح مجدد سازمان مجاهدین در حال پیشرفت است، شخص یا واقعیتی دردسرساز پدیدار میشود تا تلاشهایش را نقش بر آب کند.
افشاگریهای محسن عباسلو در این ماه نقشههای مریم رجوی را بر هم ریخت.
مقاله اصلی نشریه این ماه به جزئیات واکنش دستگاه تبلیغاتی رجوی به افشاگریها درباره نقض مداوم حقوق بشر در داخل سازمان مجاهدین اختصاص دارد. آنچه درباره این اطلاعات اخیر اهمیت داشت این بود که عباسلو فقط از اوایل سال 2002 در اردوگاه مجاهدین خلق بود. وی میگوید علیرغم حضور امریکا در اطراف اردوگاه اشرف بعد از تابستان سال 2003، نقض حقوق بشر توسط مجاهدین تا همین چند ماه پیش (در تابستان) که وی از سازمان فرار کرد هم بدون تغییر ادامه داشته است.
از آنجا که مجاهدین تا روز برگزاری کنفرانس مطبوعاتی از منبع این اطلاعات جدید آگاهی نداشتند، سازمان نتوانست با اطلاعات غلط و اسناد جعلی همیشگیاش عکسالعمل نشان دهد. در عوض، رجوی مجبور شد به یک سری گزارشهای رسانهای واکنش نشان دهد، و طبق معمول، وی که برای اعلام خود کاملاً به تبلیغات وابسته است، در طول روزهای بعدی مطالب متناقض، خشمگینانه و شرمآور بسیاری از اور-سور-اواز به بیرون سرازیر شد.
آنچه به طرز شرمآوری آشکار میشود این است که فرقه رجوی حامیانی در پارلمانهای مختلف غربی به کار گرفته است. مریم رجوی تلاش کرده از این افراد برای نشان دادن قدرت سیاسی خود به اعضای فرقه وقیحش استفاده کند. اما شکست خورده. مقاله این ماه کاندیدای مجاهدین نشان میدهد که وقتی اعضای فرقه چنان آموزش دیدهاند که میتوانند دروغهایی درباره گذشته خود و درباره خانوادههایشان بگویند- گویی که در یک فیلم بودهاند- روشن است که هیچکس یک کلمه از حرفهایی که میزنند را قبول نمیکند.
ابراهیم خدابنده در یادداشتهای خود در زندان اوین درباره نحوه کار سیستم مغزشویی در سازمان توضیح میدهد. اما، به اعتراف او، گاهی حتی برای کسانی که در این سیستم زندگی کردهاند نیز توضیح دادن نحوه عملکرد آن دشوار است. آنچه روشن است این است که این فرقه میتواند از روشهای پیشرفته تاثیرگذاری روانی برای به کارگیری سیاستمداران- دارای مصونیت- استفاده کند. پیامدها برای دموکراسی خطرناک هستند. بگذارید شفاف باشیم، این خطر واقعی سازمان برای غرب است، نه پتانسیلاش برای تروریسم.
