اشاره ی رجوی به فروپاشی فرقه مجاهدین

پیام رجوی که در تاریخ 6 آذر 1398 است نکات مهمی در خود دارد. در این پیام رجوی به تحویل نگرفتن فرقه از سوی سعودی ها اشاره می کند و در نهایت نیز از این می نالد که آمریکایی ها دیگر او را تحویل نگرفته و به سلطنت طلبها بیشتر توجه کرده اند.
رجوی در این پیام می گوید :
“ناراحتی ایران از این کشور [سعودی]، جدای از بحث منطقه و آمریکا، عمدتاً به خاطر حمایت از برخی گروههای قومی و حمایت و پوشش تبلیغاتی برای بقایای شاه است.”
هر چند رجوی دروغ می گوید و حتی در همین ایام هم سایت های سعودی مقالات و اخبار مربوط به فرقه را درج می کنند و تا جایی که بتوانند از فرقه همچون دستمال استفاده خود را می برند اما واقعیت این است که در پس تمام تبلیغات و سر و صداهای کر کننده که فرقه بعد از اخراج کامل از عراق به راه انداخت و رجوی ها آن را پیروزی بزرگ می خواندند، اخراج از عراق ضربه استراتژیک و کمرشکن به فرقه رجوی بود و در نتیجه آن رجوی که خود را سرلیست براندازان نظام می خواند و یکی از عناوینی که به خود می داد «تنها آلترناتیو» بود، از بالای صف براندازان به انتهای صف سقوط کرد و در نتیجه آن برای اربابان شان بسیار بی ارزش شدند و ناله های سوزناک رجوی مبین همین است.
کم محلی سعودی ها به فرقه تروریستی رجوی در حالی است که تا مدتی قبل رابطه بین سعودی و فرقه تروریستی رجوی به صورت زیر بود:
– حمایت سعودی ها از فرقه تررویستی رجوی و تبلیغ برای این فرقه در شبکه های مختلف فارسی زبان متعلق به این کشور همچون «العربیه» و «ایران اینترنشنال» با آنچه که برای سلطنت طلبان می کردند قابل قیاس نبود.
– در همسویی با فرقه تروریستی رجوی، سعودی ها شاهزاده ترکی الفیصل که سال های زیادی رئیس سازمان امنیت عربستان و سفیر سعودی ها در کشورهای آمریکا و انگلیس بود را سال 1395 به مراسم سالانه فرقه فرستادند و فرقه هم از او به عنوان «امیر» یاد می کرد و به عنوان یکی از مهمترین مهمانان برنامه برای خود تبلیغ می نمودند.
– بعد از مرگ ملک عبدالله پادشاه آن زمان سعودی، مریم قجر به این مناسبت پیام تسلیت فرستاد و در آن به رابطه گرم ملک عبدالله با رجوی اشاره نمود و منجمله از “نامه ها و دعوتهای مکرر او [رجوی] به ریاض و مکه و مدینه و کازابلانکا در دوران ولیعهدی‌ ملک عبدالله” و فاش نمود که رجوی ها آنقدر برای سعودی ها کاسه لیسی کردند که وی “قسمتی از پرده کعبه” را به عنوان یک هدیه ویژه به رجوی داد.
– رجوی بصورت ویژه و مخفی به عربستان دعوت شد و مناسک حج را تحت حفاظت و کنترل ویژه نیروهای سعودی انجام داد. البته این تنها بخشی از حقیقت است که دستگاه تبلیغاتی فرقه از سفر رجوی به عربستان منتشر کرده و معلوم نیست در این سفر چه امکانات و چه میزان پول از سوی سعودی ها در اختیار فرقه قرار گرفت و در مقابل از فرقه چه خواسته های ضد ایرانی را درخواست نمود.
بنابراین رابطه سعودی ها و فرقه تروریستی رجوی بسیار گرم بود و آنچه سعودی ها برای فرقه تروریستی رجوی انجام داده و مخارجی که صرف این فرقه کردند، با آنچه که برای سلطنت طلب ها کرده اند قابل قیاس نیست.
رجوی در این پیام در جواب بی محلی سعودی ها به فرقه و انجام مصاحبه با چند تن از جداشدگان و مخالفان رجوی در تلویزیون «ایران اینترنشنال»، هر چند رویش نشد که سعودی ها را مامور وزارت اطلاعات و عضو نیروی قدس معرفی کند، اما تلاش کرد تا آبروی سعودی ها را به نوعی ببرد و به این منظور در بخشی از پیام گفت: “عربستان سعودی اگر می توانست به حملات موشکی و پهبادی ایران به تا سیاست نفتی خودش و سلسله حملات زنجیره ای به فرودگاه ها و شهرهایش پاسخی درخور می داد.” به این ترتیب او بابت اینکه ارباب دیگر او را زیاد تحویل نمی گیرد، سعی کرد تا ناتوانی سعودی ها در برابر جبهه مقاومت و ایران را به رخ آنان بکشد.
اشاره رجوی به ناتوانی سعودی ها در مقابل حملات حوثی ها به چند پالایشگاه شرکت آرامکو و فرودگاه های مختلف در خاک عربستان است. اینگونه تحقیر کردن سعودی ها نشان می دهد که رجوی از افشاگری چند جداشده در تلویزیون متعلق به سعودی ها تا چه حد عصبی شده و از سوی دیگر نشان می دهد که سعودی ها احتمالاً به او رسانده اند که دیگر برای او ارزشی قائل نیستند و الا رجوی تا حد ممکن از چاپلوسی کم نمیگذاشت همانگونه که تا پیش از این می کرد و نمونه بارز آن پیام تسلیت مریم قجر برای وفات ملک عبدالله است.
رجوی در بخش دیگری از این پیام از اینکه از سوی اربابان آمریکایی هم مورد بی اعتنایی قرارگرفته می نالد و چنین می گوید : “ریختن حاصل مقاومت 40 ساله [اقدامات تروریستی و ضد ایرانی فرقه] به حساب شاه نه فقط ضد تاریخی و ارتجاعی بلکه آب در هاون کوبیدن است.”
او به آمریکایی ها می گوید که اگر اقدامات ما در 40 سال دشمنی با ایران را نادیده بگیرید و به سراغ سلطنت طلب ها بروید، هیچ نتیجه ای نخواهید گرفت. البته به نوعی می توان گفت حرف او درست است چرا که رجوی ها اثبات کرده اند در وطن فروشی کسی به گرد پای آنها نمی رسد. زیرا حتی سلطنت طلب ها حاضر نشدند به عنوان ارتش خصوصی صدام به جنگ با سربازان کشورشان بروند و یا آن که بصورت علنی به جاسوسی علیه کشور خود و برنامه هسته ای آن به نفع اسرائیل و جنگ طلبان غربی بپردازند اما رجوی ها شدند. بنابراین رجوی به آمریکایی ها می گوید ما که این همه وطن فروش بودیم اگر نتیجه نگرفتیم، دیگر براندازها که در وطن فروشی به گرد پای ما نمی رسند هم مطمئناً نتیجه نخواهند گرفت.
رجوی درحالی از آمریکایی ها می نالد که تا چند روز قبل، با هر اقدام و پیام ضد ایرانی از سوی ترامپ و نوچه هایش مانند پمپئو، او یا مریم بلافاصله پیام داده و به جشن و پایکوبی می پرداختند. اما حالا گویا ورق طور دیگری برگشته و اربابان دیگر او را آدم حساب نمی کنند.
بعد از سرنگونی صدام، بعد از خلع سلاح، بعد از خلع لباس، بعد از افشای مناسبات موجود در قرارگاه ها و اسارتگاه های فرقه در عراق توسط جداشدگان، بعد از تخته شدن درب اسارتگاه اشرف و بعد از اخرج ذلیلانه فرقه از عراق، اثرات این ضربات کمرشکن آنقدر بارز شدند که به اعتراف رجوی، اربابان آمریکایی و سعودی هم با توجه بیشتر به سلطنت طلب ها توی سر رجوی ها زده و آنها را بی ارزش تر و خوار تر از قبل نموده اند.
به رجوی باید گفت این ها تازه از نتایج سحر است. باش تا صبح فروپاشی فرقه ات بدمد.
صالحی

خروج از نسخه موبایل