تحلیل‎گر فاکس‎نیوز قبلاً تروریست بوده است

تحلیل‎گر فاکس‎نیوز قبلاً تروریست بوده است
نیوزهاوند/ 2 سپتامبر 2006
شب گذشته (1 سپتامبر 2006) برنامه‎ی هنیتی و کولمز باز هم مقدمه‎چینی برای جنگ بود.
دو میهمان هم‎فکر در آن حضور داشتند که معتقدند هر روزی که عملیات نظامی علیه ایران یا تغییر رژیم (یا شاید هر دو) را به تأخیر می‎اندازیم، ایالات متحده به هدف حمله قرار گرفتن توسط ایران نزدیک‎تر میشود.
در صورتی که موفق به دریافت پیام نمیشدید، این جملات در طول بحث بر روی صفحه‎ی نمایش ظاهر میشدند: فقط یک گزینه؟ یا زمان حمله به ایران؟
یکی از میهمانان تحلیل‎گر امور خارجه‎ی فاکس نیوز علیرضا جعفرزاده بود که برای من تازگی داشت. آقای جعفرزاده سخنگوی سابق گروهی است که وزارت خارجه ایالات متحده آن را به‎عنوان سازمان تروریستی و متحد صدام حسین توصیف کرده است.
جعفرزاده با تقلیدهایی از دوست سابق امریکا احمد چلبی که در زمان آماده شدن دولت بوش برای حمله به عراق خیلی مؤثر بود و اکنون بسیار بیاعتبار شده است (به‎خاطر ارائه‎ی اطلاعات محرمانه‎ی امریکا به ایران)، ناراضی سابقی است که کشورش را قبل از انقلاب سال 1979 ترک کرد. باز هم مانند چلبی، به‎نظر میرسد جعفرزاده گذشتهای رنگارنگ و به‎قولی مشکوک داشته است.
سایت answers.com میگوید:
« نام جعفرزاده اولین‎بار در رسانهها در تاریخ 24 دسامبر 1986 در مقالهای در هیوستون کرونیکل منتشر شد، که در آن به‎عنوان سخنگوی مجاهدین خلق توصیف شده است. در این مقاله، وی ادعاهای وزارت خارجه مبنی بر این‎که مجاهدین خلق یک سازمان تروریستی و مسؤول ترور حداقل شش امریکایی در ایران میباشد را تکذیب نمود. جعفرزاده سخنگوی عمومی شورای ملی مقاومت ایران بود تا این‎که در سال 2002 دفترش در واشنگتن توسط وزارت خارجه‎ی ایالات متحده بسته شد، به این خاطر که پوشش گروه مجاهدین خلق که به‎عنوان سازمان تروریستی طبقهبندی شده بود، محسوب میشد. »
در مقالهای در سال 2002 در نشنال ریویو آمده است:
« یک گزارش وزارت خارجه در سال 1994 حاکی از آن است که مجاهدین در چندین مورد در کنار نظامیان عراقی آموزش دیده و جنگیدهاند، و دیگر این‎که صدام حسین یکی از حامیان مالی اصلی گروه بوده و سلاح و پول (بالغ بر صدها میلیون دلار) به آن اعطا نموده است… علیرضا جعفرزاده، سخنگوی مجاهدین در واشنگتن، به‎نحو نامتقاعد کنندهای تلاش میکند گروه را از گذشتهاش دور کند. مثلاً او میگوید که به این دلیل گروه مجاهدین امریکاییها را در دهه‎ی 1970 ترور کرد که رادیکالها آن را به‎دست گرفته بودند. اما در حقیقت، اطلاعات امریکا حاکی از آن است که مسعود رجوی، رهبر گروه، در آن زمان کنترل کامل گروه را در دست داشت. جعفرزاده باز ادعا میکند که اشغال سفارت ایالات متحده در سال 1979 برنامه‎ی رژیم برای آزمودن هوادارانش بود و مجاهدین مجبور بودند یا آن را به‎طور کامل تأیید کنند یا این‎که تصمیمی سربسته و بسیار حساب‎شده اتخاذ کنند تا از آنها استفاده شود. جعفرزاده ادعا میکند که این گروه به مورد آخر متوسل شد. اما در واقع در روز اشغال سفارت، مجاهدین بیانیهای صادر کرد: بعد از شاه، نوبت امریکا است. و هنگامی که گروگانها آزاد شدند، گروه به لافزنی پرداخت که اولین نیرویی بوده که صریحاً برای حمایت از اشغال مرکز جاسوسی امریکا به‎پا خاسته است. با این حال، گروه مجاهدین همچنان هواداران خامی مانند آدلف تاونز عضو کنگره، دموکرات از نیویورک، را جلب میکند. او میگوید: به‎نظر من آنان میتوانند جای ملاهای ایران را بگیرند، من واقعاً بر این باورم. کارشناسان امور ایران به این ادعا میخندند. » *
تذکر: نشنال ریویو همان نشریهای است که ریچ لاوری که شب گذشته جای شان هنیتی را گرفته بود، در آن استخدام شده، اما ظاهراً گذشته‎ی جعفرزاده باعث نشد لاوری حتی لحظهای تأمل کند.
هیچ‎یک از سوابق جعفرزاده برای مخاطبان بیننده‎ی فاکسنیوز فاش نشد. بینندگانی که به‎نظر من برایشان جالب است که یک تروریست ِ قبلاً مرتبط با صدام، اکنون از همان شبکه‎ی خبری‎ای مزد میگیرد که هرگز از بازگویی جنایات رژیم سابق عراق خسته نمیشود.
آلن کولمز با بیان چیزی که بزرگ کردن احساسات درباره‎ی ایران نامید، در مقابله با جعفرزاده و میهمان دیگر، تحلیل‎گر نظامی فاکسنیوز ژنرال توماس مکاینرنی، کار خوبی نکرد. کولمز گفت: بله، آنها به برنامهشان ادامه میدهند اما به گفته‎ی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، این برنامه آنقدر کوچک است که فقط برای انرژی میتوان از آن استفاده کرد، و برای چیز دیگری نمیتوان آن را به‎کار برد. گزارش این هفته‎ی آژانس حاکی از آن است که آنان هیچ مدرکی از برنامه‎ی تسلیحاتی پیدا نکردند و دیگر این‎که آنان از بازرسیها پیروی میکنند تا آژانس بتواند کار اورانیوم آنها را بررسی کند.
با تشابهات بیشتری به جریانات منتهی به جنگ عراق، جعفرزاده عامل ترس از ابرهای قارچی (انفجار هستهای) را تشدید کرد: این برنامه اکنون (برای اهداف تسلیحاتی) قابل استفاده است، اما وقتی ایران بتواند… (در اینجا کولمز سخنان او را قطع کرد تا بگوید که 8 تا 10 سال طول میکشد تا ایران ظرفیت تولید بمب اتمی را داشته باشد)… (جعفرزاده ادامه داد:) نه، ابداً. وقتی شما بتوانید اورانیوم را در حد صلحآمیز غنیسازی کنید، که 5درصد است، فقط چند هفته با توانایی برای غنیسازی آن در حد بالاتر از 80درصد و استفاده از آن برای بمب فاصله دارید. بنابراین توانایی در غنی‎سازی اورانیوم بسیار حساس است. او افزود: همه‎ی کاری که (ایرانیها) انجام میدهند، استفاده از مذاکرات برای خریدن زمان است تا برنامه پیشرفت کند. وی همچنین گفت که: رژیم از زمانی که برنامهاش را شروع کرد جسورتر، و بسیار نافرمانتر شده.
هیچ‎کس نپرسید چرا وقتی قرار است حمله‎ی ما به ایران نتیجهای برعکس به‎وجود بیاورد، چنین برنامه‎ای که زمینه‎سازی برای جنگ است تهیه و پخش گردید؟
________________________
* Dealey, Sam. ‘A Very, Very Bad Bunch’: An Iranian group and its surprising American friends. National Review 54.5 (March 25, 2002): NA. Student Edition. (found via Infotrac)
 

خروج از نسخه موبایل