مسعود خان خود را نوک پیکان تکامل می دانست

مصاحبه با سیروس غضنفری - قسمت سوم

آینده سازمان :
همیشه مسعود خان بعد ازهر فضاحت سیاسی می‌کوشید با انقلاب ایدئولوژیکی با انتقال هواداران و زندانیان سیاسی به عراق، مدعی تحرک‌ در بدنه‌ی مجاهدین به دلیل وقوع انقلاب ایدئولوژیک شود .
بعداز عملیات فروغ جاویدان که یک شکست کامل نظامی مسعود خان بود برای تشویق بدنه ی مجاهدین ، زندانیان آزاد شده درایران را وارد اردوگاه های عراق کرد.
مسعود درآن زمان نشست های تنگه وتوحید ونشست 5 روزه برپا کرد. همان زمان تشکیل نمایشی دانشکده‌ آموزش های ترتیب داده شد تا با آموزش به نفرات یکی ازدلایل شکست خود را درنبود آموزش نظامی کافی به مجاهدین وانمود کند.
دراین شرایط بودیم که مسعود خان انقلاب دیگری خلق کرد تا جلوی ریزش و انشعاب گرفته شود . یعنی با طلاق اجباری مشکل درونی را با سرکوب حل کرد.
حالا سازمان دریک بن بست کامل است چرا که درحال حاضر در آلبانی وضعیت سیاسی تعریف شده برای آینده خود ندارد و برای حفظ نیروهای تحت کنترل خود ماه ها نشست های مغز شویی های فریبنده برگزار می کند تا بتوانند حداقل نیروها را درآن کمپ حفظ کند .
مخاطب پیام های پی درپی مسعود خان خلق قهرمان نیست . او برای آکتیو نگه داشتن اسیران درحصار خود این پیام ها را میدهد. چرا که خواسته ملت چیز دیگری ست که درپیام های مسعود ومریم وجود ندارد و به همین خاطر همان خلق قهرمان این عناصر را کارت سوخته می دانند.
من الان حدود 16 سال است درایران زندگی می کنم و گاه پیش آمده درجمع های بزرگ وکوچک بحث های سیاسی درگرفته. وقتی از سازمان صحبت شده اطرافیان با واژه سازمان مجاهدین مثل یک گروه وابسته وفاشیست برخورد میکنند.
درعمل کسی می تواند از خواسته ملت صحبت کند که خود دربین این ملت با خواسته های معقول باشد. و الا با انتشار دروغ در رسانه های بداقبال و شبکه های مجازی نمی تواند خود را رهبر آینده ایران بداند.
سازمان مجاهدین به رهبری مسعود و مریم منفور خانواده ها است. چون دراین مدت طولانی تجارب تلخ ودرعین حال گرانقدری از نحوه ی برخورد سازمان با خود، فرزندان آنها ومنافع ملی کشور دارند.
مسعود خان خود را همیشه نوک پیکان تکامل و تصمیم های اصلح در جریان تکامل اجتماعی ، سیاسی ونظامی می دانست.
و مریم ذهن او را به نفرات دیکته می کرد تا قبول کنند که همه‌‌چیز و همه کس می‌بایستی در پای (مسعودخان ) و منافع‌ شخصی‌اش قربانی شود تا او به عنوان یک رهبر اصلح بتواند تاریخ مبارزات اجتماعی بشر را پیش ببرد و بر اساس رهنمود‌های قرآنی؟؟!! به سرمنزل مقصود رسانده و جامعه بی طبقه توحیدی را بنا کند.
درهمین راستا بود که مریم به ما ها نوید بهشت را با انتخاب رهبری مسعود می داد که بعداز مرگ اگر درآن دنیا سوال کردند ما فقط یک وظفیه داریم که بگوییم رهبر عقیدتی ما مسعود است تا راه بهشت را به ما نشان دهند.
چنانکه مرسوم است، این گروه تلاش خواهد کرد که درآینده همان شکست ها را با پول های عربی وغربی برای سازمان و رهبری کننده آن پیروزی جلوه دهند که در عالم واقعی معنایی ندارد.
پایان

خروج از نسخه موبایل