مسئله برعکس آنست که مریم رجوی تصور کرده

باند مجاهدین خلق بدون توجه که ترور ناجوانمردانه ی سرلشکر سلیمانی سبب نزدیکی بیشتر قلوب مردم ایران شد ، نمیداند که این ترور جنایتکارانه وغیر قابل توجیه مردم ایران را بهم نزدیک تر ساخته و شناخت بهتری را نسبت به ماهیت حکومت آمریکا نصیب آنها کرده و این شناخت جدید منشآ آثار خیری برای ایران خواهد شد ، این واقعه – گرچه هرچقدر هم دردناک را – ضربه ی جبران ناپذیر به جمهوری اسلامی ایران ارزیابی کرده وبصورت خام خیالانه ای ، همه چیز را بنفع آمال ضدانسانی خود تفسیر کرده است.
دراین مورد ، مریم رجوی چنین گفته است :
” زمان خلع ید از ملایان در منطقه به ویژه در عراق و سوریه و لبنان و اخراج پاسداران از این کشورها فرا رسیده است. به این ترتیب عراق که پس از جنگ توسط آمریکا در سینی طلایی تقدیم رژیم آخوندی شده بود، از یوغ فاشیسم دینی آزاد میشود “.
مسئله برعکس آنست که مریم رجوی تصور کرده یا درصدد القای آن بوده !
مجلس عراق مصمم شده که برای خروج آمریکا ازعراق به رای گیری بپردازد و وضع سوریه طوری است که روزبروز موقعیت بشار اسد ومتحدان او بهتر و قوی تر میشود و صحبت از خروج نیروهای ایرانی که از وجهه ی قانونی برخوردار است ، تنها از دهان آدم مفلوک و ضد بشر وعاشق تروریزم مانند مریم رجوی بیرون میآید و نیروهای ایران تا زمانی که متحد ما – دولت قانونی بشار اسد – بدان احتیاج دارد ، با اقتدار تمام درآنجا میمانند!
صحبت از تقدیم عراق به حکومت ایران وآنهم توسط آمریکا شده و این سئوال را پیش میکشد که چرا این کار انجام شد و ارباب شما چرا به این کار دست زد و شما چرا بجای اعتراض به پابوسی او افتادید؟
قانون اساسی عراق توسط آمریکا بعنوان اشغالگر اصلی وعمده ی عراق نوشته شد و اگر خوب نبوده، چه ربطی به ایران داشته است وشما که اینگونه محیلانه برای مردم عراق دل میسوزانید ، چرا این مسئله را درتظاهراتی که به یمن بیکاری اعضای تان و پول دشمنان ایران برپا کردنش برای شما سخت نیست ، مطرح نکرده واعتراضی بدان نمیکنید؟!
شما از غیر قابل جبران بودن ترور سردار سلیمانی برای جمهوری اسلامی گفته اید ومنهم درجواب تان میگویم که جمهوری اسلامی در 7 تیر و8 شهریور 1360 بدست مجاهدین خلق و همکاری فنی سرویس های خصوصی غرب ، ضرباتی ده ها برابر متحمل شد و دیدید که جبران گردید.
استاد مطهری ها ترور شدند و باز جمهوری اسلامی توان تحمل انرا پیدا کرد و…
شهادت سردار سلیمانی هرچقدر هم جانکاه باشد ، جمهوری اسلامی وحتی خانواده اش با استفاده از پتانسیل های زیاد موجود، با این واقعیت تلخ کنار خواهند آمد وخواهید دید که زندگی روال عادی خود را خواهد داشت!
همانطور که این شادی های هیستریک و جنون آسای شما، دوام زیادی نخواهد داشت ، دولت ایران توان کوتاه کردن این ایام سوگواری وجدی تر شدن برای رسیدگی بیشتر به زندگی مردم را خواهد داشت و دراین مورد کافی است که شما چند صباحی صبر کرده و مردن تدریجی آرزوهای شوم خود را شاهد باشید!
ضمنا اگر مقرر است که انسان تا ابد زندگی زمینی نداشته باشد که چنین نیز هست ، سردار سلیمانی هم که سنی ازاو گذشته بود، شامل این قاعده میشد وچه خوشبخت بود که بجای گرفتار شدن به مرگ تدریجی و گرفتاردربستر بیماری، زندگی را قهرمانانه وداع گفت ولکه ی ننگ پاک نشدنی ای را بر دامان امپریالیزم تروریست وتروریست پرور بر جای گذاشت!
سعید