شکست توطئه مجاهدين عليه تيم ملي فوتبال در جام جهاني 2006

شکست توطئه مجاهدين عليه تيم ملي فوتبال در جام جهاني 2006
هادي شمس حائري/27.06.2006
تيم ملي فوتبال ايران در بازي هاي جام جهاني 2006 به خاطرحضور تيم هاي پرقدرت نتواست به مراحل بالا صعود کند و با دو باخت و يک مساوي به خانه باز گشت.
در طرف ديگر سازمان مجاهدين که تدارک وسيعي براي به شکست کشانيدن تيم ملي ايران ديده بود، بخاطر مجموعه اي از عوامل و شرايط، نتوانست به اهداف خود دست يابد و با شکست مواجه شد.
در عمل هم تيم ملي فوتبال شکست خورد و هم توطئه مجاهدين به شکست انجاميد اما تفاوت ميان اين دو شکست از زمين تا آسمان است.
در ظاهرامر چنين مي نمايد که با شکست تيم ملي فوتبال، مجاهدين به خواسته هاي خود رسيده اند، اين استدلال اما در صورتي درست بود که شکست تيم ملي در اثر فعاليت هاي خائنانه مجاهدين صورت مي گرفت اما شکست تيم ملي فوتبال ايران بخاطر عوامل ديگري که از عهده مجاهدين خارج بود رخ داد.
شکست تيم ملي فوتبال ايران يک شکست ورزشي و شکست مجاهدين يک شکست سياسي و حيثيتي بود و ماهيتا با هم تفاوت بسيار دارند.
مجاهدين در بازي هاي جام جهاني امسال يکبار ديگر در پراتيک اجتماعي از سوي مردم تو دهني محکمي خوردند و عملا در مقابل صف متحد و بهم پيوسته مردم که خواهان پيروزي تيم کشورشان بودند قرار گرفتند.
بسياري از نيروهاي اپوزيسيون از اين حرکت ضد ملي مجاهدين در ضديت با تيم ملي فوتبال يکه خوردند و طي اطلاعيه هائي به کليه نيروهاي مخالف جمهوري اسلامي هشدار دادند که هرگونه تظاهرات در حال حاضر به تضعيف روحيه بازيکنان ايراني تمام مي شود و آن را به وقت ديگري موکول نمايند.
سازمان مجاهدين در طول حيات خود بويژه پس از پيروزي انقلاب 22 بهمن نشان داده که اساسا راهش از راه مردم جداست و به تمايلات و خواسته هاي مردم وقعي نمي گذارد و آنچه را که خود تشخيص مي دهد و مي پسندد بجاي خواست مردم قالب مي کند، اين پرت افتادگي از مردم و نياز هاي واقعي جامعه، عامل اصلي ناکامي ها و شکست هاي پي در پي مجاهدين در عرصه عمل اجتماعي است.
چرا مجاهدين در بازي هاي 2006 مانند بازي هاي 1998 نتواستند به اهداف تبليغاتي و سازماني خود دست يابند؟
عوامل متعددي را مي توان در اين قضيه دخيل دانست که از آن جمله
1- مجاهدين در8 سال گذشته دو پوئن عمده و تعيين کننده را از دست داده اند، يکي پايگاه استراتژيک خود در کشورعراق است که با سقوط صدام حسين از دست داده اند و ديگري بازداشت رهبر عقيدتي خود، اين دو کمبود و نقص سازمان مجاهدين را يتيم کرده و اعتماد به نفس را از مجاهدين گرفته و آنها را بي سرپرست وبي خانمان کرده است. مجاهدين اکنون هيچ گونه سرپناهي ندارند و خانه مسکونيشان در اشرف از خانه عنکبوت هم بي بنياد تر است و هرلحظه بيم آن ميرود که زمين زير پايشان بلرزد و يا در خاک عراق براي هميشه زمين گير شوند.
2- با قرار گرفتن در ليست گروه هاي تروريستي توسط اتحاديه اروپا، قدرت مانور و تحرکشان به نسبت سال هاي گذشته، علي رغم فشار غرب بر جمهوري اسلامي، بسيار کم و کمتر شده که نمونه بسيار پر اهميت آن را مي توان در برخورد تحقير آميز دولت آلمان و گرفتن تعهد از مجاهدين مبني بر عدم مداخله و اخلال در بازي هاي جام جهاني امسال مشاهده نمود.
3- تحليل رفتن اعتبار و آبروي مجاهدين نزد ايرانيان ساکن خارج، به خاطر سرسپردگي به امريکا وتحريک امريکا در حمله به ايران و همکاري با سازمانهاي جاسوسي عليه پروژه هسته اي ايران و ضديت با تيم ملي فوتبال.
4- افشاگري هاي مستمر اعضاي جداشده که حاصل آن را مي توان در گزارش ديده بان حقوق بشرمبني بر نقض فاحش حقوق بشر توسط مجاهدين مشاهده نمود.
5- دستگيري مريم رجوي در فرانسه به جرم تروريست و پول شوئي.
6- حضور بي سابقه و پر شور ايرانيان درحمايت از تيم ملي کشورشان در بازي هاي امسال که بجاي تهاجم، مجاهدين را در لاک دفاعي فرو برد.
7- بي سر شدن سازمان مجاهدين و غيبت 3 ساله رهبر عقيدتي فرقه که بهم ريختگي و هرج و مرج و بي آيندگي را بر سرنوشت مجاهدين حاکم کرده است.
8- فرو ريختن تشکيلات آهنين مناسبات درون و تمرد و نافرماني و بهم ريختگي فرماندهي پس از سرنگوني صدام که نمونه بارز آن آزاد شدن چند صد نفر از کادرهاي سازمان از عراق و چشم انداز جداشدن نيروهاي بيشتر که ميرود تا کل مناسبات را در هم بپيچد.
9- تفاوت مهمي که امسال با سالهاي پيش صحنه را عليه مجاهدين چرخاند حضور اعضاي جدا شده بصورت فعال در جهت خنثي سازي توطئه هاي اين فرقه بود که اين عامل در سالهاي قبل غايب بود. اعضاي جدا شده علاوه بر حضور فعال خود و ارتباط با ايرانيان در حمايت از تيم ملي فوتبال و نيز از طريق مکاتبات هشدار دهنده به مقامات کشور آلمان مبني بر قصد مجاهدين به خود سوزي در ملاء عام براي باج خواهي مجاهدين از دولتهاي اروپائي جهت خروج از ليست تروريستي، که مجموعا باعث شد طرح آنها شکست بخورد و هتل هاي رزرو شده را پس داده و صحنه را ترک کنند. اين اولين بار بود که سازمان مجاهدين از تظاهرات خود بطور داوطلبانه چشم پوشي کرد، حتي بدون اينکه پليس اجازه تظاهرات آنها را لغو کند.
البته عواملي ديگري را مي توان در ناكامي فرقه مجاهدين در شكست پروژه جام جهاني فوتبال شمرد که نسبت عوامل فوق فرعي تر هستند.
به اميد طرد همه نيروهاي ضد ملي از صفوف اپوزيسيون دمکرات و مترقي و پالايش اين نيروها و رشد جنبش دمکراتيک در ايران.

خروج از نسخه موبایل