نگاه هفته (14)

نگاه هفته (14)
از 1385.02.25تا 1385.03.08
مطالب این هفته:
ــ تضمین کتبی مجاهدین به مقامات آلمان برای عدم انجام اقدامات تروریستی در بازی های جام جهانی
ــ نگاهی به ناآرامی های تبریز
ــ تلاش مجاهدین برای تحکیم و تقویت تروریسم
محمد حسین سبحانی
28.05.2006
در هفته گذشته اخبار مهمی در حوزه مسائل ایران، عراق و سازمان مجاهدین خلق اتفاق افتاد که هر کدام می تواند دست مایه چندین مقاله و بحث مهم باشد، که در این فرصت به چند موضوع می پردازم.
تضمین کتبی مجاهدین به مقامات آلمان برای عدم انجام اقدامات تروریستی در بازی های جام جهانی
بنا بر اخباری که امروز و شب گذشته منتشر شده است، سرانجام شورای ملی مقاومت به دنبال روشنگری ها و اقدامات افشاگرانه اعضای جداشده مجاهدین، مجبور شده است که به مقامات آلمانی تضمین کتبی بدهد که در هیچ اقدام اخلال گرانه و تروریستی در جریان بازی های جام جهانی دست نخواهد زد. در این باره خبرگزاری آلمان از اشتوتگارت در در تاریخ 26 مای 2006 گزارش داد که :
هریبرت رِش وزیر كشور ایالت بادن وورتمبرگ از حزب دمكرات مسیحی به خبرگزاری آلمان گفت: از آنجا كه تیم ایران در شهر فریدریشز هافن مستقر خواهد شد, من به اروین هتگر رئیس پلیس ایالت ماموریت دادم, با این سازمان شورای ملی مقاومت به گفتگو بپردازد. خبرگزاری آلمان افزود: شورای ملی مقاومت ایران طی نامه ای به دولت آلمان اطمینان داد كه این شورا قوانین آلمان را محترم خواهد شمرد.
پیش تر اعضای جداشده مجاهدین در مورد احتمال اقدامات تروریستی از جمله خودسوزی یا ایجاد درگیری و اخلال توسط سازمان مجاهدین در جریان بازی های جام جهانی هشدارهای لازم را داده بودند، و هم اکنون بر طبق گزارش خبرگزاری آلمان شورای ملی مقاومت رسماً طی نامه ای کتبی به مقامات آلمانی تضمین داده اند که هیچگونه اقدام اخلال گرانه ای را دنبال نخواهند کرد. باید از اقدام مقامات آلمان برای گرفتن تضمین های لازم از این گروه تشکر کرد و آن را به فال نیک گرفت و حدس زد که قدرت مانوراین گروه برای اقدامات اخلال گرانه در جریان بازی های جام جهانی کاهش یافته است، ولی ضمناً باید یادآوری کرد که سابقه سازمان مجاهدین نشان می دهد که آنها از یک درب بیرون می روند و از پنجره دوباره می آیند. بنابراین هیچ امر بعیدی نیست که سازمان مجاهدین در لباس انجمن های هوادار خود ساخته دست به اقدامات خشونت طلبانه و اخلال گرانه در جریان بازی های جام جهانی بزند و هیچ رد و اثر آشکاری از اقدامات اخلال گرانه از این گروه باقی نماند که البته این نیز از چشم مقامات آلمان دور نخواهد ماند.
نگاهی به ناآرامی های تبریز
خبر تظاهرات و ناآرامی ها در تبریز و سایر شهر های آذری زبان در چند روزگذشته به خاطر چاپ کاریکاتور اهانت آمیز روزنامه ایران به هم میهنان آذربایجانی، در صدر اخبار رسانه ها قرار داشته است.
اعتراضات مردم تبریز و سایر شهرهای استان آذربایجان امر به حقی است، اما به شرطی که سمت و سوی آن از طریق بعضی شوونیست های افراطی و تجزیه طلب به سمت خشونت و شعارهای تجزیه طلبانه هدایت نشود. در شعارهایی که در حرکت های اعتراضی اخیر در تبریز و ارومیه مطرح شده، رد و نشانی از خواست های عمومی مردم مشاهده نمی شود، بلکه تاکید افراطی بر قوم گرایی و پان ترکیسم می باشد. گروههای تجزیه طلب و افراطی در ناآرامی های اخیر در صدد هستند که ایرانیان آذری زبان را در مقابل سایر مردم ایران به ویژه فارس ها قرار دهند و بر طبل جنگ ترک و فارس بکوبند. روشن است که هیچ کدام از اقوام ایرانی از آذری گرفته تا کرد و بلوچ و فارس از این شرایط سود نخواهند برد و مطمئناً آنکه شمشیر خشونت و قوم گرایی افراطی را تیز و براق می کند در میان تظاهرکنندگان نیست. نکته جالب این است که موقعیت خوبی پیش آمده است که گروه خشونت طلب مجاهدین هم به صحنه بیایند و مسئولین این فرقه از جمله عباس داوری و فهیمه اروانی برای تحریک بیشتر و دامن زدن به خشونت با زبان آذری به مردم تبریز پیام بدهند.
البته مطالب ذکر شده در بالا یک روی سکه بود، روی دیگر سکه نشان می دهد که در جامعه ایران تفاوت ها و تبعیض های فرهنگی و سیاسی و اجتماعی به چه میزانی بالا گرفته است که چاپ یک کاریکاتور چنین بحرانی را در سطح جامعه موجب می شود. بنابراین باید نهاد های مدنی با گسترش و تقویت خود در یک روند مسالمت آمیز حقوق ضایع شده اقوام مختلف را از حکومت طلب کنند، و از طرف دیگر نخبگان جامعه نیز با اقدامات فرهنگی کار زیر بنایی انجام دهند و زمینه فرهنگی برای تمسخر یا تحقیر هیچکدام از اقوام ایرانی وجود نداشته باشد.
تلاش مجاهدین برای تحکیم و تقویت تروریسم
خبر دیگر در مورد معرفی اعضای کابینه نوری المالکی نخست وزیر عراق می باشد که بعد از تلاش چندین ماهه گفتگو بین کلیه جناح ها و احزاب سیاسی موجود شکل گرفت و در تاریخ 20 مای 2006 نیز نخستین دولت دائمی عراق مورد تایید پارلمان این کشور قرار گرفت. شکل گیری ساختار دولت عراق نیز مورد استقبال کلیه دولت ها و رهبران جهان قرار گرفت و نوری المالکی نیز در نخستین موضع گیری های خود علیه فعالیت های تروریستی در عراق موضع گرفت. رادیو بی بی سی به نقل از المالکی نخست وزیر عراق گفت:
از تمام قوا برای مبارزه با تروریسم استفاده می کنم
خبرگزاری ایرنا نیز به نقل از مالکی نخست وزیر عراق گزارش داد که وی بر اعمال محدودیت علیه گروههای تروریستی موجود در عراق از جمله سازمان مجاهدین خلق تاکید کرده است.
اما سازمان مجاهدین که از آرامش سیاسی و امنیتی متضرر می شود در رسانه های تبلیغاتی خود موفقیت شکل گیری دولت جدید عراق را کمرنگ می کند و در عوض به تقویت اعتراضات گروه های کوچک عراقی که مواضعی مخالف المالکی دارند، می پردازد. به نظر می رسد که هر چه جلو تر برویم و آرامش سیاسی و نظامی در عراق حاکم شود، گروه های تروریستی متعلق به زرقاوی و رجوی متضرر خواهند شد، زیرا در این تردیدی نیست که اگر سازمان مجاهدین خلق هنوز استراتژی خود را بر روی حضور بیش از 3000 نفر از نیروهای خود در مرزهای ایران متمرکز کرده و در فعالیت های سیاسی و تبلیغاتی خود در خارج از عراق، آن را به رخ می کشد، طبعاً برای از قوه به فعل درآوردن آنها، و مسلح شدن اعضای خود، گروه تروریستی مجاهدین خلق به شرایط فوق العاده، بحران زده و گسترش حملات تروریستی در عراق نیازمند است. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که سازمان مجاهدین در عراق تلاش می کند که اگر در حال حاضر نمی تواند مستقیماً و علنی به فعالیت های تروریستی دست بزند، به پشت جبهه تروریسم در عراق کمک می رساند تا در آینده و با بحرانی شدن اوضاع عراق دست به اقدامات تروریستی بزند.
اما سازمان مجاهدین همانطورکه در تقویت خشونت و تروریسم در عراق تلاش می کند، در داخل ایران نیز همین خط را دنبال می کند. سازمان مجاهدین در دو هفته گذشته در رسانه های تبلیغاتی خود گروه جندالله که عملیات آدم ربایی و تروریستی در منطقه سیستان و بلوچستان انجام می دهد را به عنوان یکی نیروی انقلابی جا بزند.
در این تردیدی نیست که منطقه سیستان و بلوچستان از مناطق محروم ایران می باشد که سیاست های دولت های کنونی و گذشته ایران نیز نتوانسته اند، گرد فقر و تنگدستی ومحرومیت را از چهره مردم این منطقه پاک کنند، ولی بدون تردید عبدالمالک ریگی رهبر این گروه تروریستی که رجوی او را رهبر سازمان جندالله معرفی می کند، نماینده مردم ستم کشیده سیستان و بلوچستان نیست.
جالب است که بدانید عبدالمالک ریگی تنها 23 سال عمر دارد و از هیچ گونه تجربه سیاسی و اجتماعی برخوردار نیست که بتوان او را نماینده مردم بلوچستان تبلیغ کرد و اعمال آدم ربایی وتروریستی او را مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی تبلیغ کرد. عبدالمالک ریگی 23 ساله همان رجوی 30 ساله ابتدای انقلاب در 22 بهمن 1357 می باشد که با روش خشونت طلبانه گرفتن حق طبیعی مردم ایران را به تاخیر انداخت.عبدالمالک ریگی در مصاحبه ای اعلام کرده است که:
او مبارزه مسلحانه را تنها راه برای احقاق حقوق دو میلیون بلوچ ایرانی می داند.
باید گفت اگر مبارزه مسلحانه با کرور کرور انگیزه، خلوص، صداقت نیز همراه باشد، که نیست، باز آدم کشی و وحشی گری و تروریسم محسوب می شود. از همین زاویه نیز سازمان مجاهدین خلق در صدد یارگیری عبدالمالک ریگی برای گسترش و تقویت استراتژی خشونت طلبانه و مسلحانه می باشد، زیرا منطقه مرزی سیستان و بلوچستان هم می تواند آلترناتیو مناسبی در آینده برای رجوی بعد از عراق باشد، هر چند که این ایده ناشدنی به نظر برسد.

خروج از نسخه موبایل