فشار مجدد فرقه برای اقرارگویی طاهرزاده عضو شورای ملی مقاومت

فشار مجدد فرقه برای اقرارگویی طاهرزاده عضو شورای ملی مقاومت
در مصاحبه سایت قلم با محمد حسین سبحانی

15.11.2006
سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت بعد از گذشت دو ماه از فعالیت اعضای جداشده از مجاهدین در ژنو و در اجلاس حقوق بشر سازمان ملل متحد، بار دیگر ناراحتی و عصبانیت خود را از فعالیت های روشنگرانه آنها نشان داد و با فشار مجدد بر یکی از اعضای خود، وی را بعد از یک مرحله اقرارنویسی در تاریخ 23.09.2006 ، مجبور به اقرارگویی در یک برنامه تلویزیونی مجاهدین در تاریخ 08.11.2006 کردند.
در همین رابطه با محمد حسین سبحانی یکی از اعضای جداشده از سازمان مجاهدین که به دلیل اختلافات سیاسی و استراتژیک با رهبری این سازمان بیش از 8 سال در زندان های انفرادی سازمان مجاهدین در قرارگاه اشرف و بیش از یکسال نیز در زندان ابوغریب در حبس بوده مصاحبه ای انجام داده ایم که در زیر می آید. اما برای رعایت عدالت و انصاف ، ابتدا متن مصاحبه ای که برنامه تلویزیونی مجاهدین با آقای طاهر زاده انجام داده، در زیر می آوریم، سپس به مصاحبه با آقای سبحانی خواهیم پرداخت. سایت قلم
اقرار گویی آقای طاهرزاده در برنامه تلویزیونی مجاهدین در 8 نوامبر 2006:
طاهرزاده:
اینها به وضع مضحکی آمده بودند که برگ حقوق بشر را علیه سازمان مجاهدین برگردانند، اینها آمده بودند که بگویند که نوع جدیدی از نقض حقوق بشر را کشف کردند، آن هم نقض حقوق بشر اعضای سازمان مجاهدین خلق در قرارگاه اشرف است، گویا خواب نما شده بودند که فرماندهان و ارتش آزادیبخش، اینها حقوق بشر اعضای خودشان را نقض می کنند، از همین حرف ها و همین چیز هایی که بار ها شنیدیم و خلاصه دیدیم که این حرف ها هیچ خریداری ندارد و واقعاً جز مضحکه برای خودشان دستاوردی نداشته است. اینها به هر حال به هر جایی که متوسل می شدند جز آنکه دست رد به سینه شان بخورند و واقعاً مفتضح از آنجا بیرون بیایند، کاری پیش نمی بردند. حتما بینندگان سیمای مقاومت در طول این مدت شاهد بودید که چگونه نمایندگان پارلمان های مختلف اروپایی ، اعضای پارلمان اروپا و حامیان برجسته حقوق بشر در سراسر دنیا به حمایت از این کارزار ( تحصن در ژنو مورد نظر وی است ) پرداخته و بریده مزدوران را سکه یک پول کردند. اما به هر حال از آنجا که وظیفه و ماًموریتی از ناحیه وزارت اطلاعات آخوندی به آنها داده شده بود که اینها بیایند و کارها را پیش ببرند، دست به این کار ها می زدند ولی چیزی عایدشان نشد و….
گوینده برنامه تلویزیونی مجاهدین:
شنیدیم که یکی از همین عوامل افشا شده و لو رفته رژیم پا را فراتر از گلیمش گذاشته و به نحو مشمئز کننده ای نامه ای برای آقای طاهر زاده نوشته هر چند که اقای طاهر زاده در جوابیه ای گویا، پاسخ مناسبی به این گونه طرح ها و توطئه های رژیم دادند ولی ترجیح می دهیم (!!؟ ) در همین رابطه مجدداً!؟ جواب را از خودشان هم بشنویم.
طاهر زاده:
ببینید خوب این مزدورها برای ماموریت مشخصی آمده بودند و… در همین تردد هایی که ما داشتیم من یک روز از سازمان ملل خارج شده بودم و به محل تحصن بر می گشتم، من اتفاقا از مسیری عبور می کردم که نمی خواستم با این عناصری که معمولاً آن دور و برها ولو بودند برخوردی داشته باشم… من از پشت یک صدایی شنیدم که من را صدا می کند، دیدم این فرد همان سبحانی است. همان مزدور است، مزدور شناخته شده و منفور و جنایتکار. این خوب فردی است که وضعیتش روشنه ، خوب من این را افشا کردم و حتی با درشتی با وی برخورد کردم و آنچه را که شایسته این مزدور حقیر و این فرد فرومایه… این را آنچه که در شاًن این مزدور حقیر بود را بهش گفتم و بلافاصله به قول معروف دمش را روی کولش گذاشت و از آنجا فرار کرد و به جمع دیگری که آنجا منتظرش بودند، پیوست و از آن به بعد هم که دیگر هر وقت دوست های ما را می دید یا به هر نحوی از انحاء سعی می کرد که فرار بکنه و توی سوراخی بره و با ما برخورد نکنه و بعد این مردک فرو مایه می رود و آن مطلب را می نویسد که آره در نگاه من گویا حالتی از رحم و شفقت بطور خفته وجود داشته که او احساس کرده است. حالا من نمی دانم از فاصله سی چهل متری چطوری نگاه ترحم آمیز من به خودش را دیده بود. البته واقعا اینها جای ترحم هم دارند، برای انسانی که تا این درجه از فرومایگی، تا این درجه از سبعیت، و خود فروختگی، در منجلاب آخوندها فرو برود جای حیرت است و واقعا افسوس می خوره که چگونه فردی تا این حد در منجلاب فرو برود…
مصاحبه سایت قلم با محمد حسین سبحانی در مورد مصاحبه تلویزیونی آقای طاهرزاده عضو شورای ملی مقاومت:
سایت قلم:
با تشکر از شما برای شرکت در این گفتگو، شما مطالب آقای طاهرزاده را خواندید و حتما تماشا هم کرده اید، نظرتان چیست؟
محمد حسین سبحانی:
با تشکر از شما، البته من ترجیح می دهم که در مورد شخص آقای طاهرزاده صحبتی نداشته باشم زیرا فکر می کنم به اندازه کافی وی تحت فشار از طرف فرقه مجاهدین می باشد، بنابراین مطالب توهین آمیز و واژه های استفاده شده در این مصاحبه را من به حساب رهبری این فرقه می گذارم و لاغیر. من در این مصاحبه سعی می کنم که به اصول کلی اشاره کنم. معمولا در فرقه ها برای اینکه اعضا حفظ و بیمه شوند، آنها را مجبور به اقرار گویی و اقرار نویسی می کنند تا هر گونه شک و تردید نسبت به ایدئولوژی، اهداف و روش های فرقه از این طریق در فرد از بین برود. یعنی در مورد بالا روشن است که فرقه به عضو خود شک کرده است و به همین دلیل وی را به اقرار نویسی و اقرار گویی مجبور کرده است و گرنه چه دلیلی دارد که نامه ای که من سه ماه قبل از روی خیرخواهی برای طاهرزاده نوشته ام و در آن اشاره کرده بودم که از روی نامه برایتان می خوانم،
آقای طاهرزاده از برخورد و حالت چشمان شما احساس هم دردی نهفته ای را یافتم. اما آقای طاهرزاده چرا جسارت و شجاعت لازم را بکار نمی گیرید؟
من احساس کردم که شما هراس دارید که با یکی از اعضای جدا شده از مجاهدین در یک مکان مشاهده شوید؟ از چه هراس دارید؟ آیا آنها که این ترس را، بطور مستقیم و غیر مستقیم، و بر اساس روش های حاکم بر فرقه ها بر شما اعمال می کنند، خود نقض کنندگان حقوق بشر نیستند؟
اکنون دوباره این فرد را در یک برنامه تلویزیونی برای اقراگویی به صحنه بیاورند، این صرفاً یک روش برای کنترل نیرو در فرقه ها می باشد که باید عضو فرقه شکی که رهبری فرقه به وی پیدا کرده ( چه درست چه نادرست ) در مراحل مختلف با اقرار گویی و اقرار نویسی از بین ببرد، به همین دلیل گوینده تلویزیون مجاهدین به نمایندگی از رهبری فرقه برای باز کردن زبان یکی از اعضایش خطاب به وی چنین مطرح می کند:
یکی از همین عوامل افشا شده و لو رفته رژیم پا را فراتر از گلیمش گذاشته و به نحو مشمئز کننده ای نامه ای برای آقای طاهر زاده نوشته هر چند که اقای طاهر زاده در جوابیه ای گویا، پاسخ مناسبی به این گونه طرح ها و توطئه های رژیم دادند ولی ترجیح می دهیم (!!؟ ) در همین رابطه مجدداً!؟ جواب را از خودشان هم بشنویم.
سایت قلم:
اکنون خارج از بحث بالا به نظر شما سازمان مجاهدین چرا خط تحصن در ژنو را ادامه می دهند. آیا یک فعالیت حقوق بشری را به واقع دنبال می کنند؟
محمد حسین سبحانی:
سازمان مجاهدین تاکتیک را در اروپا تحت عنوان پروژه کارزار بین المللی دنبال می کند و در صدد فشار و شانتاژ برای ادامه استقرار در عراق تحت عنوان پناهنده می باشد. سازمان مجاهدین مدعی است که رژیم صدام حسین به آنها پناهندگی داده است. البته اگر منظور مجاهدین از پناهندگی رابطه مزدورانه با ارتش و نیروهای امنیتی صدام حسین در سرکوب اپوزیسیون وقت عراق که هم اکنون در قدرت می باشند، حرف دقیقی است، اما اگر منظور این فرقه از پناهندگی، اصول کنوانسیون ژنو در سال 1951 می باشد که هیچکدام از اعضای سابق و فعلی سازمان مجاهدین، از جمله نگارنده، هیچ گونه پرونده پناهندگی نزد سازمان ملل یا سایر نهاد های بین المللی در 25 سال گذشته در عراق نداریم. اگر هست سازمان مجاهدین به پرونده پناهندگی یکی از اعضای خود در رژیم صدام حسین در عراق نشان بدهد. بنابراین در پاسخ به سؤال شما باید بگویم خیر من تحصن در ژنو را نه تنها یک فعالیت در راستای حقوق بشر نمی دانم، بلکه دقیقاً یک شانتاژ و دقیقاً در جهت عکس و برای مهیا کردن شرایط نقض حقوق اعضا و انسان هایی که در عراق بیش از دو دهه اسیر هستند و یا از سازمان جداشده اند و در تیپف هستند و یا در سن پیری و از کارافتدگی و بیماری و در یک محیط بسته در قرارگاه اشرف هستند، می دانم.
سایت قلم:
چه اصراری سازمان مجاهدین برای کسب پناهندگی در عراق دارد، چرا این تلاش را نمی کند و برای نیروهایش در کشورهای اروپایی و غیره پناهندگی اخذ کند؟
محمد حسین سبحانی:
اتفاقا این سوال بسیار خوبی است که چرا سازمان مجاهدین اصرار دارد در عراق باقی بماند؟ همانطور که می دانید تروریسم برای ادامه حیات خود به نیروهای فدایی و انتحاری جهت عملیات تروریستی نیاز دارد. بنابراین رهبران فرقه ها و گروه های تروریستی برای هدایت و کنترل افـکار اعضای خود و پرورش نیروهای فدایی و انتحاری احـتیاج به یک محیط جغرافیایی بسـته و توتالـیتر دارند. روشن است که هر چه نیروهای فدایی و انتحاری در یک ساختار و تشکیلات بسته تر و با ویژگی های فرقه گرایانه غلیظ تری، پرورش یابند، این نیروها سهل تر خود و دیگران را به آتش می کشند.از این جهت، رهبر مجاهدین خلق ، بهترین گزینه را برای محل استقرار این فرقه، کشور عراق می داند. در عراق فرد به صورت جدی از محیط جامعه و ارتباطات خانوادگی گسسته می شود از طرف دیگر فرقه مجاهدین در این کشور برای کنترل و هدایت نیرو به سمت تروریسم و خشونت، نسبت به اروپا، دست بازتری دارند. ضمن اینکه سازمان مجاهدین تنها در عراق می تواند همچنان از ابزار خشونت و ترور و استراتژی مبارزه مسلحانه علیه رژیم جمهوری اسلامی استفاده مادی کند و راه را بر استراتژی ضد خشونت ببندد. به نظر من تلاش برای نجات اعضای جداشده و فعلی مجاهدین از عراق یک فعالیت حقیقی در راستای حقوق بشر می باشد و باید در مجامع حقوق بشری در مورد وضعیت آن افراد، چه جداشده و چه غیر جداشده، و همچنین اهداف سازمان مجاهدین برای باقی نگاه داشتن آنها در عراق روشنگری و اطلاع رسانی شود.
سایت قلم:
با تشکر از شما
محمد حسین سبحانی
من هم تشکر می کنم.
 

خروج از نسخه موبایل