حمایت دلاری

خوش باوری های کاذب

دروغ، دروغ و باز هم دروغ
سلام دوستان، امیدوارم که ایام خوبی را پشت سر گذاشته و پیش روی داشته باشید.
در روزهای اخیر یکی از روزنامه های اسپانیایی دست به افشاگری زد که همگان را غافلگیر نمود. روزنامه “ال پائیس” یکی از معتبرترین روزنامه های مادرید است که در اسپانیا روزانه چاپ می شود.


این روزنامه در یکی از شماره های اخیرش می نویسد:
«سازمان مجاهدین خلق هر ساله گردهمایی های بزرگی برگزار می کند که در آن “ویدال کوادراس” (نماینده سابق اسپانیا در پارلمان اروپا) بیش از ١۵ بار به عنوان سخنران این گردهمایی ها شرکت کرده است. در این گردهمایی ها همچنین میهمانان دیگری از اسپانیا همچون نخست وزیر پیشین اسپانیا “خوزه ماریا ازنار” و “خوزه لوئیس رودریگز زاپاتِرو” و معاون سابق نخست وزیر اسپانیا “ماریا ترزا فرناندز دو لا وِگا” حضور داشته اند.»

تا اینجای موضوع چیز عجیبی وجود ندارد و حتی می تواند طبیعی هم جلوه کند. بالاخره بال تبلیغاتی فرقه فعال است و در حال جمع آوری حمایت و پشتیبانی از حرکت هایی که خودشان در سطح بین المللی دارند، می باشد. اما موضوع از آنجایی جالب می شود که این روزنامه نحوه حمایت و چرایی حمایت نمایندگان مردم اسپانیا را از فرقه رجوی برملا می نماید.

این روزنامه همچنین می نویسد:
«براساس تحقیقات به عمل آمده از رابطه سازمان مجاهدین خلق با نمایندگان اسپانیایی، این گروه نه تنها ۸۰ درصد از مخارج کارزار انتخاباتی “وُکس” در انتخابات سال ۲۰۱۴ پارلمان اروپا، بلکه مخارج روزمره این حزب راست افراطی نظیر مخارج حفظ و نگهداری مقر این حزب در مادرید، حقوق کارکنان حزب، هزینه درمان “سانتیاگو اباسکال” رئیس حزب در آن زمان، خرید مبلمان دفتر، کامپیوترها و … را تأمین کرده است. (چه حاتم بخشی هایی؟)»
بر اساس تبادلات بانکی فاش ‌شده از سوی روزنامه ال پائیس، می ‌توان فهمید که مبالغ ذکرشده نه مستقیماً از سوی فرقه تروریستی رجوی، بلکه به ‌واسطه اعضایش که در سرتاسر جهان پراکنده ‌اند به حساب “وُکس” واریز شده است.


این حاتم بخشی های رجوی تمامی ندارد. هر چند خیلی ها می دانند و یا می دانستند که این حمایت های نمایندگان اسپانیایی نه به خاطر مریم رجوی یا مسعود رجوی، بلکه به خاطر پول های کلان در این بین است و گرنه کسی نمی آید مجانا حمایتی بکند که ممکن است موجودیتش در خطر باشد.
این یک وجه قضیه است که خدمت شما عرض کردم. حالا می خواهم به وجه دیگر موضوع که مربوط به داخل تشکیلات فرقه است بپردازم. این اقدامات سراپا دروغ و مسخره در داخل فرقه رجوی این طور وانمود می شود که نمایندگان حامی از مقاومت، فعالین حقوق بشری هستند که به خاطر رضای خاطر خدا و وجدانشان تلاش می کنند و می آیند و از مریم رجوی با لبخند و سلام و احوال پرسی یاد کرده و حمایت می کنند. گویا که وی فرشته نجات بشریت است. در سخنرانی هایشان چنان به او بال و پر می دهند که هر شنونده ای متعجب می شود که این حرف ها چقدر شاعرانه و زیبا و رمانتیک هستند. ناخودآگاه می بینی باعث کلی شور و شوق و انگیزه می شود که انگار فرقه رجوی در دنیای انسانی و سیاسی هماوردی ندارد و هر کس که ذره ای وجدان داشته باشد قطعاً از آن ها حمایت خواهد کرد.
این گونه است که من و امثال من که روزگاری در مناسبات فرقه رجوی بودیم این طور برداشت می کردیم که “شخص مریم رجوی” دارای یک کاریزما است که هر کسی در یک سلام و احوال پرسی با وی باشد، شیفته او شده و مفت و مجانی می آید و در تمام مجالس و همایش های او شرکت کرده و یک سخنرانی داغ هم نثار هواداران فرقه نموده و بعد پی کارش می رود و تا همایش بعدی و یا دعوت دیگری که از او به عمل آید از دور برای فرقه دست تکان می دهد.
به راستی که اکنون این حرکات موذیانه رجوی را بهتر می بینم. هر روزی که از این چاهی که در آن بودم بیشتر بیرون می آیم و فاصله می گیرم، بیشتر به عمق لجنزار آن پی می برم و می فهمم که واقعاً اساس این فرقه بر بنیاد دروغ نهادینه شده است و یک روده راست در شکم این فرقه یافت نمی شود.
هر کاری که می کنند را وقتی بررسی می کنیم، در آخرش به این می رسیم که دروغ و دروغ و باز هم دروغ بوده است.
هر حمایتی که از این فرقه انجام گرفته یا می گیرد یا خواهد گرفت فقط و فقط به خاطر دلارهایی است که خرج می کند. وگرنه چیز دیگری نیست و هر موضوع دیگری صرفاً توهم می باشد.
بخشعلی علیزاده

خروج از نسخه موبایل