مریم رجوی چرا در قبال حکم ولینعمت بیست و پنج سال گذشته تان خفقان گرفته اید؟

مریم رجوی چرا در قبال حکم ولینعمت بیست و پنج سال گذشته تان خفقان گرفته اید؟
مسعود خدابنده، پنجم نوامبر 2006
آیا باید تعجب کنم که بعد از ربع قرن خوردن نان و نمک حرام اندر حرام صدام و بعد از مصرف آن همه دستمال ابریشمی برای او و مامورین سیستم های مخفی اش اکنون در قبال نتیجه دادگاهش سکوت کنید؟
آیا باید تعجب کنم که بعد از همکاری باوی در کشتار زنان و کودکان کرد و شیعه عراقی حال که نتیجه دادگاهش روشن شده این چنین سر در گریبان کرده و مخفی شوید؟ چه شد؟ چرا یکدفعه غیبتان زد؟ چرا دیگر سرخاب سفیداب مالیده در مقابل فراشان وطن فروشتان ژست حقوق بشری نمی گیرید؟
آیا باید تعجب کنم که بعد از همراهی با صدام در زمانی که با سلاح شیمیایی ایرانیان و ایضا عراقی ها را هدف قرار دادید، اکنون چنین بزدلانه به گوشه ای فرار کرده و دم بر نیاورید? آن جربزه ای که خواستار فدای!! خانواده و بچه های شیرخوار زیر پای رهبر عقیدتی وصل به امام زمان که قرار است جهان را یکباره بهشت کند کجا رفت؟ کشک بود؟ بازی بود؟ هوس تاتر و سینما و هنرپیشگی داشتید؟
مریم رجوی، چه شده؟ شما که فریاد می زدید که عمال از مغز تهی شده تان گلوله ها را هدر نکنند و با شنی تانک ها روی بچه ها و زنان بی دفاع کردستان عراق بروند!
گمان نکنم سکوتتان از خجالت باشد که بیست سال پیش آن را قورت دادید. چه شده؟ از اربابان جدیدتان می ترسید یا یاد کارنامه تان افتاده اید؟ البته برای عجوزه ای که بزدلانه هزارن نفر را کشته و به کشتن داده ترس هم دارد. چه شده؟ جن با باسم الله روبرو شده؟ آینه جلوی صورتتان گرفته اند؟ خبر مرگ قریب الوقوع ولینعمتتان را آورده اند و گفته اند حق سوگواری هم ندارید؟ میدانم که خود تابحال دوزاریتان افتاده و میدانم که این رنگ رخساره و بند آمدن زبان جز بخاطر دیدن آینده نزدیکتان نیست ولی باز دلم نمی آید یکی دو نمونه را یادآورتان نشوم.
فراموش نکنید که همین ایالات متحده امریکا که به پاچه ماموران سیا و پنتاگونش آویزان شده اید در زمانی که ولینعمت سابقتان در حلبچه و جنوب ایران از سلاح شیمیایی استفاده کرد، همین ایالات متحده در سازمان ملل جلوی محکومیت صدام گرفت و آن را وتو کرد. یاد دارید که آن قضیه تا به حد باعث اعتماد به نفس کاذبتان شد شد، نه؟ فکر کردید احدی جلودارتان نیست. بکشید و به کشتن بدهید و سلاح شیمیایی استفاده کنید و مردم کوچه و خیابان را به خمپاره ببندید و… حال چه؟ فکر می کنید در دادگاه شمایان به نجاتتان خواهند آمد؟ بنده که فکر نکنم.
امروز نظر ایالات متحده امریکا از زبان تونی اسنو، سخنگوی کاخ سفید (همان کعبه آرزوهایتان که سه سال و اندی است منتظرید معجزه اش شفایتان بدهد) منتشر شد. دقت کنید:
امروز، روز خوبی برای مردم عراق است. شما می توایند بگویید که دستگاه قضایی در عراق مستقل است. عراق برای توسعه و پیشرفت، باید یک دستگاه قضایی مستقل و قابل اعتماد داشته باشد که امور خود را عادلانه و شفاف انجام دهد و آنچه امروز رخ داده ، دلیلی بر همین موضوع است.
و خلیلزاد سفیر همین ایالات متحده امریکا امروز گفت:
امروز (روز صدور حکم دادگاه صدام) نقطه عطفی برای عراق است، چون این کشور قدم بزرگ دیگری به سوی ساخت جامعه ای آزاد بر مبنای حاکمیت قانون بر می دارد. شاید عراقی ها طی روزها و هفته های آتی با سختی هایی روبرو شوند، اما بستن کتاب صدام و حکومت او، فرصتی است برای اتحاد و ساختن آینده ای بهتر.
و وزیر خارجه انگلستان (که امید به دو سه تن جیره خوار لابی ها از هزار و پانصد نماینده پارلمانش بسته اید) چنین گفت:
من از اینکه صدام حسین و سایر متهمان با عدالت مواجه شده اند و باید پاسخگوی جناياتشان باشند، استقبال می‌كنم. جنایات وحشتناکی توسط رژیم صدام حسین انجام شد و کسانی که به انجام چنین جرایمی متهم شده بودند باید با عدالت در عراق روبرو می شدند
وحشت شما را درک می کنم. بوضوح می بینید که مصرف کنندگان در فردای دادگاه در آنطرف میز محاکمه تان قرار خواهند گرفت. و بوضوح صدای تک تک ساعت را چون پتک بر وجود نامبارکتان لمس می کنید.
وحشتتان و بند آمدن زبانتان برتمامی قربانیان صدام و رجوی مبارک باد
مسعود خدابنده
لیدز انگلستان
پنجم نوامبر 2006

خروج از نسخه موبایل