اگر اشرف بمیرد

اگر اشرف بمیرد
سایت پرونده سیاه
قلعه ی رنجباران ِ اشرف روزگاری جایگاه خدای فرقه، رهزن ورهبر مجاهدین ومسئولِ اول شورای تروریست پرور بود، اشرف قبرستان ِ روح های بیمار، چهره های رنگ پریده، پیکرهای رنجوروخسته، سالن های نشست وسلولهای زندان است، همان جاست که بفرمان رجوی خانه ها بی خانواده شدند واسکان مهمانسرا ومهمانسراها به دخمه های تنگ وتاریک زندان تبدیل شدند، در اشرف مردان به کوه مرد، وزنان تا شیر زنی می پریدند وآنگاه در یک چشم بهم زدن رهبری همه به عوامل رژیم وصف اضداد نزول می کردند، چون در فرهنگ فرقه ای رجوی رسم بر این بود که هر که با ما نیست، بر ماست، وهر که بر ما باشد با رژیم است! اشرف باند فرار مسعود وسکوی پرتاب مریم از عراق به اور است، مدت زمانی پایتخت تروریستی رجوی وچشم وچراغ صدام بود، سالها زندان ناراضیان فرقه واعضای بیدار شده ی خوش گمان بود، در زمین تفتیده ونفرین شده ی اشرف خانواده ها فروپاشید وداغ طلاق اجباری بر پیشانی زنان نگونبخت ومردان گرفتارحک شد، عشق ممنوع گردید و نوزادان ازمهر ومحبت وحتی شیرمادر ولبخند پدر محروم گشتند، در اشرف بود که کاروان ِ بی ساربان کودکان صغیر و بچه های یتیم راه شنزار های اردن وعربستان را در پیش گرفتند وبه اسارت رجوی رفتند.
برای هر عضو فرقه وهمه ی اعضای از بند گریخته فرقه رجوی، گوشه بگوشه ی قلعه طلسم شده ی اشرف، جای جای سر زمین عراق یاد آوردوران درد ومحنت وخاطرات تلخ است، چرا که در اشرف رجوی حاکم بود وفرمانروای خودکامه وبی چون وچرای فرقه ای خشونت طلب وتروریست بود که تیم های آدم کش آموزش می داد.
رجوی با ساختن حصارودیوار های بسیار قطعه زمین چند ده هکتاری، اهدایی صدام را به قلعه ای تبدیل کرد ونام اشرف را بر آن نهاد، اوایل لبریز ازگلچین شعارهای مردم فریب بود که همه حاصل طرح ها وترفند های عوامفریبانه رجوی بودند، با گذشت زمان وعده ووعید های رجوی، شعر وشعار های رهبری در باب رهایی وآزادی ، فتح وپیروزی وخدمت به خلق ومیهن همه پوچ در آمدند واشرف زندان ِآرمان های ویران شد، چون اشرف به قلعه ای تروریستی، میعادگاه ایران ستیزان ِ بیگانه پرست، ، بیت الفتنه صدام تبدیل شده بود، که بر خلاف منافع خلق واهداف آزادیبخش پیش می رفت.
با عقد اخوت بین رجوی وصدام، همسویی وهمکاری سیاسی، نظامی صدام ورجوی، اشرف سیر تکامل وگسترش را در پیش گرفت، درسایه حمایت های بیدریغ وارقام نجومی صدام بود که رجوی توانست بر مسند قدرت وحکومت بر اشرفیان بنشیند، و خود را خدای فرقه وامام و رهبر خاص نامید وطی سالها تبلیغات فریبنده توانست چند هزار نفر از ایرانیا ن داخل وخارج کشور را بفریبد وبداخل قلعه اشرف بکشاند.
رجوی اشرف را قلب مجاهدین ومیعادگاه شورا وبازوی پر توانی می دانست که برای آزادی ورهایی ایران تدارک دیده بود، ولی بر خلاف همه ی ادعاهای دروغ ورجز خوانی های پوچ ، اشرف پیوسته در خدمت واختیار صدام بود وپا به پای سرکوبگران بعثی شمال وجنوب عراق را مورد تاخت وتاز نظامی قرار می داد. در اشرف تیم های تروریستی آموزش می دیدند وبا طرح ونقشه های ترور با همکاری وهمدستی ارتش صدام به داخل ایران اعزام می شدند تا با انجام عملیات های تروریستی، انفجار وانهدام منافع ملی ایران به اهداف مشترک صدام ورجوی جامه عمل بپوشانند.
برای اعضایی که عمرشان در داخل زندان اشرف ویا دیگر اردوگاه های رجوی مسقر در خاک عراق سپری شد، اشرف بعنوان مظهر خشونت وسرکوب وترور تعریف شده است وهیچ چشم وگوشی تبلیغات کذب وسراسر دروغ دیروز وامروز رجوی را در وصف اشرف نمی پذیرد.
برای من «اشرف» مظهر فریب ونیرنگ، برگ ننگینی از خیانت به ایران در طول تاریخ، منشأ انحراف یك نسل و یك خلق ستمدیده و فریبگاهی برای استثمارمردان، زنان و دخترانی است كه در دام تبلیغات فریبنده ی رجوی گرفتار شده اند.
ما همه می دانیم که اشرف قلب تپنده ای نبوده ونیست، چون با هزاران ترور وانفجار ثابت کرد که سمبل قساوت و سنگدلی است، هیچگاه برای ایران نتپیده است چون اهداف تروریستی در سر دارد و با نوع بشر در تضاد است. پیوسته قلب ها را با رگبار مسلسل های انسان سوز پاره پاره می کرد. پس اشرف برازنده ی القابی چون بیت الفتنه رجوی ، کانون ترور ، و موزه تروریست ، قلعه رنجباران، دژ طلسم شده ی خالص است.
حال بگذار مرد نماهای مفلوک و محدود زنان بر جای مانده که توان فرار از اشرف را ندارند، همچون گذشته در وصف اشرف بگویند وزمزمه ی عوامفریبانه سر دهند، خفتگان خاموش از افشاگری جدا شدگان بی خبرند، بازماندگان رجوی نمی دانند که اشرف وفرقه ی قرون وسطایی رجوی برای جهانیان تعریف وتفسیر شده است.
جدا شدگان ِ ستمدیده هر روز تصویر کلی وجزیی فرقه رجوی مستقر در اشرف را افشا می کنند تا منبعد کسی در دام ِ شیطانی فرقه مخوف رجوی گرفتار نشود.
اکنون با شناخت چهره ی ضد انسانی رجوی وقلعه رنجباران او ، با درد ورنجی که بر اعضای فرقه وارد شده است، سزاوار نیست زنی از جمله زنان نگون بخت بیخبر از اوضاع روز وشرح وحال رجوی به تعریف وتمجید کذب از رجوی قلم فرسایی کند. بلکه همه ی اسرای گرفتار در فرقه باید در جستجوی روزنه ای برای فرار ونجات خود ویاران در بندشان باشند، یقیناً طلسم رجوی شکستنی است، از تجربه صدها جدا شده باید رهنمود گرفت.
ما همه امیدواریم که سر زمین عراق از لوث تروریست پاک شود واشرف بمیرد، چون اگر اشرف بمیرد، یقیناً قلعه شرک وفریب وبلا برای همیشه از عراق زدوده می شود، اگر اشرف بمیرد، پرستو های آماده پروازهجرت ورهایی را از سر می گیرند، اگر اشرف بمیرد، فرقه ی رجوی نیز می میرد و جهان گلستان خواهد شد.
اگر اشرف بمیرد، بزرگترین پایگاه تروریستی رجوی در خاور میانه نیست ونابود می شود، میعادگاه تروریست های رجوی در آتش نفرین جداشدگان وشکنجه دیدگان فرقه خواهد سوخت.
اگر اشرف بمیرد، چند هزار زندانی بی گناه، اسیر ومحصور در قلعه خالص آزاد ورها می شوند، آن وقت رجوی نیز در زندان مرکوری خواهد مرد.
 

خروج از نسخه موبایل