این روزها فرقه رجوی در سایت های خود باز هم سعی کرده خاطرات جنایات خود در سرکوب انتفاضه مردم عراق که ازاسفند ماه سال 69 شروع وتا چند ماه بعد از آن ادامه داشت را مجددا تحت عنوان عملیات به اصطلاح تدافعی مروارید لاپوشانی کند. اما واقعیت امر چی بود؟!
صدام طی سالیان حکومت ظالمانه درعراق، هر ندای مخالفی را بشدت سرکوب می کرد. دولت های غربی و آمریکا نه تنها حاضر به شنیدن صدای اعتراض مردم عراق نبودند بلکه همه جانبه از حکومت بعثی صدام حمایت هم می کردند بخصوص وقتی همین صدام به خاک ایران حمله و جنگی 8 ساله را برمردم ایران تحمیل کرد بازهم با تجهیز کردن ادوات جنگی ازاو حمایت کردند . جنگ 8 ساله علیه ایران که تمام شد صدام مغرور ازکنترل اربابانش خارج واینباربه خاک کشور کویت که تحت حمایت آمریکا بود حمله کرد. اربابان صدام سعی کردند با اقدامات محدود نظامی اورا گوشمالی و مجددا وادار به تمکین کنند. این بود که درزمستان سال 69 ماشین جنگی صدام را که خود آنها ساخته بودند را با بمباران ، تخریب و باعث تضعیف ماشین جنگی صدام شدند. تضعیف هیبت دیکتاتور عراق فرصتی به مردم ونیروهای معارض عراقی درشمال وجنوب داد تا برای همیشه بساط دیکتاتوری او ازعراق را جمع کنند. لازم به ذکر است چون آن زمان سرنگونی صدام دردستور کار آمریکا ومتحدانش نبود هیچ کمکی به نیروهای معارض عراقی نکردند .
دراین زمان رجوی که بقای خود وفرقه اش را در حفظ حکومت صدام می دید وازطرف دیگر بخوبی نیروهایش توسط ارتش عراق تجهیز وآموزش دیده بودند به یاری ارتش ازهم گسیخته صدام شتافت تا همچنان حکومت صدام پابرجا بماند. رجوی با این توجیه فریبکارانه که رژیم ایران و گروههای عراقی قصد نابودی فرقه اش را دارند بخشی از نیروهایش را درمنطقه شمال وبخشی را هم درجنوب عراق و یگانهایی را هم در ورودی بغداد مستقر کرد.
وی طی پیامی به فرماندهان فرقه اش دستور داد حداکثر برخورد تهاجمی درمقابل گروههای معارض عراقی داشته و هیچگونه ملاحظه ای برای برخورد با آنها نداشته باشند . رجوی شیاد اسم سرکوب انتفاضه مردم و گروههای معارض عراقی را به اصطلاح عملیات تدافعی مروارید نامید.
نیروهای فرقه به همراه گارد ریاست جمهوری صدام درسایه سکوت و بی عملی نیروهای ائتلاف ازهیچ جنایت و بی رحمی در حق مردم عراق و سرکوب انتفاضه آنها فروگذار نکردند. این موضوع را فقط شاهدانی که درجریان عملیات به اصطلاح تدافعی فرقه تحت عنوان مروارید بوده و بعدا جدا شدند می توانند گواهی دهند که عملیات مروارید نه تدافعی بلکه حمله وسرکوب معارضان عراقی درهماهنگی با صدام بود ، همه انها شاهد بودند که
بنا به دستور رجوی نیروهای فرقه خانه های مردم درشهرهای توزخورماتو و سلیمان بک را برسرشان خراب می کردند.
هیچوقت این صحنه فراموش نخواهد شد که زن عراقی درشهر سلیمان بک، وقتی دید تانک های فرقه به سمت خانه ها شلیک می کنند با التماس دادوفریاد می زد “شلیک نکنید که دران خانه زنی باردار با چند بچه کوچک هستند” ویا درسه راهی کفری کلار وقتی مینی بوسی که تعدادی ازمردم عادی را جابجا می کرد بنا بدستور فرمانده صحنه مورد هدف توپ 23 میلیمتری ضدهوایی قرارگرفت همه آنها کشته شدند ،
یا آنجائیکه افراد مجروح شده اکراد عراقی را زیرشنی نفر برزرهی می گرفتند از یادم نمی رود.
مهدی ابریشمچی از فرماندهان درنده خوی فرقه در ورودی اشرف افراد اسیر شده اکراد را با مشت ولگد تحویل نیروهای عراقی می داد بطوریکه شنیدم بعدا همه انها تیرباران شدند .
آری فرقه رجوی هرسال در فروردین ماه با یادآوری خاطره اقدام جنایتکارانه خود درسرکوب انتفاضه مردم عراق در سال 69، می خواهد آن را بعنوان عملیات تدافعی مروارید درافکار عمومی جا بیاندازد. همچنین سران فرقه درشرح وقایع ان زمان با کلی تعریف وتمجید ازخود می گویند که رژیم ایران می خواست ما را نابود کند اما ما آنها را شکست دادیم. الان این قدرت نمایی پوشالی آنها دیگر دردی از دردهای لاعلاج فرقه دوا نمی کند ذکر نکته آخر اینکه هرچه ازآن وقایع فروردین 69 فاصله می گیریم اسناد ومدارک تازه ای ازجنایات فرقه رجوی درسرکوب انتفاضه مردم عراق عیان می شود .
حمید
