توهم کودکانه و سهم خواهی ابلهانه رجوی منشا بروز فاجعه 30 خرداد 60

39 سال از فاجعه 30 خرداد سال 60 می گذرد. سالی که وقتی به ریشه یابی و چرایی آن نگاهی می اندازیم به دیدگاه های مختلفی میرسیم. ولی بدون شک اصلی ترین دلیل توهم کودکانه مسعود رجوی از شرایط عینی آن زمان جامعه وعطش قدرت طلبی وسهم خواهی از حاکمیت بوده است.
مسعود رجوی که به یمن خون و رنج شهدای انفلاب از زندان آزاد شده بود بدلیل شرایط خاص جامعه و آزادی های بدست آمده و از همه مهم تر عواطف و علاقه مردم به بنیان گذاران اولیه و برخی از اعضا که در دوران دیکتاتوری شاه اعدام شده بودند تلاش کرد که بر موج سوار شده و تمامی این احساسات را به سود خود مصادره نماید.

با پیروزی انقلاب بهمن ماه بخش زیادی از نسل جوان جامعه و بخصوص قشر دانشجو بدون اینکه شناختی از پروسه گذشته رجوی داشته باشند صرفا براساس احساس و شور و در منتهای صداقت و پاکی تحت تاثیر تبلیغات فریبنده رجوی قرار گرفتند.

درشرایط بعد از پیروزی انقلاب و بخصوص دران شرایط حساس که انقلاب نوپای مردم ایران از هرسو وبخصوص دولت امریکا مورد تهدید قرار داشت وایادی رژیم سابق درصدد توطئه برای سرنگونی نظام جدید که باحمایت قاطع مردم به پیروزی رسیده بود، مسعود رجوی از همان روزهای اول انقلاب درصدد باج خواهی سهمی درحاکمیت بود.

فرستادن سعادتی به سفارت اتحاد جماهیرشوروی سابق برای تحویل گیری سلاح وابزار پیشرفته ارتباطاتی بدون کسب مجوز از دولت قانونی، جمع آوری سلاح، تشکیل میلیشای نظامی و دادن آموزش های نظامی به انها و رژه نظامی درتهران وبرخی از شهرستانها ودرادامه ایفای نقش ستون پنجم درجنگ ایران وعراق وسرقت سلاح از جبهه ها بخشی از اقداماتی بود که مشخص می کرد مسعود رجوی وسازمانش خواهان فعالیت سیاسی مسالمت امیز درچهارچوب قانون وهمکاری مسالمت امیز با دولت موقت مورد حمایت اکثریت مردم نیست. بلکه تماما بدنبال سرنگونی و بکارگیری خشونت جهت کسب تمامی حاکمیت است.

تحریک احساسات هواداران جوان و تشویق انها به دامن زدن به جو خشونت ودرگیری درجامعه دشمنان ملت ایران را تحریک به مداخله سیاسی ودرمورد عراق نظامی نمود تا بتواند با سواستفاده از جو ملتهب بوجود آمده براساس تحلیل خودش به هدفش برسد. ابراهیم یزدی وزیر خارجه دولت موقت وعزت الله سحابی از اعضای نهضت ازادی در این رابطه گفتند:

مسعود رجوی و موسی خیابانی به نزد ما امدند وگفتند می خواهند با براه انداختن 17شهریور دیگری مردم را به خیابانها کشانده و رژیم فعلی را سرنگون کنیم. ما انها را نصیحت کردیم شرایط الان با سال 57 تفاوت دارد درانجا مردم یکپارچه برعلیه شاه بودند الان بخش اکثریت بالا از جمهوری اسلامی و رهبراتش حمایت می کنند و شما به جایی نمی رسید. جز اینکه خودتان را نابود می کنید. ولی انها گوششان بدهکار نبود انها روی نیروهای میلیشای جوان خود خیلی حساب باز کرده بودند.

28خرداد 57 مجاهدین اولین اطلاعیه نظامی خود موسوم به اطلاعیه سیاسی نظامی شماره 25 را صادر وبنوعی اعلام مبارزه مسلحانه کردند. روز 30 خرداد سال 60 باهمین توهم جاروی رژیم، ساعت 4 بعداز ظهر راه پیمایی خود را از خیابان های انقلاب، میدان فردوسی، خیابان طالقانی و میدان فلسطین آغاز کردند. هدف این تظاهرات همانطور که رجوی سالهای بعد درنشست های عمومی درپادگان اشرف گفت تظاهرات بسمت حسینیه جماران و بعد تصرف آن واعلام سرنگونی جمهوری اسلامی بود که بعد از درگیرهای شدید و کشته شدن تعدادی از دو طرف، مجاهدین بکلی متلاشی و رجوی بهمراه بنی صدر مجبور به فرار به فرانسه شد.

رجوی درجمع بندی اولیه مبارزه مسلحانه پیش بینی کرده بود که رژیم بعد از 6 ماه سرنگون خواهد شد. ولی اکنون 39 سال از آن تحلیل و پیش بینی می گذارد. نتیجه این توهم احمقانه و خود خواهی رجوی 17 هزار کشته از نیروهای انقلاب و تعداد قابل توجهی اعدام از طرف هواخواهان مجاهدین بود. ولی برخلاف این بهای سنگین که از هر دو جناح از جیب مردم پرداخت شد، مسعود رجوی درمنتهای توهم احمقانه با امدن به عراق وظاهرشدن درنقش ستون پنجم ارتش صدام متجاوز به خاک و مردم ایران باز هم به خیال پردازی های کودکانه و خیانت آمیز ادامه داد. اکنون درمنتهای درماندگی واستیصال با پناه بردن به امپریالیزم سابق و رژیم مرتجع سعودی بازهم به دور معیوب این چرخه بازی ادامه میدهد تا بزعم خود با حمایت آنها به حاکمیت برسد. توهم احمقانه ای که بافروپاشی محتوم بزودی به پایان راه می رسد.
اکرامی

خروج از نسخه موبایل