پیام خانم حمیرا محمدنژاد به مادران قربانیان فراموش شده

پیام خانم حمیرا محمدنژاد به گردهمایی خانواده های اسرای فرقه رجوی در ارومیه

توضیح: خانم محمدنژاد یکی از اعضای تشکل «مادران قربانیان فراموش شده فرقه رجوی» در استان آذربایجان غربی است. ایشان همچنین نماینده این تشکل در خارج از کشور است که در کشور آلمان اقامت دارند. متن پیام ایشان بشرح زیر است.

با درود به شما مادران قهرمان. من حمیرا محمدنژاد امروز به عنوان مادر دو فرزند میتوانم احساسات شما عزیزان را درک کرده و بسیار خوشحالم که افتخار بودن در این جمع را دارم.

من کاملا  از تلاش های  شما برای آزاد کردن عزیزانتان از حصارهای ذهنی و فیزیکی فرقه رجوی آگاه هستم. و افتخار میکنم به شماهایی که علی رغم تهدیدات و تهمتهای فرقه رجوی از پا ننشستید و برای آزادی جگر گوشه هایتان همچنان به تلاش خود ادامه میدهید.

من خودم ۹ سال در این فرقه بودم. هر چند سالیان قبل از آنها جدا شدم اما دوستان سابق من که  به تازگی جدا شده اند من را از تاثیر فعالیت های شما  و ضرباتی که بر فرقه وارد کرده اید آگاه کرده اند و میخواستم آن را با شما در میان بگذارم.  تا بحال سنگین ترین ضربه ها را رجوی و عضدانلو از خانواده ها و در  راس آن شما مادران دریافت کرده است. اگر یادتان باشد رجوی در سالهای اولیه بعد از سقوط پشتیبانش صدام  آن موقع که هنوز از قدرت تاثیرگذاری شما مادران غافل بود اجازه میداد خانواده ها برای دیدار عزیزانشان به اشرف بروند و در سالن اجتماعات در ضلع جنوبی اشرف بعضی شمایان  در آن سالها توانستید فرزندانتان را بعد از سالیان در آغوش بگیرید.  رجوی که هنوز در توهم سالهای اولیه انقلاب بسر میبرد خانواده ها را هم جزء نیرو ها و هواداران خودش می پنداشت و  در اثر پرت افتادگی از جامعه ایران غافل از حجم نفرت مردم ایران و بخصوص خانواده های اعضاء بود. بطوریکه بعد از دو دور پذیرایی  دیگر  نتوانست خانواده ها به جمع  بیاورد و خانواده ها  را بدور از چشم بقیه به ساختمانهای قسمت شرقی اشرف اسکان سابق منتقل کرده  و با حضور چندین مراقب اجازه دیدار میداد. اما همین را هم تاب نیاورد  و با گذشت زمان خانواده ها را  اصلا به اشرف راه نداد.  بلکه در ساختمانی که قبل از آن متعلق به مخابرات یعنی اطلاعاتی و استخباراتی بود، نگه میداشت.

اما این هم دیری نپایید بر خلاف اینکه میخواست در مقابل نیروهای آمریکایی که اداره اشرف را به عهده داشتند پز دموکراتیک و مردمی بودن بدهد. اساسا دیدار خانواده ها را ممنوع کرد و با آوردن یک دستورالعمل کسانی را که با خانواده هایشان دیدار داشته اند را مبتلا به ویروس خانواده معرفی کرد که باید به قرنطینه رفته و می بایست فرد از لحظه‌ای که خبر آمدن خانواده به او رسیده تا خانواده از اشرف خارج شدند را فاکت به فاکت گزارش بنویسد و تحویل دهد تا زمانیکه مسولین مربوطه تشخیص دهند فرد ویروس زدایی شده و میتواند به جمع یگان بازگردد.  پس ملاحظه می کنید که خود رجوی به زبان خودش خانواده ها را ویروس و سم برای خودش معرفی کرد.

 همچنین زمانیکه شما با بلندگوها اطراف اشرف عزیزانتان را فریاد میزدید باز کابوس خانواده بر سر رجوی فرود آمد.  بطوری که با صرف هزینه های زیاد و با پرداخت رشوهای سنگین در لابلای مواد غذایی تعداد زیادی بلندگو وارد اشرف کرد. چندین برابر شما بلندگو نصب کرد در حالیکه فقط هر دستگاه شیپوری ساده صد دلار هزینه بر گردن رجوی داشت تا بلکه صدای قدرتمند و پر عاطفه شما را خاموش کند چرا که عاطفه و پیوند مادری بزرگترین دشمن رجوی و بقول خودش ویروس کشنده جان و ایدئولوژی انحرافی اوست.

من در زمانیکه در فرقه بودم سنم خیلی کم بود و شاید در آن زمان نمی توانستم احساس یک مادر را درک کنم اما اکنون  که خودم  مادر دو فرزند هستم ، میتوانم بخوبی شما را درک کرده و احساسات پاک درونی شما را ستایش کرده خوشحالم که بتوانم امروز در کنار شما باشم.

همه ما میدانیم در دوره هایی که در بالا شرح دادیم از پرتلفات ترین دوره های تشکیلات رجوی بوده بطوریکه خود شخص رجوی خانواده را در کنار سپاه پاسداران و اطلاعات دشمن قلمداد کرده است و بدرستی که شما مادران بزرگترین دشمن رجوی هستید.

آن موقع که بچه ها در عراق بودند و خانواده ها پشت دربهای اشرف و بعد هم لیبرتی تجمع میکردند رجوی به بهانه اینکه عوامل دولت ایران هستند را راه نمی داد .

البته ماهیت رجوی و وحشت او از مادران وقتی کاملا رو شد که حتی به خانواده هایی که از کشورهای اروپایی و آمریکایی هم امکان دیدار با فرزندانشان نمی داد. معلوم شد که دشمنی رجوی بیش از هر چیز و هرکس با شماست .

امروز افتخار میکنم که در میان شما و همصدا با شما عزیزان به رجوی تاکید می کنم که رجوی هرگز صدای مادران را تا رهایی تک تک عزیزانشان  نخواهد توانست خاموش کند .

خروج از نسخه موبایل