سال شمسی نشد، شاید سال میلادی مقبول بیافتد

از سال 1360 به این طرف، آقای مسعود رجوی رهبر فرهمند؟! هر سال را سال سرنگونی، اعلام می کند! اما به یک باره امسال این قضیه رنگ عوض کرد واز سال شمسی به سال میلادی استحاله شد !
این اولین تغییر در مواضع تکراری مسعود رجوی از سال 1360 است.
سی و هشت سال است که نوروز هر سال شمسی از طرف مسعود رجوی ، سال سرنگونی اعلام می شد! اما گویا رجوی به این نتیجه رسید که اگر از همان اول مبنا را روی سال میلادی می گذاشت ، یعنی اگر در ژانویه ، اعلام سال سرنگونی می کرد، خیلی وقت پیش ها بر مسند قدرت تکیه می کرد!
الان هم هواداران ناآگاه و مفلوک سازمان، جمله ی زیر را که از زبان مسعود رجوی نقل شده است ، در کوچه پس کوچه های اروپا دست به دست می کنند، بلکه فرجی حاصل شود! این هواداران انگشت شمار با سه انگیزه در کنار این فرقه جمع شدند:
1- پسر ، دختر ، پدر ، مادر ، همسر ، دختر خاله ، پسرخاله و… یا یک قوم و خویش دور در میان اسرای فرقه دارند، منتظرند آنها به حکومت برسند! شاید به اینها هم چیزی برسد!
2- فکر می کنند، اگر خود را به یک گروه مخالف بچسبانند، کیس و پرونده ی پناهندگی آنان اوکی شده و یا بیشتر محکم کاری می شود!
3- بخاطر خوردن یک وعده غذای گرم یا چند دلار کثیف ، تن به خواسته های سران این فرقه ی تروریستی می دهند و بعضا هم از بی هویتی در غربت، قصد دارند موجودیت خود را اعلام کنند!
واقعیت این است که ، سازمان مجاهدین خلق در اروپا و آمریکا حتی یک هوادار معقول و منطقی ندارد، اکثر کسانی که در تجمعات چند نفره ی سازمان اجیر می شوند، افرادی مسئله دار و مشکل دار می باشند. عده ای دچار مشکلات روحی فراوان شدند و از نبود عاطفه و روابط خانوادگی مدل ایرانی، افسرده شدند و در کنار این فرقه خود را مشغول می کنند تا بلکه تسکین یابند. اما از این نکته غافل هستند که این فرقه و رهبران آن یک درد هستند و نه درمان ! این تجربه سالیان اسارت ماست که با پوست و گوشت خود لمس کردیم که این سازمان برای مردم ایران و منطقه یک غده ی سرطانی و یک لکه ی ننگ تاریخی است ، هر چقدر از این سازمان فاصله ی بیشتری داشته باشیم ، حاشیه ی امنیت بیشتری خواهیم داشت.
با دوستی قدیمی که سرشناس است و سالهاست در هلند زندگی می کند در فیس بوک چت می کردیم، از موقعیت سازمان در اروپا سئوال کردم ، گفت :(ببخشید مجبورم عین کلمات او را تکرار کنم)، در اروپا کسی این ها را آدم حساب نمی کند! هیچ ایرانی با شرفی دور و بر اینها نمی رود، همانگونه که درایران منفور هستند ، در اروپا هم ایزوله هستند و سکت نامیده می شوند. حتی سیاسیون هم دور اینها خط کشیدند و آنها را تمامیت خواه و دیکتاتورمی دانند.
الان من نمیدانم این سکتاریست ها ، دلشان به چه خوش است؟
البته بیشتر از هر کسی خود این فرقه ای ها می دانند که چه افرادی هستند، دستگاه دروغ و فریب مجاهدین تبدیل به یک بنگاه اقتصادی شده است . منافع مادی در بین مسئولین مجاهدین حرف اول را می زند. همه ی مبارزه ی مجاهدین یک بازی کثیف با عمر صدها انسان است که در طمع کسب قدرت سیاسی برای منافع اقتصادی جان می کنند، اما نمی دانند که با سوابق وطن فروشی و نوکری برای سران سلطه ، حتی در ظاهر هم که شده به کرسی های سیاسی نخواهند رسید!
سال میلادی هم یک بازی جدید از سوی سران فرقه است که قصد دارند چند صباحی هم اینطور امورات ننگین خود را سپری کنند، ما صبرمان زیاد است ، این سال میلادی که تمام شد ، از طرف مسعود خواهند گفت که منظورش سال میلادی بعدی بوده است ! چهل سال با سال شمسی مردم را سرکار گذاشت ، چند سال دیگر هم با سال میلادی این کار را خواهد کرد!
سالی که نکوست از بهارش پیداست! اگر قرار بود مسعود رجوی کاری بکند، در همان سال 60-59 کاری کرده بود و یا حتی قبل تر با بنیانگذاران صدیق سازمان اعدام شده بود ، رهبری که اولین کارش بدر بردن جانش باشد ، یک شیاد و فرصت طلب است که از رهبری فقط ادعایش را دارد، او بی مایه وحقیر است واساسا مسعود رجوی از همان ابتدا مرد این میدان نبود …
فرید

خروج از نسخه موبایل