باز هم خود افشاگری فرقه رجوی

مروری بر نامه سرگشاده اعضای فرقه به مقامات آلبانی

سایت خودافشاگر فرقه رجوی مطلبی با عنوان “نامه سرگشاده تعدادی از اعضای مجاهدین خلق در اشرف ۳ در مانز به مقامات آلبانی” به تاریخ 5 تیر 99 با امضای تعدادی از اعضای گرفتار در فرقه درج نموده است.

مرور این نامه سرگشاده خیلی از حقایق را در خصوص ماهیت ضد مردمی سران فرقه رجوی برملا می نماید. در این نامه همراه با آسمان ریسمان به هم بافتن و پرداختن به موضوعات متفرقه غیرمرتبط ، مسأله و مشکل اصلی فرقه عنوان می گردد.

نوک تیز حمله به سمت “سایت آلبانی ‌زبان به نام گازتا ایمپکت” است. جنایتی که این سایت مرتکب شده این است که خواست خانواده های دردمند و رنج کشیده اعضای گرفتار در فرقه رجوی برای ارتباط با عزیزانشان در آلبانی را انعکاس داده است.

ظاهراً همین جرم بسیار بزرگ از نظر دستگاه فرقه ای و ضد مردمی رجوی کافی است که این اقدام را یک توطئه بزرگ امنیتی علیه ساکنان اردوگاه بسته و دور افتاده مجاهدین خلق در آلبانی قلمداد کرده و از دستگاه قضایی آلبانی بخواهند تا این سایت و دست اندرکاران آن را به جرم اقدام علیه امنیت مجاهدین خلق سرکوب نماید.

در این نامه خطاب به مقامات آلبانی با لحنی آمرانه از فعال مدنی اولسی یازچی، وکیل حقوقی میگنا بالا و خبرنگار جرجی تاناسی شکایت شده که چرا این افراد در کشور آلبانی آزادی عمل و آزادی بیان دارند و چرا مانند برخی دولتمردان رشوه بگیر این کشور در خدمت مافیا و مجاهدین خلق، یا بهتر است گفته شود در خدمت سفارت آمریکا در تیرانا، نیستند.

این افراد جرم های دیگری هم دارند. آنان مختصر همدلی با جداشدگان در آلبانی، که مجاهدین خلق و دولت آلبانی سعی در تحت فشار قرار دادن آنان دارند، هم انجام داده و با خانواده سمیه محمدی و دیگر خانواده هایی که پایشان به آلبانی رسیده است همدردی نشان داده اند.
این نامه به خوبی ماهیت و تصویر مجاهدین خلق در صورتی که نعوذبالله در ایران به قدرت برسند را افشا می کند. فرض کنید که مسعود و مریم رجوی در ایران حاکم هستند و یک فرد یا یک سایت مطلبی را بیان می دارد که به مذاق آنان خوش نمی آید، آنگاه چه می شود؟ قطعاً تروریست نامیده شده و اقدامش علیه امنیت و غیره قلمداد می گردد و تحت پیگرد قرار می گیرد.

وقتی مادران و پدران و همسران کهنسال که صرفاً خواهان ارتباط با عزیزان گرفتارشان در اردوگاه فرقه رجوی در آلبانی هستند تروریست خوانده می شوند، دیگر چه کسی می تواند از نظر سران فرقه تروریست نباشد؟

وقتی اقدام سه شهروند عادی آلبانیایی، یعنی ابراز همدردی و منعکس کردن خواست خانواده ها و جداشدگان، اقدامی تروریستی خوانده می شود، دیگر چه اقدامی می تواند از نظر سران فرقه رجوی تروریستی نباشد؟

و وقتی سازمان مجاهدین خلق در برابر خواست برحق خانواده ها به این اندازه از خود ضعف و زبونی نشان می دهد و آن را برنمی تابد و به این شکل واکنش نشان می دهد، کدام حق انسانی را به رسمیت خواهد شناخت و بر کدام خواست مردم صحه خواهد گذاشت؟

خوشبختانه دست سران فرقه رجوی روز به روز بیشتر در مقابل مردم ایران رو می شود و ماهیت ضد مردمی آنان برملا می گردد و سران جنایتکار فرقه، ماهیت دیکتاتوری تشکیلات خود را بیشتر افشا می کنند.
عاطفه نادعلیان

خروج از نسخه موبایل