عوامل امریکا در ایران احتمالاً باعث پدید آمدن باتلاق دیپلماسی عمومی می شود

عوامل امریکا در ایران احتمالاً باعث پدید آمدن باتلاق دیپلماسی عمومی می شود


 11 مه 2006


وبلاگ Public Diplomacy  


عوامل امریکا در ایران ممکن است باعث به وجود آمدن باتلاق دیپلماسی عمومی شود.


یادداشت ویراستار: رضا اسلان، که محقق در زمینه ی مذاهب و مؤلف هیچ خدایی مگر خداوند وجود ندارد : خواستگاه، تحول و آینده ی اسلام  که اخیراً به صورت جزوه ای منتشر شده، است ،او به بررسی یک درگیری در دیپلماسی عمومی برای امریکا و تصویرش در ایران و کشورهای اسلامی اطرافش می پردازد. اسلان عنوان می کند که ملاحظات سیاسی فعلی امریکا احتمالاً درگیری غیرقابل دفاعی برای شاغلان دیپلماسی عمومی به وجود می آورد. طی سه ماه گذشته گزارش هایی رو به افزایش وجود داشته است که اعلام می کنند پنتاگون تحت دستور العمل های ویژه ی دفتر معاونت ریاست جمهوری ،از سازمان تروریستی ایرانی به نام مجاهدین خلق بهره جسته است تا عملیات های مخفیانه در ایران  را جهت پیش دستی در حمله ی نظامی احتمالی، پیش ببرد. در حقیقت، شماری از حملات و بمب گذاری های اخیر در بلوچستان و خوزستان با مجاهدین در ارتباط است. آن ها از پایگاه هایشان در عراق و پاکستان به مرزهای ایران نفوذ کرده اند. به نظر می رسد که هدف از این نفوذها نه تنها برقراری زمینه های ممکن برای حمله ی امریکاست بلکه برای تحریک جامعه ی کوچک سنی ( که در این مناطق ساکنند) است تا به آن ها برای براندازی حکومت اسلامی پس از شروع حمله ی امریکا یاری رسانند. بنابراین استفاده ی استراتژیک از مجاهدین خلق نشانی است ( چنانچه سیمور هرش در نیویورکر اذعان کرد) از این که دولت [امریکا] معتقد است یک اقدام بمب گذاری حمایت شده توسط دولت نه تنها برنامه ی هسته ای ایران را متوقف خواهد کرد بلکه حکومت اسلامی را تا حدی ضعیف می کند تا ایرانی ها مجبور شوند قیام کنند و آن را سرنگون کنند.


این تفکر که مجاهدین می توانند به عنوان نسخه ی ایرانی کنگره ی ملی عراق خدمت کنند، بار دیگر نشان از نادانی خودسرانه ی این دولت درباره ی  مردم، سیاست، مذهب و فرهنگ خاورمیانه دارد. مجاهدین خلق یک سازمان به اصطلاح مارکسیستی است که به همراه شاخه ی مستقر در  پاریس به نام شورای  ملی مقاومت، سال ها است که در فهرست تروریست های امریکا و اروپا قرار گرفته است.


با این وجود، از زمان حمله به عراق که به همراه آن خیال پی گیری جدی تغییر حکومت در ایران نیز نمود کرد ، مجاهدین شروع کرده اند که خود را به معادل شورای ملی عراق احمد چلبی تبدیل کنند که سرنوشتی شوم دارد. در واقع احتمالاً مجاهدین خلق تنها سازمانی است که به لحاظ بین المللی در جهان تروریست شناخته شده است اما در واشنگتن دارای دفاتری است و دارای ارتباط گشوده ای با برخی اعضای بسیار با نفوذ کنگره از جمله سناتور سام بروان بک  و نمایندگان گری آکرمن و باب فیلنر ،  اگر نخواهیم نامی از نومحافظه کارانی چون ریچارد پرل و دانیل پایپز ببریم، است


مجاهدین خلق در دهه ی 60 میلادی به عنوان سازمانی ضد امپریالیست شکل یافت و به دلیل تاکتیک های پارتیزانی که باعث کشته شدن ده ها تن از موافقان محمد رضا پهلوی و چندین نظامی و غیرنظامی امریکایی در ایران شد، شهرت یافت. با این وجود ، در 1979 پس از سرنگونی شاه، هم دمکرات های سکولار مأب که دولت موقت راتشکیل دادند و هم احزاب اسلامی که از آیت ا… خمینی پیروی می کردند مجاهدین و عوامل مارکسیست رادیکال آن ها را نپذیرفتند و اعضای آن را مجبور به فرار به عراق کردند. در آن جا در عوض کمک نظامی و اطلاعاتی مجاهدین در طول جنگ ایران و عراق صدام حسین آن ها را حفاظت  و مسلح کرد.


آتش بس میان ایران و عراق در سال 1998، مجاهدین خلق رادر موقعیتی آسیب پذیر قرار داد. گروه که در کمپ دور افتاده ای نزدیک مرز عراق منزوی شده بود، به تدریج از یک گروهک پارتیزانی مارکسیست انقلابی تغییر ماهیت داد به سمت یک فرقه ی متعصب حول شخصیت رهبری و تمرکز بر پرستش مطلق رهبرانش زن و شوهری به نام مریم و مسعود رجوی قرار گرفت. به مانند بیش تر فرقه ها، به نحو قابل باوری پاره کردن حجابی که مجاهدین خلق را پوشانده است، دشوار است. بااین وجود، بنابر تحقیقات پروفسور ارواند ابراهامیان که به طور گسترده ای درباره ی گروه نگاشته است و شهادت اعضای سابقی که از سازمان گریخته اند، سوابق وحشت ناکی از فعالیت تروریستی کشتار دسته جمعی و سوء استفاده های حقوق بشر آشکار شده ا ند.


بنا بر گزارشات منتشر شده از دیدبان حقوق بشر اعضای سازمان مجاهدین خلق مجبورند که هر روز صبح در مقابل عکس های مریم و مسعود صف بکشند و به آن ها درود بفرستند و تحسین هایشان را به آواز بخوانند. اعضایی که رجوی ها را به خاطر سازمان مورد انتقاد قرار می دهند برخلاف میلشان دستگیر شده اند و برخی برای فرار کردن مرتکب خودکشی شده اند. رجوی ها هر گونه تماسی میان پیروان مرد و زنشان را غیرقانونی کرده اند. تجرد اجباری است همه ی اعضا باید هر هفته تحت تهذیب ایدئولوژیک قرار بگیرند و طی آن مجبورند به همه ی افکار جنسی خویش به طور عمومی اعتراف کنند. بسیاری از اعضای سازمان، یتیمانی هستند که از کودکی به سازمان پیوسته اند.


آن ها خود را شهید می دانند و به پرستش مطلق رجوی ها شرطی شده اند. در حقیقت هنگامی که مقامات فرانسوی در سال 2002  مریم رجوی را به دلیل دست داشتن در فعالیت های تروریستی دستگیر کردند. 9 تن از پیروانش به نشانه ی اعتراض خود را سوزاندند.


پس از حمله ی امریکایی ها به عراق  ،مجاهدین جمع آوری و متوقف شدند، در حالی که دیپلمات های امریکا و ایران رایزنی هایی جهت مبادله ی زندانی ها را آغاز کردند. ایرانی ها مایل بودند که ده ها تن از اعضای طالبان و القاعده را که در تلاش برای عبور از مرزهای ایران دستگیر شده بودند، در عوض اعضای مجاهدین که متهم به فعالیت های تروریستی در ایران هستند را  به امریکا تحویل دهند. رهبران عراقی حکومت موقت عراق از مبادله ی زندانیان حمایت کردند و خواستار اخراج مجاهدین از عراق شدند. عراقی ها دلیل خوبی برای درخواست شان به دادگاهی شدن مجاهدین داشتند.چرا که گروه نقش فعالی در کشتارهای وحشیانه ی کردها و شیعیانی که پس از جنگ خلیج فارس قیام کرده اند توسط صدام حسین داشتند.


اما پیش از آن که مذاکرات با ایران ادامه یابد، به نحو غیرقابل توصیفی به مجاهدین شرایط حفاظت شده تحت کنوانسیون ژنو اعطا شد. در همین زمان حرکتی از سوی نومحافظه کارانی چون دنیل پایپز مورد ستایش و تمجید قرار گرفت. وی مطلبی برای مؤسسه ی واشنگتن در جهت خط مشی خاور نزدیک نوشت و طی آن اظهار کرد که مجاهدین خلق  راهی عالی برای ارعاب و اهرم فشاری برای آن است از آن پس سازمان به نحو رو به رشدی به عنوان جای گزینی مناسب برای حکومت اسلامی تهران مورد نظر قرار گرفت. بیش از 150 نفر از اعضای کنگره نامه ای امضا کرده اند و از وزارت خارجه  خواسته اند. که مجاهدین خلق رااز فهرست تروریست ها خارج کند. نماینده ی مجلس باب فیلنر سال گذشته در گردهمایی که توسط شورای ملی مقاومت برگزار شد سخنرانی کردو این گروه را چنین معرفی کرد: مهم ترین امید ما برای برخورد با رژیم ایران. تنها فیلنر برای مجاهدین در بوق و کرنا نمی زند. سناتور سام براون بک ( از کانزاس) که پیمان آزادی اش برای پول رسانی به گروه های اپوزیسیون ایرانی مانند مجاهدین فرا می خواند، در مصاحبه ای تلفنی که سال گذشته انجام شد به من گفت: سئوال های جدی درباره ی تروریست تشخیص داده شدن مجاهدین به ذهن می رسد، به ویژه در پرتو اطلاعاتی که آن ها درباره ی برنامه ی هسته ای  ایران فراهم کردند. درست است که مجاهدین بزرگ ترین منبع اطلاعاتی امریکا درباره ی فعالیت های هسته ای مخفیانه ی ایران بوده اند ، اما به نظر می رسد که برخی  از این اطلاعات از جمله اطلاعاتی درباره ی برنامه ی هسته ای ایران در نطنز از منابع اطلاعاتی اسرائیل منشاء می گیرند که سپس از طریق مجاهدین به امریکا نفوذ یافته است. با این وجود، ثابت شده است که مقدار بسیاری از اطلاعات فراهم شده توسط اعضای مجاهدین مستند نیست و یا بدون تردید این اطلاعات به وسیله ی ملاحظات شخصی خود سازمان تاریخ گذشته بود ه اند. به علاوه حمایت مجاهدین از صدام در طول هشت سال جنگ مخوف وی با ایران باعث شده است که مجاهدین تنها گروهی باشند که ایرانی ها به شدت از آن متنفر هستند. به همین دلیل است که برخی از پرشورترین مخالفان حکومت ایران درباره ی نفوذ آن ها در امریکا محتاط هستند. مایکل لدین مؤسس اتحاد برای دمکراسی در ایران (CDI) و یکی از پرصداترین حامیان تغییرحکومت در ایران آشکارا امکان همکاری با مجاهدین خلق را باطل می داند. تصور نمی کنم ما باید بااین گروه کاری داشته باشیم… گروهی تروریستی که از سوی بیش تر ایرانی ها حقیر شمرده می شود  


به نظر می رسد که هنوز مجاهدین خلق با وجود گذشته ی آلوده ی خود و ادعاهای اطلاعاتی مشکوکش بار دیگر  به عنوان شریکی مناسب در پیگیری تغییر حکومت در ایران نمود کرده اند. البته ، هنگامی که یک گروه غیرقابل اعتماد و به عقیده ی برخی یک گروه جنایت کار تبعیدی شروع به تقویت حکومت امریکا با اطلاعاتی که به طور ویژه ای برای تشویق امریکا به حمله به کشوری بیگانه طراحی شده است می کند تا باعث تغییر حکومت در آن کشور شود ما همه باید قیام کنیم.


در آستانه ی حمله به عراق  ،رئیس جمهور [بوش] به همه ی امریکایی ها اطمینان بخشید که او همه ی توان و گزینه های دیپلماتیک خویش را قبل از در نظر گرفتن جنگ به کار خواهد گرفت. اکنون می دانیم که این دروغی بیش نبود.  برنامه های حمله به عراق بسیار زود پس از واقعه ی یازده سپتامبر آغاز شده بود و احتمال نداشت که ما بتوانیم با هرگونه حرکت دیپلماتیک صدام حسین را از عراق حذف کنیم. اگر گزارش ها درباره ی نفوذ مجاهدین به ایران صحیح باشد ، به این معناست که رئیس جمهوری بار دیگر در حال دروغ گویی درباره ی بررسی راه حل دیپلماتیک با ایران است. حتی در حالی که در حال آماده سازی جنگ پیش دستانه ی دیگری است.

خروج از نسخه موبایل