بحران هویت در سازمان مجاهدین

بحران هویت در سازمان مجاهدین

مسعود خدابنده
نشریه نجات یافتگان
آوریل دوهزار و شش
نشریه نجات یافتگان ماه گذشته گزارش داد که واحد هایی از ارتش بلغارستان بزودی در جهت انحلال نهایی کمپ اشرف و جابجایی ساکنان آن مشغول به کار خواهند شد. Sergey Stanishoev نخست وزیر بلغارستان در مراسم خداحافظی سربازان اعزامی در بیست و نهم مارس گذشته گفت ماموریت اشرف ماموریت حساسی است و نیازمند دقت عمل می باشد.
سران مجاهدین که نمی توانند چنین چیزی را تحمل کنند هفته ها است که اصلا به روی خودشان نمی آورند و امیدوارند که این اخبار هر چه دیرتر به گوش افراد داخل قرارگاه برسد.
مریم رجوی که (با مزدوری ها و خودفروشی های اخیرش در غرب) فکر می کرد نیروهای رزمی اش در عراق تا مسلح شدن مجدد به صورتی نگهداری خواهند شد، تمام انرژی خود در سه سال گذشته را صرف خارج کردن سازمان مجاهدین از لیست های تروریستی در اروپا و امریکا نموده است. خبر نزدیک شدن انحلال نهایی ارتش رهایی بخش (ارتش خصوصی صدام) سخت ترین ضربه به وی و همسرش مسعود رجوی بعد از سقوط ولینعمتشان صدام حسین بود.
مریم رجوی مدتی سعی نمود تا برگ خائنانه ای به نام راه حل سوم را ارائه نماید تا شاید بتواند تحت چنین پوششی نیروهای کمپ اشرف را مجددا مسلح و زنده کند. ولی بالاخره چند هفته قبل وی به برخی از نفراتش در مجلس لردهای انگلستان که به عضویت فرقه در آورده شده اند و همچنین به وکلایش در لوگزامبورگ که پرونده قضایی مبنی بر شکایت آن ها علیه اتحادیه اروپا بخاطر قرار دادن سازمان در لیست تروریستی در سال 2002 را دنبال می کردند دستور داد تا در پشت درب های بسته اعلام کنند که سازمان وی مبارزه مسلحانه را نفی نموده و برای مقاصد سیاسی اش خود را فقط متعهد به روش های مسالمت آمیز می داند. افشای این موضع گیری دروغین توسط نشریه نجات یافتگان آنچنان بهای روحی و انگیزه ای از نیروهای وی طلبید که او را مجبور کرد حتی قبل از این که نتیجه ای اولیه از چنین حرکتی بگیرد مجبور شود تا راه حل نفی مبارزه مسلحانه توسط مجاهدین را منتفی اعلام کند.
وی در مصاحبه ای استثنایی با لوس آنجلس تایمزمجبور شد تا اقرار نماید که خشونت از جانب مجاهدین خلق را به هیچ طریق نمی تواند منتفی اعلام کند.
و البته عضو گیری شده های رجوی در مجلس لردهای بریتانیا که پیام وی را به به وزارت خارجه این کشور رسانده بودند، وقتی سخنگوی وزارت خارجه در مجلس سخنان رجوی در این مصاحبه را در بحثی علنی در مجلس لردها به آنها گوشزد نمود، با سرافکندگی به مسخره گرفته شدند.
و اگر همه این ها برای بازگرداندن انگیزه های ریخته شده در نیروها کافی نبود، رجوی دستور داد تا اسرای کمپ اشرف در سالروز انقلاب ایران با استفاده از ماکت هایی از سلاح و توپ ساخته شده از چوب و پلاستیک در این بازداشتگاه رژه بروند. جالب این بود که یونیفورم های ارتش خصوصی صدام (که کپی یونیفورم گارد جمهوری صدام بود) با یونیفورم هایی که تشابه کاملی با یونیفورم ارتش امریکا و بریتانیا داشت عوض شده بود!!
شاهد بودیم که سازمان دیدبان حقوق بشر در اواخر فوریه امسال (2006) بیانیه ای را منتشر نمود که در آن به انتقاداتی که به انتشار گزارش اولیه این سازمان در ماه مه 2005 به نام خروج ممنوع شده بود پاسخ می داد. این بیانیه نه تنها تاکیدی بر یافته های گذشته دیدبان حقوق بشر بود که روش های غیرقانونی و غیر اخلاقی بعدی مجاهدین را نیز افشا می نمود. عضو گیری شده فرقه رجوی در پارلمان اروپا، پائولو کازاکا (از پرتقال) مدعی شده بود که نقض حقوق بشر بعد از سال 2002 صورت نگرفته است.
از آنجایی که گزارش اولیه به نقض حقوق بشر بعد از سال سقوط صدام نپرداخته بود، دفاع رجوی و کازاکا در قبال چیزی که هنوز به آن متهم نشده بود کافی بود تا توجه ناظران را به احتمال ادامه این نقض حقوق بشر و وضعیت سابق در زمان صدام در پشت درب های بسته کمپ اشرف جلب کند.
در چنین فضایی بود که افشاگری های آقای محسن عباسلو در کنفرانس مطبوعاتی پاریس در دهم مارس 2006 ماشین تبلیغاتی و دروغپردازی مریم رجوی را واقعا منفجر نمود.
عباسلو که چند ماه قبل از قرارگاه اشرف فرار کرده و خود را از طریق کردستان و ترکیه به اروپا رسانده است به خبرگزاری ها گفت که اگر چه پلیس نظامی ارتش امریکا از محوطه خارجی کمپ اشرف حفاظت می نمودند ولی آنها حضور بسیار نامحسوسی در داخل کمپ داشتند. این حضور کمرنگ نیروهای امریکایی در داخل کمپ باعث سو استفاده رهبران مجاهدین شده است تا به سرکوب سیستماتیک و مستمر خود بر علیه کسانی که خواستار جدا شدن هستند و یا کسانی که حاضر به شرکت در جلسات شستشوی مغزی نمی شوند ادامه دهند. عباسلو تاکید نمود که ماموریت کنونی سربازان بلغاری بسیار با تاخیر انجام شده است و می بایست سالها قبل انجام می گرفت. وی در مورد کار اجباری، شرایط سخت و اشرف سخن گفت و از این کمپ با عنوان بازداشتگاه کار اجباری اشرف نام می برد.
در مقابل این افشاگری غیرقابل پیشبینی در مورد استمرار نقض حقوق بشر در کمپ اشرف، سازمان مجاهدین اطلاعیه ای تحت نام شورای ملی مقاومت صادر نمود و مدعی شد که:
آقای عباسلو یک مامور رژیم ایران است که در اوایل سال 2002 در مجاهدین نفوذ کرده بود.
اطلاعیه همچنین مدعی شد که آقای عباسلو بیش از پنج ماه در آنجا حضور نداشته است (این مطلب را البته در اطلاعیه های بعدی شان حذف نمودند). اطلاعیه باز مدعی شده است که دستخط و امضای آقای عباسلو را در اختیار دارند که در نامه های مختلفی وی قبول کرده است که مامور بوده است (یکی از شکایات آقای عباسلو در جلسه کنفرانس مطبوعاتی این بود که با زور اسلحه و شکنجه از وی امضا و نامه گرفته اند و در همین رابطه به وی مواد شیمیایی تزریق کرده و مدت ها وی را در چاه فاضلاب تا گردن فرو کرده و تهدید کرده اند که در چاه رهایش خواهند کرد).
اطلاعیه باز مدعی می شود که این کنفرانس خبری توسط کلیه خبرگزاری ها!! بویکات شده است در صورتی که مصاحبه اختصاصی آقای عباسلو با رادیو داریک بلغارستان حتی قبل از برگزاری کنفرانس مطبوعاتی پخش شده بود.
چند ساعت بعد از این ادعا و اطلاعیه، بخش فارسی رادیو بی بی سی مصاحبه اختصاصی خودش را در خلال گزارشی از کنفرانس مطبوعاتی پخش نمود. آقای عباسلو در این مصاحبه در رابطه با مسائل جاری کمپ اشرف، تجربیات فردی خودش و نقض حقوق بشر در آنجا صحبت نمود. گزارش بی بی سی با جمله ما نتوانستیم فرد مسئولی از مجاهدین را برای اظهار نظر پیدا کنیم پایان یافت.
واکنش مجاهدین به مصاحبه بی بی سی باز یک اطلاعیه دیگر بود که این بار با امضای سخنگوی سازمان مجاهدین در اروپا منتشر می گردید. اطلاعیه فقط به فارسی بود و روی سایت های مختلف سازمان گذاشته شد و در آن می خوانیم که:
عملیات مشترک آیت الله بی بی سی و آخوند اژه ای (وزیر اطلاعات ایران) در پخش این مصاحبه کار ماموران وزارت اطلاعات ایران در شبکه بی بی سی در بریتانیا بوده است.
در این اطلاعیه سخنگوی مجاهدین مدعی گردیده است که آقای عباسلو در اوایل سال 2004 توسط مجاهدین به نیروهای امریکایی تحویل داده شده است که این مطلب طبعا با مطلب قبلی با امضای شورای ملی مقاومت که مدعی شده بودند وی اوایل 2002 وارد سازمان شده و در کمتر از پنج ماه به نیروهای امریکایی تحویل شده است در تضاد کامل است. یک حساب و کتاب ابتدایی نشان می دهد که حتی با قبول حرف خود سازمان مجاهدین یک سال این وسط گم شده است که قابل فهم نیست مگر این که به حرف خود عباسلو مراجعه کنیم که در مصاحبه و کنفرانس گفته است تقریبا همین زمان را در جایی در کمپ اشرف زندانی بوده.
مجاهدین که اکنون دیگر عنان از دست داده و حتی نمی توانند عجز و عصبی بودن خود در قبال سازمان ها و شخصیت های حقوق بشری همچون بارونس نیکلسون از ویتربورن، نماینده با سابقه پارلمان اروپا و بنیانگزار خیریه مشهور عمار را مخفی کنند در این اطلاعیه خود از وی به نام زنی انگلیسی به نام اما نیکلسون!! نام برده اند.
می بینیم که در این مرحله مریم رجوی به شدت دستپاچه شده و بدنبال جلوگیری از گسترش اخبار و واقعیات است. وی بسرعت عضوگیری شده هایش از مجلس لردهای بریتانیا به همراه چند وکیل شخصی دیگرش را به مقر خود در کناره شهر پاریس می آورد.تا با برپایی برنامه ای نمایشی قدرتی نشان داده و بدین وسیله بتواند اعضای فرقه را راضی و قانع کند که وی با همه خرابکاری هایش هنوز از مینیمم حمایت سیاسی ای برخوردار است که بتوان امیدوار بود روزی سازمان را از لیست تروریستی خارج سازد و افرادش را مجددا مسلح سازد تا در مقابله غرب با ایران در مورد مسئله اتمی بر علیه ایران استفاده شوند.
مدت کوتاهی پس از این نمایش مسخره رجوی، تلویزیون کانال چهار بریتانیا مصاحبه ای را پخش نمود که در آن وزیر خارجه بریتانیا، آقای جک استراو، در بین صحبت هایش از سازمان مجاهدین بعنوان یک گروه شناخته شده تروریست بین المللی یاد نمود و به مصاحبه کننده یادآوری نمود که آنها از سال 2000 در لیست گروه های تروریستی وزارت داخله بریتانیا هستند.
همزمان، برنامه خصوصی ماهواره ای فرقه برای اعضایش فیلمی را پخش می نمود که مریم رجوی در این برنامه مسخره (ذکر شده در بالا) در مقر فرقه در فرانسه با حضور عضوگیری شده هایش به وضع کمیک و خنده داری سعی می کرد متن انگلیسی ای را بخواند که در آن متن از دولت بریتانیا درخواست می کند تا از لیست گروه های تروریست خارج گردد.
ولی پس از اطلاع از برنامه تلویزیون و سخنان وزیر خارجه بریتانیا، مجاهدین باز اطلاعیه دیگری دادند که در آن می خوانیم:
جک استراو (وزیر خارجه بریتانیا) در سال 2004 توسط شورای ملی مقاومت (سازمان مجاهدین) افشا شده است. وی بعنوان دلال!! واسطه شد تا قرارگاههای نظامی مجاهدین (طی حمله نیروهای متفقین برای گرفتن عراق) بعنوان هدیه ای به رژیم ملاها بمباران شوند. اطلاعیه همچنین مدعی شد که وی همچنین اعدام بیست تن از اعضای مجاهدین در ایران را قابل قبول دانسته است.
جالب است که تمام انبوه اطلاعیه های فوق فقط به زبان فارسی منتشر شدند و تنها مصرف داخلی داشتند. هیچ ایده ای مسخره تر از این ایده نیست که فکر کنی می توانی به یکی دو نفر عضو گیری شده از مجلس لردها و وکلای استخدامی خود دستور بدهی به نومحافظه کاران التماس کنند که مجاهدین را بعنوان تروریست های خوب مصرف نمایند و در همین حال چپ و راست به سیاستمدان و مقامات و حتی مطبوعات مستقل و معروف جهان فحاشی کنی.
این اطلاعیه ها به همان سرعتی که روی سایت های مجاهدین رفت به همان سرعت هم از روی آنها برداشته شدند. البته مطمئن شدند که قبل از برداشته شدن توسط اعضایشان دیده شده باشند. ولی باز هم بر خلاف آنچه رجوی انتظار داشت این هنوز آخر قضیه نبود. رادیو فردا (رادیو مستقل فارسی زبانی که از طرف دولت امریکا تامین مالی می گردد) در تاریخ سیزدهم مارس خبری را منتشر کرد مبنی بر این که پارلمان بلغارستان ماموریت سربازان بلغاری برای بعهده گرفتن انتظامات داخلی کمپ اشرف را تایید کرده است. رادیو فردا همچنین مصاحبه ای با آقای محسن عباسلو در مورد استمرار نقض حقوق بشر در داخل کمپ اشرف انجام داد.
عباسلو در این مصاحبه به شنوندگان توضیح داد که نیروهای متفقین در خارج از قرارگاه اشرف بوده و هیچ کنترلی برمسائلی که در داخل آن می گذرد ندارند. مشکلات ناشی از روش های فرقه ای ادامه دارد و طبعا نقض حقوق بشر و نقض آزادی ها همچنان پا برجا هستند.
این بار واکنش مجاهدین این بود که باز تمامی اطلاعیه هایی را که از روی سایت هایشان جمع کرده بودند برگردانده و یک اطلاعیه جدید هم اضافه کنند. این بار اطلاعیه از طرف نماینده حقوقی مجاهدین در کمپ اشرف امضا شده بود (این فرد خود یکی از اسرای کمپ است). اطلاعیه مدعی شده بود که ماموران وزارت اطلاعات ایران در رادیو فردا این مصاحبه و گزارش را تهیه کرده اند و دلیل اطلاعیه هم این است که در این گزارش از نوشته ای از روزنامه ای عراقی که مخالف حضور نیروهای مجاهدین در عراق است استفاده شده است. این روزنامه در بغداد گزارش کرده بود که مجاهدین برخلاف اعلام وزارت دفاع بلغارستان که تاکید کرده بود که این سربازان برای بدست گرفتن انتظامات داخلی کمپ اشرف اعزام می گردند، مدعی هستند که سربازان بلغاری وارد قرارگاه نخواهند شد و فقط در محطه اطراف کمپ خواهند بود.
مجاهدین باز در این اطلاعیه تاکید موکد کردند که مسائل داخل قرارگاه اشرف در بیست سال گذشته کاملا به عهده آنها بوده است (تایید بر مسئولیت نقض حقوق بشر در بیست سال گذشته) و در آینده نیز بر اساس توافقات بین انها و نیروهای ارتش امریکا، به همین صورت خواهد بود. اطلاعیه باز تاکید نمود که گزارش ارائه شده توسط رادیو فردا محصول کار ماموران رژیم ایران در این رادیوی امریکایی بوده است.
اکنون آنچه که ما شاهد هستیم دست و پنجه نرم کردن مجاهدین در بحران عمیق هویت است. تغییر چهره های لحظه ای و لباس عوض کردن های دم به دم و بر اساس صحنه ها، بازیگران و سناریوهای متغییر باعث شده است که یک تعبیر کاملا کمدی کلاسیک از چهره مجاهدین ارائه داده شود که بیشتر بدرد تاتر می خورد تا بدرد صحنه های سیاسی.
آیا سازمان مجاهدین خلق یک سازمان مقاومت مسلحانه تشکیلاتی است؟ یا این که این فرقه ای تبهکار است که می تواند به سر سپردگانش – شامل افراد عضو گیری شده در پارلمان های مختلف – هر دستوری که بخواهد رابدهد؟
آیا این یک سازمان فمینیست، دموکراتیک و سکولار است یا یک خبرگزاری جدید التاسیس؟ یا این که سازمانی مدافع حقوق بشراست؟
آیا این تنها آپوزیسیون موجود است؟ آیا این تنها خطرموجود؟
آیا این تنها گروه مقاومت است؟… این چه موجودی است؟
مریم رجوی آنقدر چهره های رنگ و وارنگپ برای خودش ساخته که اکنون خودش هم دیگر گیج و منگ شده و نمی تواند بین این رل ها با سرعت مناسب چهره عوض کند و هر روز فاصله این چهره عوض کردن ها بیشتر و زشتی سکته های بین آنها بیشتر و بیشتر عریان می گردد.
ولی او که در انتهای این راه، راه دیگری نمی شناسد با یاس و افسردگی به همین وضع ادامه میدهد و مایوسانه سعی می کند تا با ادامه شستشوی مغزی افرادش و اسیر نگهداشتن آنها حتی برای یک روز بیشتر وقتی بخرد تا شاید فرجی شده و بکار گرفتنش در سناریویی خیالی بصورت محدود هم که شده به آرزوی دیرنه و عقده قدرتی که خود و همسرش را به اینجا رسانده است برسد.

خروج از نسخه موبایل