سهم رجوی از پرداخت فدا و صداقت در سرفصل 30 خرداد سال 60 – قسمت اول

چهلمین سالگرد خودکشی و مرگ تشکیلاتی و به کشتن دادن صدها نفر از نسل جوان این میهن بخاطر یک توهم پوچ واحمقانه و درسراب کسب قدرت ابلهانه توسط مسعود رجوی باردیگر مریم قجرعضدانلو را بر آن داشت تا درخلوت اسارتگاه مانز دست به یاوه سرایی وجعل واقعیات تراژدی موهوم 30 خرداد وفداکاری وتصمیم خطیر وسرنوشت ساز از جانب مسعود رجوی بزند وبراستی برای وارونه جلوه دادن وجعل واقعیت ها تمامی درس ها وتجارب شیادی وعوام فریبی ودجالیتی که درمحضر رجوی درطی این سالیان آموخته بود را بخوبی پس داد.

وی با وقاحت شگفت انگیزی دراین سخنرانی گفت: “درتاریخ معاصر ایران هیچ واقعیتی به اندازه 30 خرداد مرزهای عمیق میان جبهه آزادی و استبداد را بارز نکرده است و هیچ سرفصلی به این اندازه مایه تکامل جامعه ایران درجهت آزادی وعدالت نشده است. به مسعود رجوی رهبراین قیام تاریخی درود و در چند سطر بعد چنین ادامه می دهد که در فردای 30 خرداد دادستانی انقلاب با انتشار عکس های دختران 16 و 17ساله هوادار مجاهدین که اعدام شده بودند از خانواده ها خواست که برای شناسایی پیکر فرزندانشان مراجعه کنند. زیرا انها بدون گفتن نامشان خود را مجاهدخلق با ادرس در قلب خلق معرفی کرده و تا لحظه تیرباران فریاد می زدند زنده باد آزادی. حالا مجاهدین را در آینه درخشان مقاومت 40 ساله مردم ایران نگاه کنید که چگونه هزار هزار بر حلقه دار بوسه زدند و بین تسلیم و راه مسعود رجوی ازادی و مقاومت را برگزیدند.”

برای اینکه برای همگان مشخص شود تا چه اندازه این دروغ پردازی وجعل تاریخ ریشه درواقعیت دارد وسهم رجوی از پرداخت فدا وصداقت در بارز کردن مرزهای عمیق میان جبهه آزادی و استبداد تا چه میزان بوده اجازه می خواهم بعنوان یکی از همان نسل پرشور فدا و صداقت که سرفصل 30 خرداد 60 را به عینه و در صحنه تجربه کرده گوشه ای از واقعیت های آن روز را بازبینی کنم. نه از موضع پاسخ گویی به خانم مریم رجوی بلکه بیان واقعیت ها و دفاع از حیثیت نسلی که در منتهای پاکبازی و صداقت به رجوی در آن روز اعتماد کرد وتمامی سرمایه مالی و جانی خود را درسرابی که رجوی برایش مقاومت و فداکاری برای ازادی وعدالت اجتماعی واسلام انقلابی ترسیم کرده بود، عاشقانه فدا کرد.

از 25 خرداد سال 60 از کانال تشکیلات به تمامی هواداران وسمپات های سازمان که به دفاتر قبلی جنبش ملی مجاهدین دراستان خوزستان یعنی شهرهای اهواز و آبادان وانجمن های دانش آموزی و کارگری آماده باش وابلاغ گردید که خودرا برای راه اندازی تظاهرات درحمایت از خلع بنی صدر از ریاست جمهوری آماده کنند قرار شد هواداران بعنوان محرک وهسته اولیه شروع کننده باشند تا زمینه را برای حضور مردم درصحنه فراهم سازند.

ابراهیم ذاکری مسئول جنبش ملی مجاهدین دراستان خوزستان به نقل از رجوی چنین تحلیل می کرد: مشروعیت رژیم به پایان رسیده و منبعد بین ما وجمهوری اسلامی فقط سلاح حاکم است. شرایط ذهنی وعینی جامعه از هر لحاظ آماده است وشما کافی است استارت اولیه را بزنید، مردم بسرعت به شما ملحق خواهند شد. جامعه دقیقا مشابه 17 شهریور است . با راه افتادن شما درخیابانها و سر دادن شعار سرنگونی سیل خروشان مردم بشدت ناراضی از عملکرد رهبران جمهوری اسلامی به شما ملحق خواهند شد. شما درصحنه تنها نیستید گروههای سیاسی دیگر هم شمارا حمایت خواهند کرد نقطه اصلی تجمع ما درتهران خواهد بود چون نقطه ثقل حکومت است تهران سقوط کند کارتمام است به همین دلیل ما درنظر داریم هواداران وسمپات ها را تا انجا که می توانیم وبرایمان مقدر باشد وبه تعداد بالا به تهران اعزام کنیم. خودتان را برای رفتن به تهران وشرکت در تظاهرات آماده کنید. ما رای 11 میلیون از مردم را که به بنی صدر رای دادند را هم باخود داریم که اکثرا در تهران سکونت دارند. شما کافی است استارت بزنید سیل مردم به شما ملحق خواهند شد برای محافظت از راهپیمایی شما نیروهای محافظ مسلح هم درنظر گرفته شده است که درصورت ایجاد مزاحمت از سوی نیروهای حزب اللهی وسپاه وکمیته وارد عمل خواهند شد. خود شما هم باید به سلاح سرد مجهز باشید 28 خرداد باید تهران باشید. محل الحاق شما به تظاهر کنندگان حوالی ظهر 30 خرداد است.
ادامه دارد
اکرامی

خروج از نسخه موبایل