مصیبت پشت مصیبت

مصیبت پشت مصیبت


ایران‎دیدبان
درست هنگامی که اعضای باند رجوی کلی تلاش و برنامه‎ریزی برای خنثی نمودن اثرات مسافرت اکبر گنجی به کشورهای اروپایی نمودند و سعی کردند به هر طریق ممکن – حتی سکوت – کاری نکنند که این سفر بیش از این باعث سوختن و بر باد رفتن رییس‎جمهور خیالی مجاهدین شود، مصیبت دیگری بر سر مجاهدین هوار شد و آن هم آخرین ورژن ِ راه حل سوم است که از طرف بهروز صور اسرافیل در کنگره‎ی امریکا مطرح گردید!
مصیبت عظما برای مجاهدین از آنجا شروع شد که جرج بوش بنا به توصیه‎های پی در پی تصمیم گرفت از اپوزیسیون دموکرات ایران حمایت کند. دستگاه منگول تبلیغاتی مجاهدین هم این اظهار لحیه‎ی جناب بوش را در بوق و کرنا کرد که انگار منظور وی لابد آنها بودند، و مریم رجوی و محدثین با پیغام و پسغام دادن به بوش صد بارک‎الله و احسنت گفتند و آب از دهان‎شان سرازیر شد، اما بلافاصله با مخ به زمین خوردند و بوش از ایران خواست که گنجی را آزاد کند!
حالا گنجی در تور اروپایی به سر می‎برد و ظاهراً بوش نیز دیگر حرفی برای گفتن ندارد و آنچه می‎خواسته محقق شده است.
حتی ریچارد پرل هم که در دفاع از سیاست‎های اسراییل و حمله به ایران مدتی از مجاهدین حمایت کرد، فهمید عجب غلطی کرده است و حالا از کسان دیگری نام می‎برد که صد در صد مخالف سیاست‎های تروریستی مجاهدین هستند.
این ماجراها بدجوری باند رجوی را پکر کرده و هر چه بالا و پایین می‎پرند که آنها را هم، در ردیف اپوزیسیون مورد توجه قرار دهند، کسی به آنها وقعی نمی‎گذارد.
از سوی دیگر، صور اسرافیل که نه ادعای مقاومت سازمان یافته دارد و نه مانند مجاهدین مجبور است صورت خود را با سیلی ِ حمایت مردمی سرخ نگه دارد و هرگاه فرصت پیدا کند فحش‎هایش را نثار مردم ایران می‎کند که چرا به حمایت از ضدانقلاب فراری نمی‎پردازند، به‎راحتی توانست خیلی بیشتر از حامیان مجاهدین در کنگره‎ی امریکا عده جمع کند.
معلوم می‎شود که کنگره‎ی امریکا با تشکیل گروه‎ها و کمیته‎های مداخله‎گر در امور ایران برای حمایت از هر ننه قمری پول، وقت و بودجه‎ی کافی در اختیار دارد.
اما صور اسرافیل هرچه هم بددهن و شارلاتان باشد، ناخن کوچیکه‎ی دار و دسته‎ی رجوی هم نمی‎شود و از این رو، به جای بردن راه حل سومی تازه، ترجمه‎ی راه حل مریم رجوی را برای نمایندگان کنگره‎ی امریکا سوغات برده است.
صور اسرافیل بر اساس ترجمه‎ی سخنان رجوی می‎گوید ما که کاری از دست‎مان بر نمی‎آید، از امریکا چشم امید داریم که معلوم می‎شود امریکا هم سخت در مسأله‎ی ایران گیر کرده است و راه حلی ندارد!
خلاصه آنقدر صف دخیل بستن به کنگره‎ی امریکا و جناب بوش طویل شده است که به ‎نظر نمی‎رسد حالا حالاها نوبت به دار و دسته‎ی بی‎اعتبار رجوی برسد و این همان چیزی است که باند رجوی مستقر در فرانسه را مصیبت زده کرده است و راه چاره‎ای هم پیش روی خود نمی‎بینند، چرا که برای مطرح کردن خود راهی جز نظامی‎گری و خشونت نمی‎شناسند.
سابق بر اینها رجوی هر وقت می‎خواست خودش را مطرح کند، چندتا عمل تروریستی انجام می‎داد تا بگوید ما هم برای خودمان کسی هستیم، اما حالا با حسرت از این که دست و پایشان بسته است آه و ناله سر می‎دهند.
واقعیت آن است که امریکایی‎ها با تسلط کامل اطلاعاتی و سیاسی‎ای که بر مجاهدین دارند، به‎خصوص پس از چندین دور بازجویی مسعود و دیگر سران سازمان و جمع‎بندی گزارشات داخل ایران در مورد جایگاه این گروه، شدیداً به کنه بی‎اعتباری و ناتوانی دار و دسته‎ی رجوی ایمان آورده و بهتر دیدند که در همان عراق آنها را برای یک معامله نگه دارند به جای آنکه دچار این خبط بزرگ شوند که آنها را به‎عنوان اپوزیسیون دموکرات معرفی کنند.
امریکایی‎ها تمام حرف‎هایشان را باصراحت و به‎دور از ادا و اطوارهای دموکراتیک با رجوی در سلول وی زده‎اند و فرامینی که باید آنها را اجرا کند تا امکان ادامه‎ی حیات داشته باشد را به او ابلاغ کرده‎اند. از این رو، همین روزها است که در صور مجاهدین دمیده شود و دنباله‎روی از صور اسرافیل را اعلام کنند!
 
خروج از نسخه موبایل