54 سال اسارت و در نهایت مرگی بی ثمر در آلبانی

خونخواری و کشته سازی از اصلی ترین خصوصیات مسعود رجوی است . مسعود رجوی کسی است که جوانان را پیر و پیران را به فنا می دهد، دیروز خبر مرگ و ایست قلبی صمد ساجدیان در رسانه های رجوی پخش و ویژه برنامه هائی حول آن شکل داده شد.
چرا بعضی حرفها هرگز در مجاهدین گفته نمی شود؟

از شکنجه ها ، از زندان ها ، از حبس ها ، از قرنطینه ها ، از نشست های دیگ ، از فحش کاری ها ، از نشست های تفتیش عقاید ، از چرائی تجرد های اجباری ، از نشست های عملیات جاری ، از نشست های غسل روزانه ، از ریزش های گسترده ی نیروئی ، از فرارها ، از مرگ های مشکوک در فرقه ، از غرق شدن ناجیان غریق در رودخانه ها و سد ها، از شلیک های خودبخودی در اشرف ، از گورستان وادی السلام در عراق ، از ناگفته ها چرا نمی گویند…
مهدی ابریشمچی را به سیمای کذابین آورده و از این پیرمرد که کشته شده صحبت می کند. راستی چرا از صحنه های آخر مرگ این اسیر ، فیلم نشان داده نمی شود؟ از کجا معلوم که در قرنطینه با ضربات شکنجه گران کشته نشده است ؟ از کجا بدانیم که او را سران شکنجه گر سازمان نکشته اند ؟ کدام گواهی پزشکی قانونی صحت گفته های سازمان در مورد ایست قلبی او را تائید کرده است ؟
بزرگترین هنر مسعود رجوی ، کشته سازی و سپس بهره برداری ضد مبارزاتی و سیاسی از کشته هاست ! از دجالیت رجوی همین بس که وقتی کسی زنده است به سراغش نمی رود ، به محض اینکه فرد به کشتن داده شد ، او را حلوا حلوا کرده و روی دست بلند می کنند!
نمونه ی بارز این دجالیت مسعود رجوی ، مهدی افتخاری بود ! همه در سازمان اورا می شناختیم ، آنقدر سیگار کشیده بود که سیبیل ها ، دندان ها و حتی پوست و گوشتش به رنگ سیگار در آمده بود! زمانی او فرمانده ی بزرگ پرواز و فرار زبونانه ی مسعود از تهران به پاریس بود! اما وقتی ذره ای به مخالفت با مسعود رجوی و سیاست های سرکوبگرانه اش برخاست ، رجوی او را به خاک مذلت نشاند! باغبانی و سبزی چینی بزرگترین مسئولیتی بود که به او سپرده می شد! بارها اقدام به فرار و درخواست به جدائی نوشته بود ! اما مسعود رجوی گفته بود ، فقط با مرگت از مجاهدین آزاد خواهی شد!
از کجا معلوم که صمد ساجدیان چنین نبود؟!
من 10 سال در مجاهدین دراسارت بودم ، الان هم با اشراف کامل به جنایات سالیان رهبران مجاهدین به اعضای در اسارت ، ایمان دارم که هرگز این اسیران به میل خود در شرایط سرکوب و خفقان فرقه نمانده اند . مسعود رجوی و مریم رجوی اگر راست می گویند ، یک روز نگهبانان سرتا پا مسلح و به قول خودشان ” سکوریتی های امنیتی” را از جلو درب اشرف 3 بردارند ، تا ببینند که یک مجاهد خلق هم ندارند ! دراردوگاه مخوف اشرف 3 در آلبانی که وضعیت عراق حاکم نیست! آن همه نگهبان مسلح به سلاح های خودکار و نیمه خودکار ، برای چیست ؟ برای چه کسانی است ؟
سران سازمان بیش از این خود را به راه آن حیوان نجیب نزنند! سر خود را از برف حماقت و جهالت خودساخته شان در بیاورند و ببینند که در دنیا چه خبر است ؟
ریختن خود بیگناهان در دهکده ی مانز و اردوگاه وزندان اشرف 3 ، بیش از این جایز نیست! اجازه بازدید از زندان های خود در اشرف 3 را به هیات های حقوق بشری بدهید و اجازه بدهید اسرای فرقه ازاد شوند ، دست از تجرد اجباری این اسرای نگون بخت بردارید، زندگی حق مسلم همه ی آن اسراء است … زنده باد آزادی ، مرگ بر غاصبان حق آزادی…
فرید

خروج از نسخه موبایل