چرا جریان فرار از مجاهدین بعد از سقوط صدام، بلاوقفه ادامه دارد

به دنبال اعلام جدائی رسمی رضا اسلامی از فرقه تروریستی رجوی، سران فرقه از موضع ضعف و فلاکت به این موضوع واکنش نشان دادند. واکنشی که خود بیان می کند در این فرقه هیچ اصول و حقوقی وجود نداشته و نشان دهنده علت روند بی پایان و تسریع شونده، ریزش نیرو و جدایی از این فرقه ضد انسانی است.

در این واکنش زبونانه سران فرقه تروریستی رجوی چند نکته برجسته می شود:
اولاً – سران فرقه که تا هنگام حضور هر فرد در فرقه، برای سوء استفاده های تبلیغی و خود نمایی برای اربابان برای دریافت پول های بیشتر، اعضای فرقه را گوهرهای بی بدیل می خوانند، از عنوان «اسیر جنگی» برای آقای اسلامی استفاده می کنند تا شاید به خیال خام خود مقام او را نازل کنند. اما همین اقدام نشان می دهد که دیدگاه رجوی ها و دیگر سران این فرقه تروریستی نسبت به انسان ها چقدر استثماری است و تا چه حد بین انسان ها تفاوت قائل می شوند و شعار مساوات و برابری یک دروغ برای بزک کردن چهره شان است.

دوماً – در این فرقه برخلاف تمام شعارهایی که در بیرون می دهند تبعیض موج می زند و منجمله به کسانی که از اردوگاه های جنگی عراق با فریب و وعده های دروغین به فرقه آورده شدند به عنوان یک اسیر جنگی نگاه شده و بیش از این برای آنها ارزشی قائل نیستند.

سوماً – در قسمتی از واکنش فرقه نسبت به جدایی آقای اسلامی چنین آمده است : ” به او بارها گفته‌شده بود که اگر توان ادامه مبارزه را ندارد سراغ زندگی شخصی خود برود ولی او خواستار ماندن در تشکیلات مجاهدین شده بود.”
اگر چنین است که می گوید و افراد برای ماندن در فرقه مجبور نیستند، چرا جریان فرار و جدایی از فرقه بعد از سقوط صدام، بلاوقفه ادامه دارد و در این مدت نه تنها متوقف نشد، بلکه هر روز بر شدت آن افزوده هم شده است؟
تقریباً درواکنش به افشاگری های تمام جداشدگان، رجوی و سران دروغگوی فرقه اش، این متن را بکار برده اند که گویا بودن در فرقه اجباری نیست و نه تنها اجبار نیست، بلکه اعضای بریده با فشار و اصرار خودشان در فرقه می مانند!!! حال سوال این است که فرقه شما چه نیازی به اعضای بریده دارد که به گفته خودتان بارها و بارها گفته اند که بریده اند ؟ نکند موضوع معکوس است و شما راه های خروج را بسته اید و به همین دلیل اعضا برای رها شدن دست به فرار می زنند؟

چهارماً – سران فرقه نوشته اند ” وی [آقای رضا اسلامی] بر روی دریای خون از لیبرتی به آلبانی منتقل‌شده بود”.
اگر یک عضو ساده به گفته خودتان به او به چشم یک اسیر جنگی نگاه می کردید و بارها هم گفته بود که می خواهد برود، بر روی دریای خود به آلبانی منتقل شده است، رجوی و دیگر سران فرقه به چه قیمت از عراق گریخته و تاکنون جان بدر برده اند؟ چه کسانی باعث ریختن این همه خون در این چند دهه شده اند و برای ریختن خون بیشتر اصرار می کردند، اما خودشان همیشه از صحنه های خطرناک دور بوده اند؟ غیر از رجوی ها و دیگر سران فرقه تروریستی اش؟
پنجماً – اعلام جدایی آقای اسلامی نه شروع یک جریان و نه پایان آن است، این جریان تا فروپاشی کامل فرقه تروریستی رجوی ادامه خواهد داشت. فرقه ای که رهبرش در سوراخ موش جا خورده و از حول حلیم و به پشتوانه جنایت ترامپ و پمپئو جرات کرده سری از سوراخ موش در آورد ولی بلافاصله باز از ترس پنهان شده است . برای ما جدا شدگان افتخار بزرگی است که از این فرقه تروریستی جداشده ایم.
صالحی

خروج از نسخه موبایل