مجاهدین و جریانات 5 دی

سلام خدمت دوستان عزیز خوانندگان سایت نجات . حتما که در جریان تحولات اخیر در ایران هستید و اخبار در اشکال مختلف به سمعتان رسیده است . بویژه بعد از گران شدن بنزین ، بخش قابل توجهی از جامعه به این تصمیم دولت اعتراض داشتند و به خیابان ها آمدند تا صدایشان را به دولتمردان برسانند .
به نظر من اعتراض به حقی هم بود ، بالاخره مشکلات معیشتی قشر متوسط به پائین جامعه حق بود و آنها بسیار نگران این تصمیم دولت بودند و فکر میکردند که این افزایش قیمت تاثیر روی سایر اجناس بویژه مایحتاج روزمره شان خواهد گذاشت و فشار زندگی چند برابر خواهد گردید .
در این وانفسا برخی فرصت طلبان و جیره خواران اجنبی خواستند از فرصت سوء استفاده کرده و اعتراضات مسالمت آمیز طبقه ضعیف را به اغتشاش و تخریب تبدیل کرده و به جامعه آسیب جدی وارد آورند . غارت اموال مردم از بانک ها و آتش زدن بانک ها ، آتش زدن پمپ بنزین ها ، اتوبوس ها و تخریب اموال عمومی در کوچه و مغازه ها و خیابان ها !
تمام این هایی که خدمت شما عرض کردم را میدانستید ولی نکته ای که حائز اهمیت است واکنش های فرقه رجوی و افکار پلیدشان بود زیرا فکر میکردند می توانند از آب گل آلود ماهی گرفته و به اهداف پلید خودشان برسند .
چه در ابتدای گران شدن بنزین که مستمر فتوای قیام و اعتراض و اغتشاش و آتش زدن و کشت و کشتار میدادند و چه در روز چهلم کشته های آبان ماه که قرار بود در روز پنجم دی ماه مجددا مردم به خیابان ها بریزند و به زعم و خیال های باطل خودشان کار را یکسره نمایند.
اما همگان دیدند که در روز پنج دیماه مصادف با چهلم کشته شدگان هیچ اتفاق خاصی نیفتاد و وعده های فرقه رجوی هم همچون گذشته خواب های پنبه دانه ای بود که تعبیر آن ” خنده حضار ” بود !
مردم ایران یک بار و برای همیشه دور فرقه رجوی خط باطل کشیده اند و این خط از زمانی شروع شد که در اثناء جنگ ایران و عراق فرقه تصمیم گرفت به عراق نقل مکان نماید و رجوی با دشمن خونی مردم ایران ” صدام حسین ” دست دوستی داد و قرارداد صلح امضاء نمود ! ( حال از جانب چه کسی خدا میداند ) .
اما از آن زمان به بعد دیگر قشری از مردم ایران که هوادار بودند حساب خود را تمام و کمال با فرقه رجوی که به اسم “سازمان مجاهدین خلق ایران” شناخته می شد بستند و بنام گروهک نفاق نامیدند ، زیرا عملکردهای خائنانه این گروه باعث افزایش کشته شدن فرزندان مردم ایران در جبهه های جنگ هشت ساله شد !
همکاری با صدام حسین و فرمانده هان جنایتکار صدام حسین ، دادن اطلاعات و مختصات حیاتی ایران جهت حملات موشکی و هوایی مهمترین عواملی بود که مردم ایران را بر آن داشت تا هر چند هم مخالف جمهوری اسلامی و سیاست های آن باشند ولی سمت فرقه رجوی نروند زیرا کسی و یا کسانیکه به آب و خاک کشور خودشان خیانت کنند هرگز توان اداره کشور را نخواهند داشت .
حتی در آن دوره ، بازماندگان نظام شاهنشاهی هم که در کشورهای خارج بویژه در آمریکا پخش و متواری بودند در این گردافشانی خیانت و خباثت رجوی شریک جرم نشدند و همراهی نکردند ، اتفاقا در خیلی مقاطع مختلف خط خیانت رجوی را مورد سرزنش قرار دادند و مرز سرخ خودشان با رجوی را ترسیم کردند .
بیشتر خواستم خدمت خوانندگان عزیز عرض کنم هر وعده ای که فرقه رجوی میدهد نیرنگ و فریبی بیش نیست بویژه برای کسانیکه در چنگال رجوی در آلبانی اسیر هستند. ( در کمپ آشوویتس رجوی موسوم به اشرف 3 ) ، به اسرای فکری و جسمی در دستان رجوی بگویم و سوال کنم هر چه در این چندین سال دیده یا شنیده اید بس نیست ؟ آیا بعد از این همه سال شنیدن دروغ های متهوع رجوی و اعوان وانصارش شما را خسته نکرده است ؟ آیا زمان آن فرا نرسیده که خودتان را تعیین تکلیف نمائید ؟
شخصا فکر میکنم زمان آن خیلی وقت است فرا رسیده که هر کسی خودش را تعیین تکلیف نماید و پی زندگی مطلوبش برود ولی دروغ های رجوی مجال نمیدهد و شما هم که با سیاست از این درخت به آن درخت فرجی ، گذر عمر میکنید ! باور کنید که در حال اتلاف عمر خودتان هستید و خانواده های بدبخت و بیچاره را سرگردان گذاشته اید . من به ایران آمدم و وضعیت را دیدم و خیلی حسرت خوردم و آرزو کردم که ای کاش زودتر از آن مناسبات جهنمی بیرون می کشیدم زیرا هم زندگی خودم را باختم و هم باعث شدم که در نبود من در این سالیان خانواده ام بهم بریزد .
به خود آئید و یک بار برای همیشه تصمیم قاطع بگیرید و فرمان زندگیتان را خودتان بدست گرفته و اجازه ندهید زندگی ربات وار به شماها تحمیل نمایند .
بخشعلی علیزاده

خروج از نسخه موبایل