عراق، مجاهدین و آینده نزدیک

عراق، مجاهدین و آینده نزدیک
منبع : www.mojahedin.ws
مولف: جهانبخش رهنما
تاریخ : 06/06/1385
این روزها محور اخبار سیمای آزادی ارگان رسانه ای مجاهدین خلق معطوف به انعکاس تلاشهایی است که ظاهرا در حمایت از استقرار سازمان در عراق انجام می شود. حجم این اخبار و پوشش وسیع و بعضا تکرار آنها در بخشهای مختلف خبری، سیاسی و ارتباط مستقیم گواه این است که مسئله تعیین تکلیف مجاهدین خلق در عراق وارد فاز تازه ای شده است. در حال حاضر مجاهدین تلاش خود را در این رابطه معطوف به دو جبهه داخلی و خارجی نموده اند. در جبهه خارجی می خواهند با اتکاء به نفوذ فرضی پاره ای از شخصیتها و تشکل های سیاسی و در نهایت تکیه به نیروهای ائتلاف در مقابل دولت قانونی عراق موضع گیری کنند. در جبهه داخلی نیز با تمسک به شهروندان عراقی و ایستادن در شکاف میان گروههای سیاسی و استفاده ابزاری از اختلافات آنها سعی می کنند به نوعی حمایت آنها را جلب کنند. آنچه در این رابطه نباید نادیده گرفته شود لحن و ادبیات نوشتاری و گفتاری مجاهدین در این مسیر است. چنانچه اشاره شد مجاهدین از همه اهرمهای موجود برای ماندن در عراق استفاده کرده و می کنند.
برای آنها حصول به هر مطالباتی صرفنظر از جنبه های قانونی یا غیر قانونی اصل است. استفاده از اهرمهای قانونی تا زمانی که در پیشبرد اهدافشان موثر باشد مورد استفاده واقع می شود در غیر این صورت از هر امکانی ولو توسل به خشونت چه مستقیم و حتی با درگیری فرقه ای و سیاسی برای محقق کردن خواسته های خود استفاده می کنند. در شرایط حاضر و نظر به تغییر لحن مجاهدین خلق در موضع گیری هایش علیه دولتمردان عراقی به نظر می رسد مجاهدین خطر تعیین تکلیف و اخراج از عراق را پیش از پیش احساس می کنند. از این رو به موازات تشدید وضعیت بحران استقرار خود در عراق به آزمون شیوه های متنوع اقدام می کنند.
اطلاعیه مورد ادعای مجاهدین خلق از سوی 25 تن از شیوخ استان دیالی که از طریق سیمای آزادی در روز یکشنبه 29 مرداد ماه پخش شد در نوع خود گویای این تغییر لحن و آزمونهای تازه است.
در اینکه این اطلاعیه ها تمام و کمال توسط سازمان نوشته و تهیه و تنظیم می شود تردیدی نیست. کافی است فقط بخشی از این اطلاعیه ها را با آنچه مستقیما از دهان مجاهدین بیان می شود مقایسه کنیم. چندی پیش صدیقه حسینی مسئول اول مجاهدین خلق در برنامه ای به مناسبت یکصدمین سالگرد انقلاب مشروطیت در اشرف با ضمیمه کردن مجاهدین خلق به سرنوشت مردم عراق مدعی شد شاخص محقق شدن دمکراسی در عراق برخورد با مجاهدین خلق است. او در این رابطه گفته بود:
اگر صحبت از دمكراسي و يك عراق دمكراتيك است پس يك شاخص كليدي, همين نحوه برخورد با مجاهدين است.
در اطلاعیه اخیر شیوخ دیالی همین ادعا تکرار شده است. در این رابطه به نقل از اطلاعیه می خوانیم:
بنابراین درجه میهن پرستی و مردمی بودن هر جریان را با میزان مخالفت با این دخالت ها و نتیجتاً دوستی و احترام با مجاهدین خلق می سنجیم.
صرفنظر از این مهم آنچه این اطلاعیه را در مقایسه با نمونه های مشابه آن برجسته و قابل تعمق می کند، بستر سازی کودکانه برای توجیه لحن تهدید آمیز اطلاعیه است. در بخشی از اطلاعیه به نقل از شیوخ ادعا شده است که موضوع تعیین تکلیف مجاهدین در عراق زمینه ساز حمله و هجوم به مردم این استان است، نتیجتا هر گونه اقدام در این خصوص را به مثابه اقدام علیه مردم دیالی تلقی و خود را به هر قیمت ملزم به دفاع از مجاهدین خلق نموده اند. در این رابطه به نقل از اطلاعیه می خوانیم:
تجربه بیست ساله به ما نشان داده است كه هر زمان كه مجاهدین مورد حمله و هجوم سیاسی و نظامی رژیم ایران قرار مى گیرند ، هدف واقعی و نهایی، همانا مردم عراق و نیروهای ملی و دموكراتیك و بطور خاص اهل دیالی هستند و حمله و هجوم به مجاهدین تنها مقدمه و زمینه ساز اقدامات بعدی است.
راستش با مرور چندین و چند باره این بخش اطلاعیه معنایی جز آنچه اشاره شد استنباط نمی شود. صرف این ادعا و معنی هم چیزی جز بازی با کلمات نیست. معنی سرراست تر این ادعا این می شود که مجاهدین خلق وجه المصالحه سرکوب مردم عراق، نیروهای دمکراتیک و در نهایت مردم استان دیالی قرار گرفته و برای اینکه این اتفاق نیفتد الزاما باید از مجاهدین خلق حمایت کرد. ظاهرا این صغری و کبری بی ربط می خواهد به این نتیجه ختم شود که شیوخ مورد نظر تعرض ( بخوانید تعیین تکلیف مجاهدین در عراق) را تعرض به خود تلقی کرده و با جان و مال به دفاع از آنها یعنی مجاهدین خواهند پرداخت. در این رابطه به نقل از اطلاعیه می خوانیم:
مجاهدین خلق به مدت دو دهه در میان مردم ما با مسالمت و مَوَدَّت زندگی كرده اند و ما آنها را جزیی از اجتماع و عشایر خود تلقی كرده و تعرض و تعدی علیه آنها را ، تعرض به خود و خانواده و عشیره مان تلقی میكنیم و خود را در هر شرایطی موظف به دفاع از جان و مال آنها می دانیم.
بارها به این نکته کلیدی اشاره شده است که مجاهدین بیشترین انتفاع ممکن در عراق را از بی ثباتی، عدم استقرار دولت قانونی و نهادهای مدنی، تشدید اختلافات فرقه ای و مذهبی و تمدید زمان حضور نیروهای ائتلاف در عراق می برند. این شرایط به مجاهدین امکان می دهد تا زمان قطعی تعیین تکلیف آنها به تعویق بیفتد. به موازاتی که نیروهای داخلی عراق باب تعامل و نزدیکی و اشتراک منافع ملی را باز می کنند مجاهدین در تلاشند ضمن برهم زدن این زمینه ها با ضمیمه کردن خود به سرنوشت عراق بازی را با برگهای جدیدی شروع کنند. به نظر می رسد اطلاعیه اخیر مجاهدین تازه ترین برگی است که مجاهدین از زبان شیوخ دیالی برای بازی رو کرده اند. این اطلاعیه آشکارا دولت قانونی عراق را تهدید به رودرویی و مقابله با نهادهای مدنی می کند. لحن بیانیه آشکارا به سمت و سویی می رود که عنقریب قرار است،
1- مجاهدین مورد تعرض و حمله نظامی قرار بگیرند.
2- متعاقب آن قرار است مردم دیالی به چنین سرنوشتی دچار شوند.
3- این رودرویی اجتناب ناپذیر و قریب الوقوع است.
این تنظیم رابطه مجاهدین با دولت عراق که از زبان شیوخ دیالی مطرح می شود بیش از هر چیز تداعی کننده نوع رابطه ای است که مجاهدین خلق در اوایل سال 1360 برای ورود به فاز نظامی تنظیم کرده بودند.
در واقع مجاهدین خلق با این شیوه تنظیم رابطه به دنبال گرته برداری از شرایط قبل از سی خرداد هستند. با این تفاوت که اینبار برای استمرار ماجراجویی و تزریق خشونت به عنوان استراتژی بقا از کیسه مردم محروم و رنج کشیده عراق و مشخصا اهالی دیالی هزینه می کنند. به زعم آنها اگر قرار باشد آینده عراق تامین کننده منافع سیاسی آنها نباشد همان بهتر که شرایط موجود به هر طریق و امکان بر سیاق بحران و تنش و بی ثباتی بماند. این اولین اطلاعیه ای است که مجاهدین خلق با این سیاق از قول شیوخ دیالی منتشر می کنند.
دولتمردان عراقی باید به این مهم توجه داشته باشند که در حال حاضر مجاهدین به تمامی تهدید تعیین تکلیف و خطر اخراج از عراق را احساس می کنند. تجربه تاریخی پشت سر نشان می دهد آنها برای رفت از بن بستهای اینچنین از هیچ اقدامی فروگذار نیستند. اظهارات نوری المالکی مبنی بر نفوذ عناصر سازمان در نهادهای حکومتی گویای این حقیقت است که آنها قادرند از همین عوامل نفوذی در اشکال مختلف استفاده کنند.

خروج از نسخه موبایل