درخواستهای بیهوده ی باند رجوی و بیاعتنایی غرب
ایراندیدبان
بلافاصله پس از اعلام نتایج نشست کشورهای غربی در پاریس توسط دوسِت بلازی وزیر امور خارجه فرانسه مبنی بر بررسی پروندهی فعالیتهای هستهای ایران در شورای امنیت ملل متحد، گروه تروریستی مجاهدین، دستپاچه، از شورای امنیت ملل متحد خواستار سرعت عمل در برقراری تحریمهای فراگیر علیه ایران شد!
این دستپاچگی قبل از هر چیز معلول ِ تلاش دار و دستهی رجوی در سه سال گذشته برای ادامهی بقاء میباشد. از این رو حرجی بر آنان نیست که مانند دهها بار گذشته منتظر اقدام جدی – از آن نوع که بتواند درد آنها را دوا کند و بهانهی دیگری برای تحمیل بیشتر خود به دنیا پیدا کنند – سر از پا نشناخته و بدون محاسبه وارد میدان شوند و البته مثل همیشه مأیوس و سرخورده، دست از پا درازتر، حماقت و عدم درک خود از بازیهای سیاستمداران غربی را بهنمایش بگذارند.
باند رجوی را نمیشود بهدلیل اینکه خواستهایش مورد توجه هیچ دولت و نهاد بینالمللی قرار نمیگیرد مورد ملامت قرار داد، چرا که به هر صورت هر کس کار و کاسبی مشخصی دارد و از طریق آن نان میخورد. اما حقاً باید در مورد محتوای حماقتآمیز درخواستهایشان، دستپاچگیهایشان و عبرت نگرفتن از دل بستن به بازیهای غرب، آنها را سرزنش نمود. گرچه در این مورد هم باید گفت وقتی دخیل بستن به غرب تنها راه چاره برای ادامهی حیات باشد، سرزنش هم کارساز نیست و به هر حال این دکان جز این جنسی برای عرضه ندارد.
اما سخنگوی باند رجوی در حالی درخواست تحریمهای فراگیر از شورای امنیت علیه ایران را مطرح میکند که:
1- در حال حاضر هیچ رغبتی برای این تحریمها و اقدام شورای امنیت علیه ایران حتی از سوی امریکا هم وجود ندارد و کاملاً واضح است که غربیها با ناامیدی این تهدید را مطرح کردهاند.
2- بازگرداندن پروندهی فعالیتهای هستهای ایران به شورای امنیت ملل متحد را نمیتوان به منزلهی عزم کشورهای غربی برای اقدام علیه ایران تعبیر نمود. بلکه در حقیقت و همانطور که وزیر امور خارجهی امریکا قبل از تشکیل اجلاس فاش ساخت، دولتهای شرکت کننده در این اجلاس ممکن است ناچار شوند رسیدگی به اختلافات خود با ایران بر سر فعالیت اتمی این کشور را، به شورای امنیت سازمان ملل متحد بسپرند.
3- اختلاف در بین گروه 5+1 بر سر نحوهی برخورد با ایران، دلایل مختلف سیاسی – اقتصادی دارد، اما مهمترین مناقشهی موجود در این پرونده بر سر این واقعیت انکارناپذیر است که هیچ گواه و سند معتبری در مورد فعالیت نظامی ایران در حوزهی انرژی هستهای وجود ندارد و کارشناسان آژانس بینالمللی انرژی هستهای، هیچ نشانهای در این مورد اعلام نکردهاند.
4- دولتهای اروپایی همچنان بر پیدا کردن راه حل دیپلماتیک در این مورد تأکید دارند. خاویر سولانا حتی پس از دیدار ناامید کنندهاش! با علی لاریجانی، و دوسِت بلازی پس از اجلاس پاریس، باز هم این رویکرد اروپا را تکرار کردند. رویکردی که براساس اختلاف نظر اروپا با امریکا، سیاستهای بلندمدت در مورد نقشآفرینی اروپا و منافع ملی این کشورها پایهریزی شده است. (از این رو است که خواست دار و دستهی رجوی برای تحریمهای فراگیر را میتوان در واقع خواستی علیه منافع این کشورها دانست، که بیش از پیش مورد بیتوجهی و بیاعتنایی قرار میگیرد.)
5- دولت امریکا که مجاهدین امید دارند پس از تحریمهای فراگیر – احتمالی و فرضی – که معلوم نیست چه مدت بهطول خواهد انجامید، راهکار نظامی را در دستور کار قرار دهد و در آن صورت از مجاهدین بهره گیرد (فرضی که دلایل نقض آن بسیار بیشتر از شواهدی است که بتوان بر روی آن تکیه کرد)، سخت درگیر مسایل داخلی و معضلاتی است که خود در عرصهی بینالمللی بهوجود آورده است.
« به این ترتیب وضع همان است که بود. تهران به پیشنهادات غرب وقعى نمینهد. و به تهدیدهاى امریکا نیز همینطور. تهدیدهایى مبنى بر اینکه اگر ایران تا امروز به بسته پیشنهادى غرب پاسخ ندهد پرونده این کشور را مجددا به شوراى امنیت ارجاع خواهد داد. واشنگتن باید میدانست که این گونه تهدیدها ایران را بر موضع خود سختتر خواهد کرد. آنچه در سه سال گذشته روى داده چیزى نیست جز جنگ قدرت میان واشنگتن و ایران. جنگ قدرتى که اروپا نیز در آن شرکت دارد، اما نه در نقش اصلى. اتحادیه اروپا نه توان اقتصادى آنرا دارد و نه علاقهاى به اینکه ایران را به چیزى مجبور کند. بنابراین براى غرب راه دیگرى باقى نمیماند جز صبر کردن تا ۲۲ آگوست که ایران وعده پاسخاش را داده است. هرچیز دیگرى تا آنزمان تنها اتلاف وقت است. » *
__________________________________
* دوویچه وله / پتر فیلیپ
