سخنی جالب از سخنگوی مجاهدین!

رجوی سرودی را که قبل از تولدش ساخته شده، به نام خود ثبت کرد

در میان اپیدمی ویروس کرونا و جهانی شدن این عارضه، ملت های جهان به انواع مختلف در حال جنگیدن با این پدیده شده اند و در این رابطه مردمان جهان از سربازان خط مقدم این نبرد به انواع مختلف و متنوع تقدیر می کنند.
در همین رابطه مردم ایران نیز روزانه در صفحات مجازی و یا غیر مجازی از سربازان خط مقدم خود قدردانی می نمایند. اخیرا مردم غیور در استان کرمانشاه دست به یک ابتکار عالی زدند و به پیشنهاد عناصر سپاه پاسداران دست به خواندن سرود «ای ایران» زدند. بعد از اینکه مردم قهرمان کرمانشاه توسط یک هماهنگی عالی توسط ارگان های دولتی و امنیتی دست به یک کار جالب زدند و سرود را به صورت دسته جمعی در محله هایشان خواندند، از سربازان خط مقدم خودشان تقدیر بعمل آوردند.
اما در این میان، فرصت طلب و موج سوار قهار یعنی جناب مسعود رجوی به صحنه آمد و سریع این داستان را تلاش کرد به سود خود مصادره نماید! چرا چون طوری القاء کرده بود که گویا این سرود ساخته و پرداخته او و فرقه تبهکارش می باشد.
در همین رابطه نگاهی به موضع گیری های اخیر رجوی نمائیم؛ وی گاهی به گور می رود و گاهی از گور خارج می شود و سخنانی را بلغور می کند. او بعد از این حماسه جالب مردم کرمانشاه این گونه قرقره کرد که: جای خوشوقتی است که کانون‌های شورشی سرانجام حکومت را وادار کردند به خواندن سرود«ای ایران»
تفسیر این جمله یعنی اینکه گویا این سرود متعلق به فرقه رجوی بوده و ناگهان از طرف مردم ایران این سرود پذیرفته شده و بعد به صورت قاچاقی خوانده شده که باعث خوشنودی حضرتش گشته است.
ابتدا نگاهی به تاریخچه این سرود بیندازیم و ببینیم که این ترانه سرود توسط چه کسی ساخته و سپس خوانده شده است، که توسط رجوی سعی در مصادره اش شده است .
اول که «ای ایران» اسم یکی از مشهورترین سرودهای ملی میهنی ایران، ساخته روح‌اله خالقی است که در ۲۷ مهرماه ۱۳۲۳ اجرا و به ثبت ملی رسیده ‌است. یعنی قبل از متولد شدن جناب رجوی و به وجود آمدن فرقه اش می باشد.
دوم که پیشینه این ترانه به دوران جنگ جهانی دوم در ایران بازمی‌گردد. در سپتامبر ۱۹۴۱، متفقین ایران را اشغال کرده‌بودند. ایده این شعر از دیدن وضعیت اسفبار کشور، بخصوص اهتزاز پرچم متفقین از پادگان استرآباد به شاعر الهام شد. روزی حسین گل گلاب در راه ملاقات با آقای خالقی در خیابان شاهد درگیری دو افسر ایرانی و انگلیسی بود که در آن وضع افسر اجنبی به افسر ایرانی که درجه بالاتری نیز نسبت به آن داشت سیلی میزند و سرباز ایرانی به خاطر شرایط وقت که ایران در اشغال متفقین بود هیچ کاری نمی کند. گل گلاب با دیدن این صحنه با چشمانی اشکبار به دیدار خالقی می رود و جریان را بازگو می کند. او می گوید شعری خواهم گفت تا ایران و روح ایرانی در آن زنده ماند. خالقی نیز می گوید که من آهنگ آن را تنظیم میکنم، و بنان که آنجا بود نیز می گوید من هم شعر را خواهم خواند.
سپس گل گلاب همانجا روی تکه کاغذی شروع به کار می کند و پس از چند ساعت شعر آماده است و خالقی تنظیم آهنگ آن را طی چند روز آتی آماده می کند.
سوم ، همانطورکه ذکر شد، نخستین اجرای آن در ۲۷ مهرماه ۱۳۲۳ در تالار دبستان نظامی دانشکده افسری با صدای غلامحسین بنان در خیابان استانبول دو شب متوالی برگزار شد. سرود «ای ایران» آنقدر اثر کرد که شنوندگان تکرار آن را خواستار شدند و سه بار تجدید شد.
بسیار خب، دوستان تا اینجای کار همانطور که ملاحظه می فرمائید، هیچ اثری از این نیست که این ترانه سرود متعلق به شخصی و یا گروهی و یا سازمانی و یا فرقه ای باشد. چند فرد میهن پرست در مقابله با اشغالگران وطن دست به تولید آن زده و نهایتا اجرا کردند. در اجرایشان هم به شخصی و یا گروهی و یا کسان دیگری ترانه سرودشان را اهداء نکردند زیرا این ترانه سرود متعلق به کشورشان ایران بود و نه هیچ کس دیگر. شاید که در آن زمان حس می کردند که تعدادی فرصت طلب سر و کله شان پیدا خواهد شد که کار میهن پرستانه شان را بخواهند مصادره نماید.
بیشتر قصدم این بود که بنگرید که رجوی فرصت طلب چگونه می خواهد با یک تیر دو نشان بزند، یکی اینکه اینگونه وانمود نماید که این ترانه سرود متعلق به فرقه جهنمی او می باشد دوم اینکه وانمود نماید که تعدادی اوباش و مزدور او به نام کانون های شورشی ملت ایران را وادار کرده اند که این ترانه سرود خوانده شود.
باورکنید که آدم از این واکنش های احمقانه رجوی بغض می کند و نمی داند که چه بگوید . ولی خب شکر خدا که به یمن تکنولوژی و تاریخ ثبت شده در دل آن می شود به حقایق پی برد و فهمید که مثلا این ترانه سرود به چه کسی تعلق دارد.
اما می خواهم خدمت شما در پایان عرایضم بگویم که این ترفند رجوی لو رفته و سوخته است، یعنی مصادره ترانه و ترانه سرا و هنرهای متعلق به مردم ایران و هر آنچه که به مردم تعلق دارد. اوحتی روح و جان افراد را در تشکیلات جهنمی خودش متعلق به خود می داند و این را علنا مطرح می کند که روح و جان و مال و ناموس نیروها متعلق به رجوی است. این مهمترین کار یار او یعنی مریم رجوی هم است که درتشکیلات جهنمی رجوی این را به همگان القاء نماید که هیچ کس از خودش هیچی ندارد و هرکس هر چیزی دارد به خاطر رجوی است.
به هر حال امیدوارم که شما دوستان عزیز فکر نکنید که «ای ایران» به فرقه رجوی تعلق دارد.
ضمن اینکه زیر همین ایدئولوژی ننگین جان و مال آدم ها را متعلق به خودش می داند و افراد را در اسارت خودش نگه داشته و مانع ملاقات پدران و مادران داغدار می شود.
ای ایران چه جانورانی را در دامان خودت پروراندی که به خون ایرانیان تشنه هستند.
یادداشت از: محمد زمانی

خروج از نسخه موبایل