بیرون آمدن فسیلی به نام هزارخانی از تاریکخانه رجوی ها

بعد از مدت طولانی در تلویزیون فرقه، هزار خانی را به صحنه آورده اند تا وی نیز برای لجن پراکنی علیه افراد منتقد عقب نماند . اما چیزی که بسیار نمود داشته و مجری برنامه سعی می کرد با القابی مسخره و کشکی به او بها داده و او را روشنفکر معاصر ایران !!! و مسئول کمیسیون فرهنگ و هنر که فقط یک اسم در شورای بیکاران می باشد معرفی کند تا افراد معلوم الحالی مانند وی دست شان خالی نباشد و دلشان را به این گونه القاب خوش کنند .

چیزی که در صحبت های هزارخانی وجود دارد دم زدن از صادق بودن رجوی و اعضای نگون بخت فرقه می باشد . اگر کسی او را نشناسد فکر می کند که تازه با فرقه رجوی آشنا شده است او که در دوران پیری به آلزایمر هم مبتلا شده عنوان می دارد: ” آدم های صادقی هستند که پای حرفشان می ایستند. اول جانشان را کف دست شان می گیرند و بعد عضو سازمان می شوند” این حرف درست است و در مورد اعضا صادق است ولی در مورد رجوی اصلاٌ این گونه نیست . چرا که وقتی رجوی به زندان رفت ابتدا به فکر جان خود بود و حتی در مقطع سی خرداد او بود که به فرانسه گریخت و یا در کشور عراق وقتی دو بار مورد حمله نیروهای آمریکایی قرار گرفت او بود که فرار نمود و نیروهای خود را زیربمباران تنها گذاشت آیا شما این دوران را از نزدیک لمس نکردید ؟ مگر شما هنوز متوجه نشدید مریم قجر برای لابی های جنگ طلب آمریکایی دم تکان داده و با دادن رشوه می خواهد حمایت شان را داشته باشد ؟ آیا به واقع در حال حاضر انقلاب واقعی در ایران به وقوع می پیوندد ؟ آیا به واقع رجوی می تواند مدعی انقلاب واقعی برای مردم ایران باشد ؟ آیا اکنون حکومت ایران در حال سقوط است ؟ برای درستی این حرف می توان به حرفهای رجوی اشاره نمود که از سی خرداد سال 60 عنوان می داشت حکومت ایران در حال فروپاشی است آیا چنین شده است ؟ چرا سعی دارید با حرفهایی که هیچ ارزشی ندارد خودتان را مسخره عام و خاص کنید ؟
البته فیلسوف کودن یعنی هزارخانی در جای دیگری حرف رجوی را نشخوار می کند مبنی بر اینکه تصور او این است که کار رژیم تمام شده است باید به این امیدوار بود. او در ادامه عنوان می دارد پیشگویی کار وی نیست اما جن گیرها این کار را انجام می دهند . باید به او گفت که جن گیر بزرگ شما یعنی رجوی سالیان است که در حال پیشگویی برای سرنگونی است و اکنون کمتر از شش ماه به آخرین پیشگویی وی برای سرنگونی باقی نمانده است . زیاد دلتان را به حرفهای مسخره و وعده های سرکاری رجوی ها خوش نکنید .
مسئول بی مصرف فرهنگ و هنر شورای بیکاران در جای دیگری به کانونهای شورشی اشاره می کند که در ایران فعالیت می کنند !!! اولین سئوال آیا با نوشتن چند شعار می توان حکومتی را سرنگون کرد ؟ آیا تاکنون حکومتی را سراغ دارید که با نوشتن چند شعار آن هم در میان کوه و دره سرنگون شده باشد ؟ مگر رجوی مدعی نبود که سرنگونی فقط توسط ارتش کاغذی وی انجام می گیرد چه شده که همه چیز رنگ عوض کرده است ؟
البته بهتر است هزارخانی حرفی از صداقت نزند که بسیار خجالت آور است مگر شما حمایت آشکار رجوی ها از جنایت های انجام گرفته توسط داعش را نمی بینید ؟ مگر رجوی ها شعار مرگ بر آمریکا سر نمی داد ولی اکنون استخوان هایشان را لیس می زنند ؟ مگر اکنون با جنایتی که رجوی ها انجام دادند دیگر در ایران جایی دارند که شما اکنون مدعی رهبری انقلاب توسط وی می شوید ؟
اما خنده دار ترین قسمت مصاحبه هزار خانی که او مدعی است مجاهدین غبار از رخ دین زدوده اند !!! به واقع باید به شما تبریک گفت اکنون تئوریسن مذهب هم شدید و مدعی مسلمان بودن رجوی ها هم می شوید . آیا انجام رقص رهایی در قاموس شما مسلمانی است ؟ آیا زیر شکنجه بردن اعضا به صرف انتقاد کردن نشانه مسلمانی است ؟ آیا کشتن مردم به شیوه داعشی در گذشته به معنی زدودن غبار از رخ دین است ؟ آیا فحش و ناسزا گفتن به خانواده ها نشانه اسلام و مسلمانی است ؟ آیا توهین کردن و مارک زدن به افراد نشانه مسلمانی است ؟ و هزاران اما و اگر دیگر . فکر می کنم شما به چیزی اعتقاد ندارید بهتر است دهن تان را بسته نگهدارید تا بوی گند شما بیرون نزند .
شما هم چنین که در میان حرفتان بود به خوردن دل و قلوه و جگر ادامه بدهید چون شما برای رجوی جز برای نشخوار کردن حرفهای او سود دیگری ندارید و خودتان هم بهتر می دانید و معلوم بود که حتی رمق حرف زدن ندارید سعی می کنند از شما برای لجن پراکنی استفاده کنند.
در انتها به آقای هزارخانی کودنی که خودش را فیلسوف معرفی می کند عنوان می دارم شما باید حسرت تمام دوران گذشته زندگی خود را بخورید که بیهوده در کنار رجویها آنرا از دست داده و به وعده های پوچی که سرکرده فرقه به شما داده دل خوش کردید .
هادی شبانی

خروج از نسخه موبایل