مریم رجوی را بهتر بشناسیم – قسمت چهارده

در ادامه ی خزعبلات جزوه ای که در مدح مریم رجوی تهیه شده ومن به بررسی اجمالی محتوای آن پرداخته ام ، از زبان مریم چنین نقل شده است :
پنجمین و مهم‌ترین نشانه دوران سرنگونی این است که آنچه آخوندها از آن می‌ترسیدند، به‌دست آمده و آن پیوند میان خشم محرومان و ستم‌زدگان با مقاومت سازمان‌یافته است “.
هیچ پیوندی بین محرومان جامعه و مجاهدین خلق که تصادفا یکی ازدشمنان سرسخت آنهاست ، بوجود نیآمده است. بین تمام پژوهشگران و سیاستمداران و نویسنده ها در این مورد اتفاق نظر وجود دارد که مجاهدین هیچ پایگاه اجتماعی در بین ملت ایران ندارند. نقطه ی مشترک طیف های مختلف مردم ایران با هر سلیقه ی سیاسی تنفر از گروه مجاهدین می باشد. مردم هیچ گاه خیانت های شما را نسبت به خود فراموش نمی کنند. به عکس خود شما هستید که دیگر جایگاهی حتی در ذهن ملت ندارید و اصلا به حسابتان نمی آورند. تنها و تنها خیانت شما در زمان جنگ ایران و عراق و همکاری تان با صدام حسین کافی است که هر ایرانی آزاده ای از شما متنفر باشد دیگر بماند تلاش بی وقفه تان برای راضی کردن اربابان امریکایی تان برای تحریم های بیشتر و جنگ افروزی  و کشت و کشتار .

درادامه :
صنعت آلترناتیوسازی مجازی و مونتاژ در بازار سیاست البته با کپی‌چسبان، این روزها رونق یافته است، که این‌ هم از علائم دوران پایانی رژیم است. اما مسأله این است که چگونه می‌خواهند این رژیم را زمین بزنند؟... “.
دراینجا کسی دنبال آلترناتیو سازی های مسخره ومجازی نیست واین کار درآمریکا انجام میگیرد وشامل استفاده از جناح راست ملی مذهبی ها ، طرفداران ایجاد شرایطی درایران که به تشکیل کشور ” اسرائیل بزرگ ” کمک کند ، سلطنت طلبان و باند رجوی میباشد.
بدبختی بزرگ شما دراین آلترناتیو تراشی های امپریالیزم آنست که بخاطر ضعف مزمن پایگاه اجتماعی ، درته صف قرار دارید و آه وناله های مریم ازاین بابت است!

همچنین :
در این ۴۰سال، مدعیانی که اهل قیمت‌ دادن نبودند، همه، شانس خود را آزمودند. ولی واقعیتها و تجربه‌ها، نشان داده که این رژیم تاریک و سیاه، نه استحاله و اصلاح می‌شود. نه سبز و مخملی “.
شما درامتحان کردن شانس خود که ده ها بار امتحان کرده وشکست خورده اید ، رکود دار هستید .
ضمنا خواست مردم کم برخوردار ، در راستای سرنگونی چه ازطریق انقلابات مخملی وچه قهر آمیز نیست و صرفا متوقع برآورده شدن درخواست هایشان با توسل به قوانینی که حامی آنهاست ، هستند.

همینطور :
سرنگونی این رژیم، لاجرم قیمت می‌خواهد. صداقت و فدا می‌خواهد. سازمان و تشکیلات و جایگزین مستحکم سیاسی می‌خواهد. کانون شورشی می‌خواهد و ارتش آزادی. درعین‌حال، چنان‌که مسعود رجوی در جمع‌بندی قیام دیماه گفته است: ما رقیب کسی برای رسیدن به قدرت نیستیم. و قطعاً کسی هم رقیب مجاهدین در مسیر صدق و فدا و پرداخت‌ کردن نیست “.
درست است.
دست زدن به هرکار کوچک وبزرگ ، هزینه های مناسب وخاص خود را دارد.

اما صحبت دراینجاست که یک جریان ضدملی که اعضایش را قلعگی کرده وارتباط آنها را با جهان خارج قطع نموده ، تشکیلات منسجم وقدرتمند نیست.
قدرت درداشتن طرزتفکر درست ومردمی وزندگی کردن با مردم است که مجاهدین خلق ازاین خصیصه برخوردار نیستند و شنیده اید وشنیده ایم که انقلاب کار مردم است ونه کار یک جریان فرقوی جدا ازمردم.

بنابراین هنوز شرایط انقلابی کافی ولازم درایران وجود ندارد واگر هم زمانی وجود پیداکند، ربطی به تشبثات رجوی ضدانقلاب وانحصار گر نخواهد داشت وچه بسا ازداشته های فعلی اش هم محروم کند!

مجددا :
مقاومت ایران از ۱۶سال پیش با تصویب طرح جبهه همبستگی ملی برای سرنگونی استبداد مذهبی اعلام کرده حاضر به همکاری با همه نیروهای جمهوری‌خواهی است که به نفی کامل رژیم ولایت فقیه التزام دارند و برای یک ایران دموکراتیک و مستقل و مبتنی بر جدایی دین از دولت مبارزه می‌کنند “.
شما هیچگونه التزام منطقی در مورد عدم سوء استفاده از مذهب بنفع سیاست ازخود نشان نداده ودیگران ازاین بابت توجهی به فراخوان های شما نمیکنند.
شما با طرز تفکر سیستم برده داری ، قادر به کمک به برقراری جمهوری نیستید و در عوض مقابل آن قرار دارید.
شما اگر اعتقادی به دموکراسی داشتید، آنرا دروهله ی اول درتشکیلات خود برقرار مینمودید که نکرده ونشان دادید بحد افراطی مستبد وانحصار طلب تشریف دارید!

” در این مسیر،‌ اولین گام، انتقال حاکمیت به مردم ایران است. با اتکا به‌همین مردم و پایگاه مردمی است که می‌توان از هرج و مرج و ناامنی بر حذر ماند و می‌توان تمامیت ایران و ایرانی را حفظ کرد و سرافراز نگهداشت “.
این امر خیر، قرار است بدست چه کسی انجام گیرد؟
بدست شمایی که ازعزیزترین افراد خود درهمه ی امور خلع ید وسلب مالکیت کرده اید؟
شما اگر اعتقادی به تکیه به مردم داشتید ، این اعتماد را حداقل به اعضای تشکیلات خود نشان میدادید ونشان نداده وثابت کردید که دروغگویی بیش نیستید!
ضمنا، ایرانی با تمامیت ارضی ، شما را مانع تداوم این تمامیت دانسته و همکاری با شما که بعنوان یکی ازادوات حقیر دولت پیش بینی شده ی ” اسرائیل بزرگ ” هستید واین امر درتضاد کامل با حاکمیت مردم وتمامیت ارضی ایران قرار دارد!

وبالاخره :
سود اساسی رژیم، همواره در این بوده و هست که توانایی این مقاومت و این جایگزین را انکار و از مماشات‌گران در غرب برای سرکوب این جنبش استفاده کند.بنابراین در رابطه با ایران، تا وقتی موضوع مقاومت و حق مقاومت و به‌رسمیت شناختن این مقاومت، وارد معادلات نشده، نمی‌توان خسارتها و ضربات سیاست مماشات با فاشیسم دینی را جبران کرد “.
دنیای غرب بغیر ازاینکه بشما پایگاه وپناه داده وامکان تبلیغات شبانه روزی برایتان فراهم کند، چه بدی بشما کرده است ؟!
توقعات بیجا وغیر عملی از غرب دارید و معنی ساده ی آن عبارت ازاین است که بدون راضی شدن به زحمت شما، حاکمیت ایران را بدست شما بسپارند!!!
آیا خواست شما ازغرب دایر براینکه شما را برسمیت بشناسند ، چیزی جز تحویل مراکز دیپلماتیک ایران بشماست؟
هم معادلات جهانی این موضوع را هضم نمیکند وهم بدون اذن مردم ایران ، غرب جرات انجام چنین کار خطیری را ندارد!
صابر
ادامه دارد…

خروج از نسخه موبایل