طی تفسیری آبکی از اعتراضات آبان ماه گذشته ی قسمت محدودی از مردم ایران ، نشریات مجاهدین خلق چنین نوشته اند :
” توجه داشته باشیم که جریان قدرتمند مماشات دولتهای خارجی و شرکت‌های تابعه‌شان با ملایان، از موانع سرسخت و جانکاه پیش پای مردم ایران و پیشتازانشان در نبرد برای آزادی و حق معیشت بوده است. در سایهٔ همین مماشاتها رژیم … توانست در سوریه و عراق و لبنان و یمن، سیطرهٔ ایدئولوژیک و سیاسی پهن کند “.
این جریان قدرتمند خارجی چه کاری میکرد که مردم نتوانند برای تنگی معیشت شان دست به اعتراض بزنند؟این مشکلات معیشتی مردم مگر دلیل عمده ای جز تحریم های ظالمانه ی همین قدرت ها که می گویید، دارد؟!
مردم فهیم ایران خطر خارجی را همواره بر بالای سر کشورخود دیده ودرمواردی نخواستند که جو جامعه را برای خوشه چینی دشمنان خارجی که ما را بخاطر انقلاب 1357 که طی آن استقلال سیاسی خود را بدست آوردیم هرگز نبخشیده اند ،مورد خشم و انتقام قرار دادند. مردم ایران برخلاف شما هیچ نوع وابستگی را پذیرا نیستند و خودشان برای احقاق حقوق خود تلاش می کنند.
درمورد بقیه ی موارد باید ازشما پرسید که آیا منظور از پیشتاز خود شما هستید؟!
دراین صورت میتوان با قاطعیت کامل اظهار نظر کرد که مماشاتی اگر در کار بوده از جانب دول غربی و به نفع فرقه ی تروریستی صورت گرفته است .
مثلا اجازه داده شده که علیرغم صدها حکم جلبی که برعلیه سران جنایتکار شما توسط دادگاه های عراق صادر شده ، مانع انجام وظیفه ی پلیس بین الملل برای دستگیری و محاکمه ی آنها گردد و هزاران مورد فاحش نقض حقوق بشر در مناسبات شما را نادیده گرفته اند.
مسعود یا مریم حق این را دارند که از ابراز نظر آزادانه ی اعضای مجاهدین جلوگیری کرده و میتوانند برخلاف رسوم بین المللی همه ی آنها را دریک اردوگاه دربسته ودور ازنظارت نهادهای بین المللی ویا قوانین جاری کشور آلبانی وزمانی عراق نگه دارد وپاسخگوی هیچ بلایی نباشد که برسر این قربانیان آورده شده است.
کسی به رهبران سازمان نمیگوید که به چه حقی اعضاء را وادار میکند که بزبان مادری خود حرف نزنند!
خلع ید ازبابت تشکیل خانواده ومراوده با دوستان وخانواده های این اعضاء حق مسلم رجوی ها شناخته شده و…
بنابراین اگر مماشاتی درکار بود وهست، نصیب رهبری باند رجوی شده است.
دیگر اینکه ، در قلع وقمع داعشی که توسط آمریکا بوجود آمده بود وداشت به خود ارباب هم شاخ وشانه میکشید ، ایران نقش ارزنده ای ایفا کرد و کجای این کار مماشات بحساب میآید؟
دوباره :
” تا این‌جا معلوم می‌شود عظمت کاری که در قیام آبان ۹۸ صورت گرفت، این است که شهروندان به آگاهی تاریخی و تجربه‌های سیاسی در قبال کل حاکمیت رسیده … و اکنون پرسش نهایی این است که نمود و معنای این بلوغ چیست “؟
اگر شهروندان ایرانی به بلوغ سیاسی رسیده اند که کم وبیش هم اینطور است ، لابد به آباد وآزاد کردن کشورشان همت خواهند گذاشت ودشمنی بیشتری با مجاهدین خلق که خصم آشتی ناپذیر هرنوع آزادی بوده و درفکر احیای نظام برده داری خود درایران هستند ، خواهند داشت وآنگاه شما بیچاره تر ازاینی که هستید خواهید بود والبته گرمای پول تزریق شده ی عربستان بشما این فرصت را نمیدهد که به واقعیات پی ببرید!
بازهم :
” تعادل‌قوای سیاسی در بالا بین حاکمیت و سازمانها و گروهها ـ با محوریت سازمان مجاهدین خلق ـ جریان داشته است “.
سازمان ها وگروه های سیاسی واپوزیسیون ایران کم توانند وبا وجود این کم توانی ابدا وارد معامله با شمایی که وضع مالی درخشانی ناشی از حاتم بخشی های دشمنان مردم ایران دارید ، نمیشوند .
به نوشته ی فردی از کادرهای مهم یکی از سازمان های سیاسی که اتفاقا درنوشته های شما آمده توجه نموده وبدانید که مردم حیثیت شان را بخاطر دوستی با شما خراب نمیکنند :
” ابوالفضل محققی: از مجاهدین نمی نویسم….جریان سکت وبسته ای که در رسیدن به هدف خود ابائی از سینه زدن زیر پرچم کشور های دیگر ندارد. سازمانی که نوع نگاه وعمل آن بسته تر و مستبدانه تر از جمهوری اسلامی است “.
نوید
