دجال‎گری بقایای رجوی و ایجاد سرفصل جدید!

دجال‎گری بقایای رجوی و ایجاد سرفصل جدید!
ایران‎دیدبان
جای تعجب نیست که باند معلوم‎الحال رجوی که در پاریس به خوش‎گذرانی مشغول است، به خلق و تولید سرفصل جدید بپردازند، چرا که امورات آنها از قبال سر ِ کار نگه داشتن نیروهای واخورده و ناامید مستقر در اردوگاه اشرف بهتر می‎گذرد.
اخیراً و در پی ملاقات مریم رجوی با چند تن از اعضای شورای اروپا که مجاهدین با خرید 30 هزار دلاری یک صفحه از واشنگتن تایمز سعی نمودند به آن اعتبار و ارزش سیاسی ببخشند، دار و دسته‎ی رجوی برای هزارمین بار سرفصل جدیدی آفریدند که بر اساس آن کار رژیم تمام است و مجاهدین پیروز خواهند شد!
در تعریف و توصیف سرفصل جدید گفته‎اند رژیم در سرفصل اخیر که سرفصل ارجاع پرونده اتمی‎اش به شورای امنيت است دیگر نمی‎تواند کاری از پیش ببرد. در این سرفصل تضاد و جنگ اصلی آخوندها رو شده و در نقطه‎ی مقابل، فضا و شرايط برای برجسته‌تر شدن هر چه بيشتر راه حل مقاومت باز شده است. اين همان نقطه‎ی کيفی است که آخوندها بعد از افشای نيات و مقاصدشان در زمينه‎ی اتمی و عراق، به رغم توطئه عليه مجاهدين نهايتاً از آن طرفی نبستند و حالا همان طنابی را که برای نابودی اشرف و 17 ژوئن بافته بودند، بر گردن خود حس می‌کنند. سه روز کارزار فشرده تحت فرماندهی خواهر مریم عليه رژيم در شورای اروپا را باید در معادله‎ی سرنگونی نگاه کنیم…
شکی نیست که نمایش‎های مریم رجوی فقط و فقط مصرف داخلی داشته و تا کنون ذره‎ای در معادلات سیاسی و حتی در حل بحران‎های لاعلاج این گروه تأثیر نگذاشته است.
اما نکته‎ی اصلی در آنچه باند رجوی از آن با عنوان این سرفصل جدید یاد می‎کند و قصد دارد با القاء آن، نیروهای وارفته‎اش را جمع و جور کند، اعتراف صریح به نقش و جایگاه مجاهدین به مثابه آتش بیار معرکه در خصومت امریکا علیه ایران است. تماشاچیانی که با تشویق و هورا کشیدن، تجاوز ارتش امریکا و زورگویی هر چه بیشتر دولت‎مردان این کشور را در منطقه خواهان هستند.
شانتاژ در مورد فعالیت‎های هسته‎ای ایران و تهدید نشان دادن آن، تنها راه حلی است که مجاهدین برای هر چه بیشتر نمایاندن خود به امریکا به عنوان صاحب اصلی کارزار علیه ملت ایران یافته‎اند.
از این رو چه در شکل و چه در محتوا، سرفصل خلق شده‎ی جدید که شاخص آن ملاقات مریم رجوی با چند پارلمانتر ذکر شده است، متضمن افلاس و عقب‎گرد مجاهدین و به طریق اولی فرو رفتن هر چه بیشتر در بحران فروپاشی درونی است.
چرا که در سرفصل جدید، حتی در واژه‎ها و تعابیر نیز، خبری از رویارو قرار دادن فرضی مجاهدین با حکومت ایران نیست و مجاهدین یک‎سر به شدت یافتن تضاد اصلی که بنا است امریکا آن را درون و یا خارج از چارچوب شورای امنیت سازمان ملل متحد به نفع خود حل کند، دل‎خوش داشته‎اند.
در محتوا نیز مجاهدین رودربایستی‎ها را کنار گذاشته و در مقابل پایین‎ترین لایه‎ها نیز، که روزگاری آنها را با توهم حمایت مردمی سرکار گذاشته بودند، نیاز به مورد قبول واقع شدن از سوی امریکا را بیان می‎کنند.
شاخص واقعی سرفصل جدید مجاهدین، مانند مقطع برقراری آتش‎بس میان عراق و ایران، این است که سخت به کاهدان زده‎اند و بهترین نشانه‎ی این ناشی‎گری این است که باز هم سخن از طناب داری به میان می‎آورند که ظاهراً بنا است بر گردن حکومت ایران بیفتد.
نشانه ‎های بسیار قوی که این روزها آشکار می‎شود، حاکی از آن است که هیچ اراده‎ای برای افروختن آتش جنگی که مجاهدین در انتظار آن می‎باشند وجود ندارد.
 

خروج از نسخه موبایل